۱۰۷۰۰۸۲
۲۲ نظر
۵۱۹۰
۲۲ نظر
۵۱۹۰
پ

درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود

دهه شصتی‌ها مجموعه «زیر گنبد کبود» را خوب به یاد دارند. در این مجموعه، شخصیتی دوست داشتنی، به نام «آقای حکایتی» با بازی «ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺷﺎﻩﻣﺤﻤﺪﻟﻮ» برای بچه‌ها، قصه می‌خواند.

برترین ها: بهرام شاه محمدلو در سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. آغاز فعالیت هنری او در سال ۱۳۴۴ و تجربیات آماتوری و نیمه حرفه ای اش در دبیرستان و خانه جوانان بوده است.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
او اولین کار حرفه‌ای بازیگری را در سال ۱۳۴۷ به نام «داش آکل» که اجرای تلویزیون داشت انجام داد. شاه‌محمدلو در سال ۱۳۵۲ در رشته هنر‌های نمایشی از دانشکده هنر‌های زیبا دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. در سال ۱۳۵۰ با تشکیل اولین گروه مرکز حرفه‌ای تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به همراه مرضیه برومند، سوسن فرخ نیا، رضا بابک و علیرضا هدائی شروع به کار کرد.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
کانون پرورش فکری با این پنج جوان دانشجو قراردادی یک ساله بست و گروه تئاتر کانون تشکیل شد. از آنجا که این ۵ نفر در دانشکده همکلاسی بودند، نسبتا با روحیه یکدیگر آشنایی داشتند و گروه با اضافه شدن اردوان مفید، مترجم و بازیگر، تکمیل شد و کار و تمرین آغاز شد.
اولین نمایش تولیدی مرکز تئاتر کانون «ترب» نوشته بیژن مفید بود، متنی بسیار ظریف و زیبا و منظوم؛ چراکه مفید داستان معروف «ترب» را به نظم کشیده بود.
شاه محمدلو درباره تجربه شیرین این دوران به ایسنا می‌گوید: «متنی قوی بود و زیبا که به شیوه پرتابل یا خیابانی و میدانی اجرا شد. ما بر اساس تکنیک‌های خاص و بجایی که از طرف کارگردان مطرح می‌شد، تمرین می‌کردیم و نهایتا کاری بسیار نو و جذاب از آب درآمد که با وسایل ساده و متحرک در هر کجا قابل اجرا بود. بدین معنی که تمام وسایل اجرا را در صندوقی چوبی قرار می‌دادیم و آن را با ماشین حمل و در هر نقطه‌ای پیاده می‌کردیم و به اجرا می‌پرداختیم.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
بعد از چند اجرا در نقاط مختلف، این کار مورد توجه بسیاری از منتقدان و تماشاگران بزرگسال و کودک قرار گرفت و در سطح کشور سر و صدای زیادی کرد و باعث شد دو نمایش دیگر «کوتی و موتی» کار بیژن مفید و «خورشید خانم آفتاب کن» نوشته رضا بابک هم با همین تکنیک و روش به صورت میدانی اجرا شود. به جز این‌ها تجربه جدیدی هم از نمایش کلاسیک «آریاداکاپو» را با همین تکنیک و روش اجرا کردیم که این هم بسیار موفقیت‌آمیز از آب درآمد.»
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
بعد از این تجربیات درخشان بود که اثری به یادماندنی از این گروه روی صحنه رفت؛ «شاپرک خانوم» که هنوز شیرینی اجرایش با این گروه مانده و بهرام شاه محمدلو درباره اجرای این اثر می‌گوید: «نمایشنامه بسیار زیبای بیژن مفید «شاپرک خانوم» را با کارگردانی هنرمندانه لافون در تابستان ۱۳۵۱ در تئاتر روباز سنگی پارک نیاوران اجرا کردیم و ۳۰ شب در آن سالن بزرگ، در میان تماشاگران جای سوزن انداختن نبود. سپس همین نمایش را بعد از افتتاح تئاتر شهر با نمایش «باغ آلبالو» کار آربی اونسیان، به عنوان دومین نمایش این مجموعه، با تغییراتی در تکنیک‌ها و میزانسن‌ها به مدت یک ماه در سالن اصلی اجرا کردیم که با استقبال خوبی رو به رو شد.»
شاه محمدلو درباره کانون به روزنامه ایران می‌گوید: «سال ۱۳۵۲ تمام کتابخانه‌های تهران را بین تیم ۵ نفره‌مان تقسیم کردیم و برای بچه‌ها هفته‌ای یک جلسه کلاس تئاتر گذاشتیم. چند ماه بعد فکر کردیم که چطور این اتفاق را در سراسر ایران تعمیم بدهیم.
از دانشجویان رشته تئاتر دانشکده هنر‌های زیبا و دانشکده هنر‌های دراماتیک که تمایل داشتند روز‌های آخر هفته به شهرستان‌ها بروند دعوت به همکاری کردیم و پس از برگزاری چند کارگاه آموزشی و پرداخت کمک هزینه آموزشی به آنها، این کلاس‌ها توسط آن‌ها در شهرستان‌ها برگزار شد. با این اتفاق تجربیات دانشجویی و تجربیات فشرده، گروه حرفه‌ای مرکز تئاتر کانون به سراسر کشور منتقل شد. بسیاری از دوستان برجسته هنرمند در همین کلاس‌های کتابخانه‌های کانون عضو بودند. در کانون در قالب تئاتر سیار یا پرتابل برای اولین بار با سفر به سراسر ایران در پارک‌ها و مراکز تربیتی، در بیمارستان و... تئاتر اجرا کردیم.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
با دعوت آقای قطبی ما به واحد نمایش تلویزیون آمدیم و به‌عنوان بازیگر استخدام شدیم. ماحصل تجربیات این ۵ نفر شد تولید تله تئاتر و سریال داستانی و جنگ‌های نمایشی برای کودک و نوجوان. تا آن زمان تلویزیون هیچ‌کدام از این برنامه‌ها را نداشت. پس از مدتی مرضیه برومند بیشتر به کار عروسکی گرایش پیدا کرد. خانم فرخ‌نیا و آقای هدائی از ایران رفتند. من به تجربیات خاص خود مشغول شدم و در عرصه تئاتر بدا‌هه‌سازی چندین اجرا در صحنه و تلویزیون داشتم. همچنین برای اولین بار تله تئاتر حرفه‌ای علمی را برای تلویزیون اجرا کردم که از زمان تأیید طرح تا اجرا حدود ۴۸ ساعت طول کشید.
یک سال تمام از سال ۱۳۵۹ تا ۶۰، ۸ الی ۱۰ ساعت به اتفاق خانم راضیه برومند (همسرم)، آقای ایرج طهماسب، آقای حمید جبلی، خانم فاطمه معتمدآریا و خانم میترا فتحی وپرنیان کار گروهی کردیم.»
با وجود همه تجربیات گران بهایی که این گروه در کانون به دست آوردند، در اواخرسال ۱۳۵۲، تداوم همکاری آنان با کانون به دلایلی قطع شد و بعد به پیشنهاد و کمک زنده‌یاد داود رشیدی در واحد نمایش تلویزیون مشغول به کار شدند. در اواخر سال ۱۳۵۳ به عنوان بازیگر در واحد نمایش تلویزیون که در آن دوره داود رشیدی مدیریت آن را بر عهده داشت، به استخدام درآمد.
در دهه اول انقلاب، تلویزیون در حوزه برنامه‌سازی کودک موفق بود، اما این روند متوقف شد و حتی با سیر نزولی مواجه شد. در آن بازه زمانی، بهره‎‌‎گیری از نویسندگان و کارگردانان زبده عرصه فیلمسازی کودک، به تولید تعداد زیادی مجموعه تلویزیونی منجر شد که بسیاری از آن‌ها با اقبال بی‎‌‎نظیری از سمت کودکان و همچنین بزرگسالان مواجه شدند.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
یکی از این مجموعه‌ها «زیر گنبد کبود» بود. در این مجموعه، شخصیتی دوست داشتنی، به نام «آقای حکایتی» با بازی «ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺷﺎﻩﻣﺤﻤﺪﻟﻮ» برای بچه‌ها، قصه می‌خواند. بسیاری از برنامه‌های آن روز‌ها هنوز برای مردم جذاب است.
داستان‌های مجموعه تلویزیونی «زیر گنبد کبود» توسط «ایرج طهماسب» و «راضیه برومند» نگارش شد؛ ضمن اینکه کارگردانی این مجموعه را نیز «بهرام شاه محمدلو» و «ایرج طهماسب» بر عهده داشتند. این برنامه در سری اول سال ۱۳۶۶ و سری دوم سال ۱۳۷۴ ساخته شد. همچنین بازی او در نقش «مخمل» در «خونه مادربزرگه» با استقبال بیشتری در میان عموم مردم مواجه شد.
درباره آقای حکایتی که قصه‌گوی شهرِ ما بود
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      الان باز شستیها مصادره می کنند اولین سری سال 66 یعنی نصفتون قادر به دیدن نبودید و تکرارشو دیدید.تحفه ها

      پاسخ ها

      • بدون نام

        نه تو خوبی بیسواد
        شست نه
        شصت خخخخ

      • بدون نام

        دقیقا ...چقدر من از این شصتیها بدم میاد ...پیر هم شدند باز ول کن نیستند

      • بدون نام

        تحفه خودتی . بی ادب

      • بدون نام

        خاری در چشمته دهه شصت

      • بدون نام

        کاربر ۱۱.۵۱ دقیقا دهه شصتی ها هم ازت متنفرن

    • بدون نام

      یادش بخیر

    • اکبر

      یعنی ما سنمون که رفت بالا همه جور غم و غصه اومد نشست تو دلمون ... یاد کتونی میخی بخیر یاد شلوارای زانو وصله خورده بخیر یاد آبگوشتهای ظهر مادر بخیر یاد یاد کله های تراشیده همیشگی بخیر یاد فوتبالای تو کوچه با توپای پلاستیکیه 2 لایه پر از لجن بخیر یاد لباسای عید که بوی نویی اونها از 100 تا ادکلن هم خوشایندتر بود بخیر ادامه بدم دلم میترکه یاد کودکی بخیر

      پاسخ ها

      • بدون نام

        ایول گل گفتی

      • بدون نام

        به عنوان یک دهه پنجاهی حالم از اون زمان بهم می خوره و خوب که تموم شد

      • فامیل دور

        به جز ابگوشت با بقیه اش موافقم.. کلا با ابگوشت حال نمی کنم..البته خیلیا عاشقشن...

    • بدون نام

      یادش بخیر

    • بدون نام

      یادش به خیر من با پسرانم ببینده این برنامه بودیم...

    • بدون نام

      یادش بخیر فکر کردن به اون زمان که صادقانه خوش بودیم اشک ادمو درمیاره

    • mm

      دهه شصت و اینهمه خاطرات مشترک!!!
      ما که برنامه هامون اقای حکایتی و قصه های ظهرجمعه و اینا بوده آش دهن سوزی نشدیم
      وای بحال دهه هشتادیا که الگوشون امثال تتلو دنیا جهانبخته..

      خدا به داد برسه با این نسل ترسناک

      پاسخ ها

      • بدون نام

        لابد بخاطر همین تربیت صحیح اینقدر لوس شدید که فکر می کنید برنامه های اون زمان تماما برای متولدین دهه شصت ساخته شده و بقیه بچه های اون دوره و حتی بزرگسالان کشک بودند.مثلا اوشین رو برای متولدین دهه شصت منحصرا پخش می کردند!!!! از هشتادیها هم غیر قابل تحمل ترید

    • بدون نام

      ایشون کارشون را بلد بودن و تخصص داشتن در رشته کاری برای همین اثری هم که خلق میشد پر ببیننده بود الان هیچ کسی سر جای خودش نیست ؟؟

    • وطنم ای شکوه جاویدان

      یادش بخیر چقدر زمان زود گذشت.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        و چقدر بد گذشت!

    • افسانه

      یادش بخیر

    • سیاوش

      دم را غنیمت بشمار و در لحظه زندگی کن.

    • افسانه

      یادش بحبر

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج