adexo3
۳۰۳۸۷۷
۵۲۴۹
۵۲۴۹
پ

ماجرای سرود «خلبانان، خلبانان» در گفتگو با «بابک رادمنش»

استاد بابک رادمنش اصولا اهل مصاحبه و رسانه نیست اما با اصرار ما، ما را مهمان خاطره هایش کرد؛ خاطره هایی مثل سرود دو زبانه «خلبانان».

هفته نامه تماشاگران امروز - علی کیانی موحد: یکسری آآآآآی کشیده و بعد «حمله ور شد ارتش خلق ایران سوی دشمن از زمین و آسمان...» این، یکی از ۴۵ سرودی است که استاد فیروز برنجان زمانی که کارمند رسمی سازمان صداوسیما بود، تولید کرد.

البته خیلی از ما با نام بابک رادمنش که لقب هنری فیروز برنجان بعد از عزیمت به خارج از کشور است، آشنا هستیم و او را با آثار بسیار معروفش می شناسیم. خیلی ها هم می دانند که او پدر سامی یوسف است.

استاد بابک رادمنش اصولا اهل مصاحبه و رسانه نیست اما با اصرار ما، ما را مهمان خاطره هایش کرد؛ خاطره هایی مثل سرود دو زبانه «خلبانان».

ماجرای سرود «خلبانان، خلبانان» در گفتگو با «بابک رادمنش»

چگونگی گرایش به موسیقی

والدین من مذهبی بودند. متاسفانه در هشت سالگی پدرم را از دست دادم ولی تا وقتی که ایشان زنده بودند، هر روز من را با خودشان به مسجد می بردند و از آنجایی که به قول معروف ریشه شخصیت هر کسی از کودکی شکل می گیرد، شخصیت من هم به دلیل حضور در چنین خانواده ای به صورت مذهبی شکل گرفت.

بعد از فوت پدرم با توجه به اینکه خانواده ما به شعر و آواز هم علاقمند بودند و برادرانم همه صدای خوبی داشتند و آواز می خواندند طبیعتا من هم به شعر و موسیقی کشیده شدم، اما نه هر موسیقی. از همان کودکی به ساز و خواندن علاقمند شدم تا اینکه در دانشکده هنرهای زیبای تهران پذیرفته شدم و از اساتید گرانقدر موسیقی به صورت حضوری یا غیابی استفاده کردم.

پیانو را از اساتید دانشکده و ویولن را از مکتب دو استاد گرانقدر ابوالحسن صبا و علی تجویدی و در مورد سازهای اصیل ایرانی، تار را پیرو مکتب استاد جلیل شهناز، سه تار را پیرو مکتب استاد احمد علی عبادی، سنتور را پیرو مکتب استاد حسن کسایی هستم و تنبک را از مکتب استاد حسین تهران بهره گرفتم.

خروج از ایران

اواسط سال ۶۴ بود که به علت بیماری ام به همراه خانواده به انگلستان رفتم. بیماری من اینطوری شروع شد که پزشکان تشخیص دادند مادرم مبتلا به سرطان شده و سه ماه بیشتر زندگی نخواهد کرد. با شنیدن این خبر چنان شوکی به من وارد شد که جهاز هاضمه ام از کار افتاد.

ماجرای سرود «خلبانان، خلبانان» در گفتگو با «بابک رادمنش»

در ایران به چندین پزشک مراجعه کردم ولی اکثر آنها توصیه کردند که معالجه این بیماری در انگلستان بهتر خوهد بود اما طول درمانم سال ها طول کشید و هنوز هم بهبودی کامل پیدا نکرده ام. بچه ها هم آنجا به مدرسه رفتند و دیگر مجبور شدیم همانجا ماندگار شویم. البته اینطور نبوده که در این سی سال به ایران برنگشته باشم. هر سال می آمدم و مدتی هم در ایران می ماندم. من عاشق ایرانم و کاش می توانستم درمانم را اینجا انجام دهم که مجبور نباشم این همه رنج دوری از وطن را تحمل کنم.

زندان زیبا

سال اول مهاجرت برایم بسیار سخت گذشت. هر شب قرآن می خواندم تا تحمل غربت آسان تر شود. شعری نیز در این رابطه گفته ام که چنین است:

در جوانی رام عقل و خام رؤیایی شدم/ فکر هجرت بر سر و در بند و سودایی شدم

دور ماندم از عزیزان، با غم و درد فراق/ آه سرد روزگار و ناله نایی شدم

گر بیان خواهم کنم در جمله ای منظور خویش/ سال ها زندانی زندان زیبایی شدم

این قسمتی از یکی از اشعار من به نام «زندان زیبا» است که در کتابی به نام مجموعه اشعار کوتاه (نکته ها) زیر چاپ است. این سومین کتاب من است که در ایران به چاپ می رسد. پیش از اینف کتاب «مهتاب عشق» که دارای اشعار کلاسیک است در سال ۸۸ منتشر و کتاب «قصر آرزوها» که شامل ترانه هایی است که تاکنون سروده ام در سال ۸۹ به چاپ رسیده اند.

ماجرای سرود «خلبانان، خلبانان» در گفتگو با «بابک رادمنش»

عدم علاقه به خوانندگی

اوایل انقلاب که رد صداوسیما بودم چند سرودی را که خودم ساخته بودم، به زبان فارسی یا آذری اجرا کردم. در همان دوره که آهنگساز صداوسیما بودم روزی استاد علی معلم که با هم همکار بودیم به من گفتند شعر «در عشق زنده باید» مولانا را خیلی دوست دارم و علاقمندم که شما روی آن آهنگی بسازی و با صدای خودت آن را اجرا کنی. من هم این کار را انجام دادم که از صداوسیما پخش و مورد استقبال واقع شد ولی کلا آن زمان علاقه زیادی به خواندن نداشتم.

پرواز کن

۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ جمشید نجفی منزل ما مهمان بود و من مشغول نوشتن نت قطعه ای بودم که باید فردای آن روز در رادیو ضبط می شد. همان موقع از حمله عراق به ایران باخبر شدیم. به علت نزدیکی خانه ما به فرودگاه صدای مهیب انفجاری را شنیدیم و مثل همه همسایه ها به پشت بام رفتیم. بهت زده ایستاده بودم که با دست اشاره کرده و بلند گفتم «پرواز کن!» جمشید گفت چی؟! گفتم هیچی، شما فقط فردا در رادیو حضور داشته باش.

تا صبح روز بعد، شعر و آهنگ «خلبانان» را ساختم و تنظیم کردم و به سازمان رفتم. آن زمان خودم جزو شورای موسیقی سازمان بودم. سرود را به همکاران دیگرم نشان دادم و آنها هم استقبال کردند. تصمیم به ضبط گرفتیم. این قطعه توسط ارکستر بزرگ رادیو و ارکستر آذربایجانی در استودیو ۸ رادیو اجرا شد. یکی از افتخارات بزرگ من است که سرود «خلبانان» بعد از ۳۴ سال هنوز مورد توجه مردم است.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج