بوناچیچ، مردی که از صفر - صفر متنفر است!

تماشا: با شنیدن نام لوکا اولین واژه ای که به ذهن همه می رسد بداخلاقی است. با این حال دیدن لوکا در هتل مسی ها هیچ شباهتی با تعریف همیشگی ندارد. او خوش اخلاق ترین و سرحال ترین لوکایی است که در این مدت دیده شده. مربی که هیچ شباهتی به سرمربی سپاهان در روزهای آخرش ندارد. بعد از مدت ها دوری از ایران ریکاوری روحی خوبی داشته و سرحال به مس آمده است.

پیش از این کمتر حاضر می شد قبل از بازی تیمش مصاحبه کند اما این بار با خوشرویی روبروی ما می نشیند. کمی عجله دارد چون می خواهد با بازیکنانش شام بخورد. حتی مترجمش هم کنارش نیست. دستیارش هاروت که شاید به اندازه خودش فارسی بلد است در طول مصاحبه، به او و ما کمک می کند!

آخرین روزهایی که در سپاهان حضور داشتید به قدری از شرایط فوتبال ایران ناراحت بودید که گفتید هر وقت از ایران بروم دیگر برنمی گردم. چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید باز هم به ایران بیایید و کار کنید؟

- بعد از اینکه از ایران رفتم شش ماه در کرواسی کار کردم و دیدم شرایط ایران بهتر است. به هر حال با همه مشکلاتی که وجود دارد، من ۱۰ سال در ایران مربی بوده ام و تعلق خاطری به اینجا دارم. من در کشورهای زیادی بوده ام. کرواسی، امارات اما کار کردن در ایران تجربیات زیادی برای من داشته است. به همین دلیل وقتی مسی ها به من پیشنهاد دادند قبول کردم و باز هم به ایران آمدم. من نگفتم که دیگر هیچ وقت به ایران برنمی گردم اما گفتم برای مدتی از ایران می روم. دوستان زیادی در اینجا دارم. امیدوارم که بتوانم باز هم نتایج خوبی در اینجا بگیرم.

شما تجربه حضور در مس را دارید. تیم فعلی شما چه تفاوتی با مس سابق دارد؟

- تفاوت این دو تیم خیلی خیلی زیاد است. آن تیم بازیکنان بزرگی داشت که حاشیه هم داشتند. این تیم اما تیم خوبی است. بازیکنان خیلی خوب و کم حاشیه ای دارداما مشکلش این است که بازیکن بزرگ کم دارد. بچه های ما خیلی خوبند اما به غیر از رضا عنایتی و ایوان پتروویچ بازیکنان حرفه ای زیادی نداریم، به همین دلیل هماهنگ شدن با آنها زمان بیشتری می خواهد.

تیم شما از لحاظ بازیکن زیاد بالانس نیست. در فاز حمله بازیکنان بهتری دارید اما در فاز دفاعی چندان اوضاع خوب نیست.

- کاملا درست است. مهمترین هدف من از اولین روز حضورم در کرمان هم همین بوده که این بالانس را برقرار کنم. تیم مس الان مثل یک دریای موج دار است و هدف من این است که این تیم را از حالت موج دار به حالت آرام برگردانم. تیم ما به کارهای دفاعی عادت دارد و در این مدت عادت کرده به گل نخوردن اما من می خواهم که این عادت را از تیم بگیرم. آنها باید برای گل خوردن و برگرداندن بازی آماده شوند تا بتوانند به روزهای اوج برسند.

مس در بازی با تراکتورسازی رکوردهای زیادی را از دست داد. این تیم تا قبل از این بازی چند هفته گل نخورده بود و بهترین خط دفاعی لیگ را داشت اما در اولین حضور شما روی نیمکت این رکوردها از دست رفت.

- دلیل اینکه مس این رکوردها را داشت این بود که در بازی های قبلی دفاعی بازی می کرد اما من مربی نیستم که بازی دفاعی را دوست داشته باشم. از روزی که به مس آمدم به بازیکنانم گفتم که دفاع کردن تعطیل است و فقط باید حمله کنند. من از نتیجه های صفر - صفر بیزارم. در فوتبال باید حمله کرد. در بازی با تراکتور هم روز ما نبود وگرنه ما نباید با آن نتیجه می باختیم. به هر حال من برای پیاده کردن تفکراتم در تیم به زمان نیاز دارم.

در سپاهان با وجود نتایج خوبی که گرفتید به خاطر مشکلاتی که با چند بازیکن داشتید جدا شدید. کمی از اتفاقات سپاهان صحبت می کنید؟

- مشکل من با چند بازیکن سپاهان این بود که من از بازیکنانم دیسیپلین می خواهم. برای این بازیکنان هم داشتن نظم و انضباط کار خیلی سختی بود. متاسفانه در ایران بازیکنان تنها کاری که خوب بلد هستند، حرف زدن است. آنها سر تمرین دیر می آیند، خوب تمرین نمیکنند اما موقع حرف زدن که برسد تا دلتان بخواهد صحبت می کنند.

در نهایت هم به نظر می رسد که مشکلات با محسن بنگر و یکی،دو بازیکن دیگر باعث شد که از سپاهان جدا شوید.

- من اصلا نمی خواهم راجع به گذشته صحبت کنم. من به عنوان مربی با سپاهان در آسیا عملکرد خوبی داشتم و حتی نزدیک بود که به فینال هم برسم اما محسن بنگر کجای این فوتبال است؟ این فوتبال خیلی خوب جایگاه هر کسی را نشان می دهد. من ترجیح می دهم به جای فکر کردن به گذشته فقط به آینده فکر کنم و تمرکزم را برای موفقیت هایی بگذارم که می توانم به دست بیاورم.

اما این اتفاقات باعث شده تا نام شما در فوتبال ایران با بداخلاقی عجین شود. واقعا مربی بداخلاقی هستید یا نه؟

- من بداخلاق نیستم. دیسیپلین را دوست دارم. شما ببینید در فوتبال ایران کدام بازیکنان با من مشکل داشته اند؟ آنهایی که حاشیه داشته اند یا نیمکت نشین بوده اند. شما به بازیکنانی مانند سید صالحی و محمد محمدی زنگ بزنید و در مورد من از آنها سوال کنید. متاسفانه بازیکنان شما به بی انضباطی و بی قانونی عادت کرده اند.

اصلا من مربی خیلی بداخلاق و بدی هستم. چرا بقیه مربیان خارجی در فوتبال شما نتیجه نگرفته اند؟ دنیزلی هم مربی بدی است؟ لیت بارسکی هم بداخلاق بود؟ هیچ مربی خارجی نمی تواند در فوتبال شما موفق باشد به دلیل اینکه اصول حرفه ای گری را بازیکنان بلد نیستند. من از بازیکن انتقاد می کنم اما هیچ وقت به او بی احترامی نمی کنم و هیچ وقت روی او دست بلند نمی کنم. مربیان ایرانی بازیکنان را می زنند و همه می خندند اما من کوچکترین برخوردی که با بازیکن انجام می دهم همه با دست من را نشان می دهند و می گویند لوکا این کار را کرد، لوکا آن کار را کرد. این در حالی هست که من لوکا بوناچیچ هستم و از بازیکنانم انتظار دارم که به من چیزی بدهد. او باید به عنوان بازیکن به تیم چیزی اضافه کند.

این اتفاقات باعث نمی شود که مسائلی مانند کودتای بازیکنان باعث شود نتوانید کارتان را در تیم انجام دهید و به مشکل بربخورید؟

- من کار خودم را انجام می دهم و به این مسائل کاری ندارم. هر بازیکنی می خواهد می تواند برای تیم کم بگذارد یا هر تصمیم دیگری که می خواهد بگیرد اما مطمئنا این اتفاقات به ضرر خودش می شود نه من چون اگر من از این تیم بروم یک تیم دیگر پیدا می کنم و کار مربیگری ام را ادامه می دهم. من اگر بخواهم به این مسائل فکر کنم باید مربیگری را ببوسم و کنار بگذارم.


قلعه نویی واقعا مغزش کار می کند

فوتبال تیم ملی را هم دنبال می کنید؟ به نظرتان کی روش در ایران موفق بوده یا نه؟

- ایران کار خیلی سختی برای صعود به جام جهانی دارد. کی روش مربی خیلی خوبی است و کارش را بلد است و تیم ملی واقعا بازیکنان خوبی دارد. من خودم خیلی دوست دارم که ایران به جام جهانی برود. به هر حال من 10 سال در فوتبال شما بوده ام و از اینجا پول درآورده ام و به تیم ملی هم تعلق خاطر دارم. امیدوارم که این اتفاق بیفتد.

با توجه به پتانسیلی که فوتبال ایران دارد چرا تیم ملی چند سال است نتوانسته نتایج خوبی بگیرد؟

- من مشکل فوتبال شما را گفتم. مشکل فوتبال شما این است که همه بیشتر از اینکه به کار کردن علاقه داشته باشند دوست دارند صحبت کنند. بازیکنان فقط میخواهند صحبت کنند و مدیران هم به حرف بازیکنان گوش می دهند و تصمیم می گیرند. همه دوست دارند تصمیم بگیرند و هیچ کس به اینکه فقط وظایف خودش را انجام دهد راضی نیست.

از نقاط ضعف فوتبال ایران زیاد گفتید، کمی هم از نقاط قوتش بگویید.

- نقطه قوت فوتبال ایران پتانسیل بسیار بالایش است. خلاقیت در فوتبال ایران فوق العاده زیاد است. نقطه قوت دیگر فوتبال شما تماشاگرانتان هستند. اگر باشگاهی به من بگوید پول زیادی به تو می دهیم اما تیممان تماشاگر ندارد من حاضر نیستم به آن تیم بروم چون تماشاگر روح فوتبال است. واقعا استقبال هواداران ایرانی از فوتبال را در کمتر جایی دیده ام!

با اینکه مقابل استقلال خوب بازی کردید اما باختید. خودتان قبلا در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید که پرسپولیسی هستید. درست است؟

- استقلال یکی از تیم های مورد علاقه من است. این تیم مربی خیلی خوبی دارد که مغزش کار می کند. من از باخت به استقلال زیاد ناراحت نیستم چون ما به یکی از بهترین تیم های ایران باختیم.


سهراب به اندازه یک جوان 18 ساله انگیزه دارد

یکی از ویژگی های مربیگی شما علاقه به جوانان و میدان دادن به آنهاست. در مس هم با توجه به شرایطی که دارد این روند را ادامه می دهید؟

- اگر بازیکنان جوان و آینده داری باشند، حتما. من بازیکنان زیادی را به فوتبال ایران معرفی کردم. میلاد فخرالدینی، احسان حاج صفی، حسین پاپی، عادل کلاه کج، میلاد نوری. من در این مدت که در مس بودم مدت زیادی نداشتم که بازیکنان جوان این تیم را ببینم و بشناسم. چند جوان خوب را به تیم اضافه می کنم. مثلا در همین بازی تراکتور به میلاد جهانی بازی دادم. البته در کرمان به غیر از مس چند تیم دیگر هم هستند. مس رفسنجان و مس سرچشمه. من بازی آنها را هم می بینم تا بازیکنان جوان خوبی پیدا کنم.

اگر شما این امکان را داشته باشید که از لیگ ایران یک بازیکن را به کرمان بیاورید کدام بازیکن را انتخاب می کنید؟

- (کمی فکر می کند). سهراب بختیاری زاده. او فوق العاده است. او یک کاپیتان واقعی است. من سال ها پیش در فولاد با او کار کردم و خیلی دوست دارم که این اتفاق دوباره بیفتد. سهراب از معدود بازیکنانی است که با مغزش بازی می کند. او حتی الان که ۳۵ سالش است ...

سهراب در آستانه ۴۰ سالگی قرار دارد.

- (با تعجب) ۴۰؟ واقعا باورنکردنی است. او بسیار حرفه ای است و مثل یک جوان ۱۸ ساله انگیزه دارد و بازی می کند. واقعا در فوتبال ایران این بازیکنان کمتر پیدا می شوند.