۱۵۳۴۵۸۲
۱۵۸۵
۱۵۸۵
پ

خانم مونا مهرجویی، به اندازه فیلم‌های پدر کمالات دارید

مونا مهرجویی بودن در دو سال اخیر یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست، فکر کنید پدر شما یکی از بزرگترین کارگردان‌های سینمای ایران باشد...

برترین‌ها: مونا مهرجویی بودن در دو سال اخیر یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست، فکر کنید پدر شما یکی از بزرگترین کارگردان‌های سینمای ایران باشد، مادر هم نویسنده‌ای که زندگی‌اش زیر تیغ منتقدان بوده و بعد به ناگهان در یک روز هر دو را از دست بدهی. مونا مهرجویی دقیقا از لحظه از دست دادن پدر و مادر مشهورش در موقعیتی قرار گرفت که خیلی فراتر از توان یک نوجوان بود. نوجوانی که احتمالا در امن‌ترین شرایط زندگی‌اش را می‌کرد و خیلی ناگهانی حالا باید مقابل دوربین‌ها پاسخ می‌داد. او از همان فردای حادثه در زنجیره‌ای از توجه، بهت و غم گرفتار شد و اما نکته اینجاست که علی‌رغم سن پایین با رفتاری کنترل شده نشان داد که مقتضیات رسانه را می‌شناسد و سال‌ها همنشینی با شهرت به او چیزهای زیادی یاد داده، مونا مهرجویی حالا با استوری‌هایش تنها منبع موثق یک پرونده پیچیده و هولناک و مبهم است. پرنسیب کار را رعایت می‌کند و اهل ترند شدن نیست. در ادامه مروری داریم بر اتفاق تازه‌ای که پیرامون خانواده مهرجویی گذشته است

100

از بیست‌و‌دوم مهرماه 1402 که خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر منتشر شد، تا 11 ‌مرداد 1404 که اولیای‌دم از اجرای حکم قصاص یکی از چهار متهم پرونده گذشت کردند، حدود دو سالی می‌گذرد. هر دو خبر به‌نوعی جامعه را شوکه کرد. در دیالوگی از فیلم «هامون»، از قول حمید، شخصیت اول فیلم، گفته می‌شود: «من خواب می‌بینم که در یک سردابه قرون‌وسطایی سلاخی می‌شوم...» که افسوس همین خواب تعبیر شد.

هنوز هم پایان‌بندی زندگی این دو هنرمند سینما برای خیلی‌ها باورناپذیر است و تردیدهایی درباره واقعیت ماجرا برای خانواده و دوستداران‌شان وجود دارد. حالا که یکی از وکلای پرونده خبر گذشت اولیای‌دم را از مجازات مرگ اعلام کرده است، دوباره موافقان و مخالفان اعدام در فضای مجازی وارد کشمکش شده‌ و صف‌آرایی کرده‌اند. این مخالفت‌ها به حدی بود که «مونا»، فرزند داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر، ناچار به واکنش و توضیح شد. گرچه قرار‌گرفتن در این جایگاه بسیار دشوار است، اما یک بار فرض کنیم که در جایگاه اولیای‌دم هستیم و از ما می‌خواهند برای قصاص یا گذشت تصمیم بگیریم؛ چه خواهیم گفت؟

photo_2025-08-02_13-30-04

از سویی بخشش قاتل عزیزان تلخ بوده و ممکن است به‌نوعی نادیده‌گرفتن خون آنها تلقی شود و از سوی دیگر، گرفتن جان، هرچند شخص قاتل که بزرگ‌ترین جنایت را مرتکب شده‌، انتقامی سخت و رفتاری انفعالی و واکنشی است که زمینه ارتکاب جرم را واکاوی و برطرف نمی‌کند. حالا اگر مقتولان دو هنرمند بزرگ کشور باشند، کار سخت‌تر می‌شود‌. قاضی نورالله عزیزمحمدی را غیر از جامعه حقوقی، مردم عادی نیز که صفحه حوادث را دنبال می‌کنند، می‌شناسند. شهرت او در رسیدگی به پرونده‌های قتل عمدی بود که دست بر قضا، پدر وی نیز به قتل می‌رسد. قاضی عزیزمحمدی به سهم خود اعلام گذشت کرد و در دادگاه بیان کرد: «من در همه پرونده‌هایی که رسیدگی می‌کنم، به اولیای‌‌دم پیشنهاد می‌دهم گذشت کنند. همیشه هم فکر می‌کردم اگر خودم در چنین شرایطی قرار گرفتم، چه می‌کنم؟ مرگ پدرم برایم خیلی غم‌انگیز بود و خانواده ما را تحت‌ تأثیر خودش قرار داد، اما بعد از مدتی فکر‌کردن تصمیم گرفتم رضایت بدهم...». البته که فرد محکوم به قصاص پس از گذشت آزاد نمی‌شود و بر‌اساس ماده 612 «قانون مجازات اسلامی» (1392) که بیان می‌کند‌ «‌هر‌کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد یا به هر علت قصاص نشود، در‌صورتی‌که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا 10 سال محکوم می‌نماید». 

حالا قاضی باید محکوم به قصاصی را که مورد گذشت اولیای‌دم قرار گرفته است، تنها به سه سال حبس محکوم کند که البته غیرمنصفانه و غیربازدارنده است.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج