اسنپ پی_استیکی داخلی
adexo3
۵۳۹۸۴
۱۳ نظر
۵۰۱۶
۱۳ نظر
۵۰۱۶
پ

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

علي سرابي، بازيگر نقش «كيا» در سريال اين شب‌هاي شبكه تهران، در گفت‌وگو با هفت صبح، به بخشي از سوالات و ابهاماتي كه درباره اين نقش و جنس كمدي موجود در اين سريال وجود دارد، پاسخ مي‌دهد

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

روزنامه هفت صبح: علي سرابي، بازيگر نقش «كيا» در سريال اين شب‌هاي شبكه تهران، در گفت‌وگو با هفت صبح، به بخشي از سوالات و ابهاماتي كه درباره اين نقش و جنس كمدي موجود در اين سريال وجود دارد، پاسخ مي‌دهد

علي سرابي از جمله بازيگران جوان و موفق تئاتر است كه مثل خيلي از بازيگران هم‌صنفش مدتي مي‌شود كه در حال آزمون و خطا براي حضور در تلويزيون است. نتيجه اين تلاش‌ها دو سريال «سهمي ‌براي دوست» و «مهرآباد» است. «سهمي ‌براي دوست» نتوانست شروع چندان قابل قبولي براي بازيگر تئاترهاي موفقي چون «نوشتن در تاريكي»، «خشكسالي و دروغ» و «زمستان 66» باشد.

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

البته درباره حضور او در مهرآباد هنوز نمي‌شود درست و حسابي قضاوت كرد چون به‌رغم تعريف ‌و تمجيدهاي فراوان عوامل مهرآباد، اين سريال هنوز نتوانسته انتظار مخاطبان را از سريالي كمدي به درستي برآورده كند و موج‌ساز شود، اما بازيگران و عوامل آن معتقدند كه هنوز براي قضاوت درباره آن زود است. تصميم گرفتيم سراغ سرابي برويم و تا اينجاي كار، سوالات و انتقادهايمان درباره بازي او ،جنس كمدي مهرآباد و ... را با او در ميان بگذاريم. پرسش‌هاي هفت صبح و پاسخ‌هاي علي سرابي بازيگر نقش «كيا» را در ادامه مي‌خوانيد.

معمولا بازيگران مهم‌ترين دليل پذيرفتن حضور در يك سريال يا يك فيلم را فيلمنامه خوب مي‌دانند. من سوالم اينجاست كه نقش «كيا» به تنهايي چه ويژگي‌هاي خاص داشت كه علي سرابي را قانع كرد در سريال «مهرآباد» بازي كند؟

خب قطعا هم فيلمنامه و هم نقش در انتخاب نهايي من تاثير‌گذار است و به نظرم اين دو مقوله ارتباط مستقيمي ‌با هم دارند، مثلا يك نقش خيلي خوب كه با ويژگي‌هاي خاصي طراحي شده و ممكن است هر بازيگري را وسوسه كند اگر در چارچوب يك فيلمنامه خوب نباشد ، نمي‌تواند نتيجه خوبي داشته باشد و بالعكس.

خب در «مهرآباد» شش قسمت اول فيلمنامه براي من فرستاده شد و با اينكه درگير كار بودم اما در عرض يك ساعت و نيم آن شش قسمت را خواندم. به نظرم خيلي جذاب بود، نقشي هم كه پيشنهاد شد در اين شش قسمت كاملا شخصيت‌پردازي شده بود. به نظرم اين نقش از لحاظ تكنيكي خيلي چيزها ياد من مي‌داد و براي شروع كار تصويري در قالب نقش اول بسيار خوب بود. ضمن اينكه به خاطر شخصيت بودن اين نقش علاقه زيادي به آن پيدا كردم.

يعني «كيا » تيپ نيست؟

به هيچ عنوان. بگذاريد اين تعريف اشتباه را اصلاح كنم . خيلي‌ها فكر مي‌كنند تيپ يعني يك نمونه از مردم جامعه كه خيلي براي مخاطب آشناست و لحن و تكيه كلام دارد حالا اگر نقش جزئيات داشته باشد آن را شخصيت مي‌نامند اما تعريف درست اين است كه يك آدم نمايشي توسط فيلمنامه‌نويس يا نمايشنامه‌‌نويس خلق مي‌شود و آن آدم تصويري به تماشاگر مي‌دهد كه متعاقبا تماشاگر انتظار يكسري عمل و عكس‌العمل مشخص از او را دارد، زماني كه در نمايش يا فيلم آن آدم حركتي برخلاف انتظار و تصور تماشاگر انجام مي‌دهد، مي‌شود كاراكتر و شخصيت.

«كيا» دقيقا آدمي ‌است كه با ضعف‌هاي دراماتيك طراحي شده و اين مسئله براي بازيگري مثل من خيلي وسوسه انگيز است. از همان اول هم كه فقط شش قسمت را خواندم و قبول كردم در كار حضور داشته باشم، مي‌توانستم حس كنم اين شخصيت از قسمت اول تا قسمت آخر مي‌تواند تغييرات زيادي كند و همين اتفاق هم افتاد. شما در قسمت اول يك آدم بسيار كم‌حرف كم اكت و بسيار مودب را مي‌بينيد كه از خيلي چيزهاي اطرافش خبر ندارد و حتي ميميك خاص و تكيه كلام مشخصي هم از او نمي‌بينيد ولي هر چه داستان جلوتر مي‌رود تبديل به آدم گرفتاري مي‌شود كه در تهران امروز زندگي مي‌كند و پر است از شلوغي و اكت.

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

در صحبت‌هاي چند وقت اخير نويسنده و بازيگران روي بحث ما به ازاي بيروني داشتن شخصيت‌هاي اين سريال و واقعي بودن آنها تاكيد زيادي شده ولي يكسري چيزهايي هست كه در شخصيت «كيا» گاهي آزاردهنده است و كمي ‌اغراق‌آميز است. مثلا اينكه او خيلي جاها با لكنت حرف مي‌زند يا مثلا انگار چون ۱۲ سال خارج از ايران بوده، نمي‌تواند بعضي كلمات فارسي را درست استفاده كند. در حالي كه در يك صحنه‌هايي او كاملا روان حرف مي‌زند و حتي برخي اصطلاحات زبان فارسي را هم استفاده مي‌كند.

واقعا اين اولين باري است كه چنين نقدي مي‌شنوم ولي اگر همچن ضعفي در نظر يك مخاطب هم به وجود آمده باشد قطعا ضعف از سمت بازي من بوده است. من حتي از حداقل ويژگي يك آدمي‌كه سال‌هاست خارج از كشور بوده (كه البته به نظر من اين يك اكت كليشه و تا حدي اشتباه است) يعني استفاده از برخي كلمات خارجي هم براي اين نقش چيزي در نظر نگرفتم. باور كنيد خيلي آدم‌ها اطراف ما هستند كه گاه در حرف زدن عادي خود، براي تمام كردن جمله‌اي كه مي‌گويند و حتي يا استفاده از كلمه‌اي خاص لكنت مي‌گيرند. قصد نداشتم اين لكنت ربطي به خارج بودن طولاني‌مدت «كيا» داشته باشد. به نظرم شخصيت را بامزه‌تر مي‌كرد ولي شايد يك جاهايي در اين زمينه لق زده‌ام كه چنين تصوري پيش آمده است.

«كيا» با اينكه سال‌ها خارج از كشور بوده و وكيل هم هست اما انگار يك سادگي و بلاهتي دارد كه معمولا در آدم‌هاي واقعي با اين خصوصيات كمتر ديده مي‌شود، اينكه خانه را با لباس حمام ترك مي‌كند، يا نوع مواجهه‌اش با پيرمرد همسايه و پليسي كه با لباس حمام او را در ماشين گرفته يا حتي واكنش‌هايش وقتي براي اولين بار به بيمارستان مي‌رود. آيا واقعا مخاطب با يك آدم ساده لوح طرف است؟

خب اين گره‌ها كم كم در داستان باز مي‌شود، مثلا مخاطب مي‌فهمد اين همه سال او در خارج وكيل نبوده است و همين باعث مي‌شود بسياري از كارهاي او توجيه‌پذير شود. ولي واقعا مي‌شود تصور كرد كه يك وكيل هم آدم ساده لوحي باشد.

در مورد ارتباطش با تارا (ندا مقصودي) هم همين ساده لوحي باعث مي‌شود كه اين همه ابراز علاقه اين دختر به خودش را متوجه نشود؟ چون واقعا تارا ديگر چه كار بايد بكند كه كيا بفهمد به او علاقه دارد؟

پاسخ بخشي از اين سوال‌ها را در ادامه اثر خواهيد گرفت، اين نفهميدن هم عامدانه است و در ادامه متوجه خواهيد شد. اصلا همين پيچيدگي‌هاست كه به نظرم نقش‌ها را خيلي شبيه شخصيت‌هاي واقعي كرده است.

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

نكته اي كه جديدا در ميان فيلمنامه‌نويسان، كارگردانان و بازيگران خيلي ديده مي‌شود بحث طنز خاص است، طنزي كه گويا با تعريف مردم از طنز فرق مي‌كند و قرار نيست خيلي مخاطب را بخنداند. در خصوص « مهرآباد» هم نويسنده و بازيگران تاكيد زيادي بر خاص بودن جنس طنز كار دارند. واقعا اين طنز خاص كه گاهي با نام طنز اجتماعي هم شناخته مي‌شود و براي مخاطب خيلي غريب و نامانوس است مفهومش چيست؟

خيلي بي‌تعارف تلويزيون ما ذهن مخاطب خودش را به شدت تنبل كرده است و متاسفانه خيلي‌ها اين تصور را دارند كه شعور مخاطب پايين است، باور كنيد يكسري كارهايي در تلويزيون ديده ام كه احساس كرده ام به عنوان يك مخاطب به شعور من توهين مي‌شود. نمي‌شود كتمان كرد كه در اوج برنامه‌هاي تلويزيون مخاطب ما در يكسري ساعت‌هاي خاص پاي ماهواره مي‌نشيند و سريالي مثل حريم سلطان نگاه مي‌كند. خيلي از اين محصولاتي كه به عنوان طنز و كمدي از تلويزيون پخش مي‌شود نامش هجو است، آن هم هجو موقعيت. مخاطب با يكسري تكيه كلام‌هاي بي‌ادبانه مواجه مي‌شود كه پس از مدتي رايج شدن در كوچه و خيابان فراموش مي‌شوند.

اما اين پذيرفتني نيست، شما در خيلي از سريال‌هاي مطرح كمدي جهان از جمله «Friends» هم نگاه كنيد، مي‌بينيد همه آنها بستگي به فرهنگي كه دارند پر از هجو و هزل هستند، شوخي‌هاي زياد و شايد در ديد شما سطحي هم در آنها ديده مي‌شود و اتفاقا مخاطبان خيلي زيادي از هر قشر و طبقه فكري هم دارند.

كاملا درست است ولي اگر دقت كنيد در همين سريال‌هاي طنزي هم كه مي‌گوييد به شدت دغدغه و مسئله وجود دارد در حالي كه چند سريال طنز داخلي در سال‌هاي اخير سراغ داريد كه دغدغه و مسئله داشته باشند؟ مسئله اين نيست كه از جنس كمدي‌هاي هجوي در تلويزيون ساخته نشود، اتفاقا آنها هم بايد باشند چون مخاطب گاهي به ديدن آنها نياز دارد ولي بايد يكسري آثار خاص هم ساخته شود كه در آن طرح مسئله، منطق، تعليق، جذابيت، فيلمنامه و غيره در كنار فضايي شيرين براي مخاطب وجود داشته باشد.

يعني « مهرآباد» يكي از سريال‌هايي است كه هم طنز است و هم دغدغه و مسئله دارد؟

بله چون يك كمدي-درام است. شما ببينيد روبرتو بنيني فيلمي ‌مي‌سازد به نام «زندگي زيباست» كه تلخ‌ترين مسائل ممكن يعني جنگ و مرگ را به گونه‌اي نشان تماشاگر مي‌دهد كه شما را مي‌خنداند( البته به هيچ وجه قصد مقايسه ندارم) حالا شما اتفاقاتي كه در مهرآباد مي‌افتد را نگاه كنيد، يك وكيلي در خارج از همسرش جدا مي‌شود و به تهران مي‌آيد، آدمي ‌براي اينكه از ايران فرار كند و به‌زعم خودش زندگي بهتري بسازد مي‌خواهد كليه‌اش را بفروشد، يك نفر ديگر كليه‌اش از بين رفته و براي زنده ماندن نياز به كليه دارد، آدم ديگري هم براي امرار معاش، خودش را جلوي ماشين‌ها مي‌اندازد تا پول بگيرد و قسط مهريه زنش را بپردازد تا زندان نرود، اين‌ها همه اتفاقات تراژيكي است ولي نويسنده هوشمندانه به گونه‌اي اثرش را نوشته كه بتواند از زاويه كمدي اين اتفاقات را نگاه كند.

خب اتفاقا نكته همين جاست كه چرا « مهرآباد» با چنين ظرفيت بالايي براي يك درام خوب همين مسير نشان دادن تراژدي اتفاقات را دنبال نكرد؟ چرا به سمت طنز حركت كرد در حالي كه مي‌داند اگر طنز جاري در سريال مردم را نخنداند قافيه را باخته است؟

اين كه هنرمند بخواهد به اين فكر كند كه اثري بسازد تا همه راضي باشند اشتباه است. رسالت هنرمند اول از همه ساخت اثري است كه به آن اعتقاد دارد و بعد ارائه آن اثر به شكلي كه مخاطب خاص خودش را هم پيدا كند. با اينكه اعتقاد دارم «مهرآباد» تا همين الان هم مخاطبين زيادي جذب كرده اما واقعا قرار نيست همه اين سريال را دوست داشته باشند. حتي به نظرم «مهرآباد» سريال موفق‌تري مي‌شد اگر در شبكه نمايش خانگي عرضه مي‌شد چون اتفاقات سريال به شدت تسلسل وار و زياد است و مخاطب با خريد يك سي دي و ديدن آن در وقتي كه براي خودش مناسب است مي‌تواند راحت‌تر و دقيق‌تر آن را نگاه كند. به نظرم مهرآباد سريالي نيست كه مخاطب همزمان با ديدنش بتواند كارهاي ضمني هم انجام دهد و انتظار داشته باشد از اتفاقات سريال هم سر دربياورد، هر چند از اين دست سريال‌ها خيلي زياد شده و مخاطب حتي اگر قسمت ۱۵ يك سريال را ببيند مي‌تواند حدس بزند كه چه اتفاقاتي در ۱۵ قسمت قبلي افتاده است.

گفتگو با علی سرابی بازیگر سریال مهرآباد

اين يعني اگر مخاطب از قسمت اول سريال را نديده باشد آن وقت هيچ چيزي از سريال و اتفاقات آن نمي‌فهمد و خيلي راحت شما يك مخاطب بالقوه را از دست مي‌دهيد.

بله درست است و ما اين ريسك را كرديم. چون به نظر تمام عوامل سازنده مهرآباد براي تغيير ذائقه مخاطب بايد از يك جايي شروع كرد.

شايد مخاطب شما كه از ابتدا به عنوان يك سريال كمدي اثر را نگاه مي‌كند و ممكن است نسبت به همه سريال‌هاي كمدي موخري كه ديده كمتر بخندد اينقدر طاقت نداشته باشد كه با خنده كمتر ديدن يك اثر كه با نام كمدي معرفي شده را دنبال كند.

من مطمئنم مخاطب مي‌خندد. البته خنده‌هاي اين اثر در حد قهقهه‌هاي آن‌چناني نيست، بلكه لبخندهايي كوتاه و آني است. به نظرم خنده مخاطب به دليل فكر كردن به اتفاقاتي است كه براي شخصيت‌هاي اين سريال مي‌افتد. يك بار اميد سهرابي نويسنده سريال مثال جالبي از مل بروكس طنزپرداز بزرگ سينماي جهان زد. مل بروكس جايي گفته تراژدی یعنی اینکه دستم را با چاقو بریدم اما کمدی یعنی اینکه تو بیفتی در چاه فاضلاب و بمیری. به نظرم كمدي مهرآباد از همين جنسي است كه فاجعه‌ها را به گونه‌اي روايت مي‌كند كه ساختار كميكي داشته باشند در حالي كه ذاتا بسيار تلخ هستند.

علي سرابي يكي از موفق‌ترين بازيگران جوان تئاتر است كه اتفاقا عمده موفقيت‌هايش را با حضور در كارهاي كاملا جدي به دست آورده ولي كار در تلويزيون را با كار طنز آغاز (سريال سهمي‌براي دوست) و با كار طنز هم ادامه مي‌دهد (مهرآباد). اين علاقه به طنز دقيقا از كجا نشات مي‌گيرد؟

خب از الان بگويم كار بعدي من اصلا طنز نيست و يك كار پليسي جدي است ولي در سال‌هاي اخير بسياري از سريال‌ها با محوريت طنز ساخته شده و شايد به همين دليل بسياري از بازيگران جوان از اين طريق وارد كار تصوير شده‌اند. هر چند از الان سعي مي‌كنم بين كارهاي كمدي‌ام فاصله معقولي وجود داشته باشد ولي بايد اعتراف كنم كه خودم كار كمدي را خيلي زياد دوست دارم. البته بعد از سريال «سهمي‌براي دوست» بازي در نقش اصلي شش سريال طنز به من پيشنهاد شد كه اتفاقا همه آن‌ها هم ساخته و پخش شد ولي جنس آن كمدي‌ها شبيه همان چيزي بود كه ما در مهرآباد سعي كرديم از آن كاملا به دور باشيم به همين دليل هم بازي در آن‌ها را قبول نكردم و هيچ وقت هم در چنين كارهايي حضور پيدا نخواهم كرد.
معمولا وقتي حرف زدن در مورد سريالي بين مردم زياد مي‌شود يعني آن سريال ديده مي‌شود و موج ايجاد كرده، فكر مي‌كنيد براي « مهرآباد» موجي بين مردم ايجاد شده است؟

خيلي جاها مي‌شنوم كه در مورد مهرآباد صحبت مي‌شود ولي مهرآباد از اين دست سريال‌ها نيست، به نظرم اين سريال در بازپخش‌هايي كه ممكن است در آينده داشته باشد مخاطبين بسيار بيشتري پيدا خواهد كرد، اساسا وقتي بخواهيد ذائقه جديدي در مخاطب ايجاد كنيد به خصوص در ايران ابتداي امر با گاردهاي زيادي رو به رو مي‌شويد و مردم هم دير آن را مي‌پذيرند ولي كمي‌ كه بگذرد و با آثار ديگر مقايسه شود به نظرم با اقبال بيشتري هم مواجه خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      بازیش اصلا به دل نمیشینه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خیلی لوس بازی میکنه خوشم نمیاد

      • بدون نام

        آره دقیقا خیلی لوس بازی میکنه

    • 000

      بازیش در سهمی برای دوست رو خیلی دوست داشتم

    • raspina

      من اینکار را ابتدا به خاطر کنجکاوی در بازی آقای سرابی دیدم، چون از تواناییهای ایشان در تئاتر باخبر بودم والان خوشوقتم که این کار را کرده ام.جذابیت داستان رو به افزایش است و هر لحظه از بازیهای خوب این کار که بسیاری بلند شده از دل تئاتر است بیشتر لذت می برم و کلی هم می خندم، سالها بود که یک سربال نتونسته بود منو بخندونه و خوشحالم کسانی رو که در ابتدا برای تماشای این سریال همراه کردم امروز از من مشتاقانه تر کار را دنبال می کنند.

    • مطي

      كار ايشون رويك كار شيك وشسته رفته ميبينم

    • بدون نام

      همه ی صحنه ها یه طرف
      صحنه ای که پشت در گیر کرده بود و بی صدا فریاد کشید یه طرف مردم از خنده

    • بدون نام

      طنز سریال مهرآباد از اون دست طنزهایی هست که متاسفانه کمتر ساخته میشه و متاسفانه مردم بیشتر دنبال هجو هستند و برای تغییر ذائقه به قول آقای سرابی باید از یک جایی شروع کرد. بازی علی سرابی هم بسیار زیبا و طناز هست جنس کمدی ایشون خیلی حرفه ایه و شاید به خاطر موج هجوی که تو جامعه ایجاد شده به نظر دوستان لوسه.

    • hony

      من از بازیشون خیلی خوشم میاد.به نظر من در سریال مهر آباد هم خیلی خوب بازی میکنند

    • بدون نام

      من از اون تیکه از بازیش خوشم اومد که داشت برای بهناز جعفری توضیح میداد که طاهر نمیتونه به رضوان کلیه بده و بی دلیل عصبانی شد داد زد بعدش معذرت خواهی کرد.
      من کلی خندیدم

    • دنیا

      فیلم خوب وبرماجراست وبازی علی سرابی هم بهترش کرده

    • نگار

      اين سريال عالييييييييي هست فقط ميتونم همينو بگم تمام بازيگران اين سريال شاهكارن، فيلمنامه بي نظيره ، اصلا قابل پيش بيني نيست موزيك تيتراژ هم خيلي خاص هست آفريييين

    • فاطمه

      من این سریال رو فقط بخاطر علی سرابی عزیز دیدم چون از موفقیت های ایشون درزمینه تئاتر باخبر بودم همچنین صدایی که برای عروسک گابی در مجموعه کلاه قرمزی ساخته بودند بینظیر و عجیب بود کاملا با حرف های ایشون موافقم مخاطب ایرانی دنبال حشو چون بهش عادت کردن و نمیتونن با مفهوم واقعی طنز کنار بیان!درضمن نمایش جدیدشون به نام مرد بالشی عالی بود و میتونم بگم با تمام اغراق هایی که نقششون داشت ولی تو ایفای نقش برادر عقب افتاده شخصیت اصلی داستان یعنی کاتوریان (احمد مهرانفر) خوش درخشیدن با اینکه فقط در یک صحنه حضور داشتن ولی عالی بودن.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج