چرا آژانس به ایران خوش بین نیست؟
گرت پورتر در گزارشی با اشاره به وجود یک سند محرمانه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران نوشت: این سند سالهاست برای اخلال در روند مذاکرات هستهای ایران استفاده شده و موجب سردرگمی بازرسان بینالمللی شده است؛ در حالی که تهیه کنندگان واقعی آن مشخص نیستند.
ایسنا: گرت پورتر، روزنامه نگار و تحلیلگر آمریکایی در گزارش خود که در پایگاه خبری تحلیلی اینترپرس منتشر شده است نوشت: دیپلماتهای غربی که در هفتههای اخیر ایران را به ارائه ندادن اطلاعات مورد درخواست آژانس متهم کردهاند سالهاست این سند که تدوین کنندگان آن نیز مشخص نیستند را به برنامه هستهای ایران ارتباط میدهند.
این سند ابتدا در اوایل سال ۲۰۰۸ فاش شد که زمان مناسبی برای حمایت از حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران در اواخر سال ۲۰۰۷ محسوب میشد، اما در اختیار رسانهها قرار گرفت و حاوی پیامی بود که با بحثهای آن زمان رژیم صهیونیستی همخوانی داشت. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست بر مبنای این سند عمل کرده و آن را شواهدی قانونی برای توجیه اتهاماتش علیه ایران مبنی بر وجود فعالیتهای نظامی هستهای در گذشته این کشور دانسته است.
آژانس در گزارش سپتامبر ۲۰۰۸ خود اعلام کرد این سند نشان دهنده آزمایشهای ایران در ارتباط با تولید اولیه یک چاشنی کروی با قدرت انفجاری بالا و مناسب برای ساخت یک سلاح هستهای است. اما مقامات ایران درستی این گزارش را رد و اعلام کردند هیچ مدرکی وجود ندارد که ارتباط این سند با فعالیتهای هستهای ایران را اثبات کند. آژانس تاکنون هیچگاه به این اظهارات ایرانیها پاسخ نداده است.
داستان وجود سند مربوط به انفجارهای با قدرت بالا و اطلاعات منتشر شده در گزارش نوامبر ۲۰۱۱ آژانس سوالات بیشتری را درباره این سند بهوجود آورد. در این گزارش آمده بود که سند مذکور نشان میدهد تعداد زیادی کابل فیبر نوری در این آزمایشات استفاده شده است و این آزمایشات با کمک یک متخصص خارجی در کشور خودش به منظور ساخت سلاح هستهای انجام گرفتهاند.
در این داستان این متخصص خارجی، ویا چسلاو دانیلینکو معرفی شده که اصالت اوکراینی دارد و اگرچه کارشناس هستهای نیست، متخصص تولید الماس مصنوعی با استفاه از فنآوری نانو است. دانیلنکو در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در کنفرانسهایی با موضوع فیبر نوری سخنرانی کرده و مقالات متعددی را در این زمینه در سال ۱۹۹۲ نوشته و همین دلیلی بود که سرویسهای اطلاعاتی از آن برای ایجاد یک گزارش در خصوص چاشنیهای انفجاری با قدرت بالا اقدام کند. مقاله دانیلینکو که در اختیار عموم قرار گرفته بود توانست دپارتمان پادمانهای آژانس را درباره اعتبار این سند متقاعد کند.
به سرعت و پس از انتشار سند وجود انفجارهای با قدرت بالا، همان کشوری که آن را به آژانس ارائه داده بود مدعی شد اطلاعاتی در اختیار دارد که نشان دهنده وجود یک سیلندر عظیم در پارچین است که برای انتقال چاشنیهای انفجاری استفاده میشود. این سند دانیلینکو را به عنوان طراح این سیلندر معرفی کرده که باز هم این ادعا که این متخصص خود در مقالهاش به طراحی این سیلندر در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ اشاره کرده مطرح شده است.
این در حالی است که دانیلینکو دریک یادداشت تاکید کرده است این سیلندر که گزارشات آژانس به آن استناد کردهاند، تنها برای تولید محصولات نانو الماس و نه انجام آزمایشات تولید بمب به کار گرفته شده است.
رابرت کلی که ریاست هیأت نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در عراق را بهعهده داشت گفته است: گزارش آژانس از نصب این سیلندر در تاسیسات پارچین در مارس ۲۰۰۰ غیرمحتمل است چون دانیلینکو خود تصریح کرده است که در آن سال ساخت این سیلندر هنوز پایان نیافته بود و چنین سیلندری برای آزمایشات چند نقطهیی ابتدایی کاربرد نداشته است.
این سند در اوایل سال ۲۰۰۸ فاش شد که شواهد و قراین دال بر دخالت رژیم صهیونیستی در تهیه آن است.
دیوید آلبرایت، سرپرست موسسه علوم و امنیت بینالملل که روابط بسیار نزدیکی با اولی هاینونن، بازرس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد در گفتوگویی در سپتامبر ۲۰۰۸ فاش کرد که هاینونن به وی گفته است سندی که اوایل آن سال به دست آورده اعتمادش را به اسناد جمعآوری شده پیشین آژانس افزایش داده است.
آلبرایت تایید کرد که این سند به احتمال زیاد از سوی اسراییل ارائه شده بود.
همچنین کلی افزود: محمد البرادعی، مدیر پیشین آژانس تمام این اسناد درباره فعالیتهای هستهای ایران را فاقد اعتبار میداند چون هیچ منبع قابل شناسایی ندارد.
وی در خاطراتش که مربوط به سال ۲۰۱۱ است مینویسد هیچ کس نمیداند که آیا این اسناد واقعی هستند یا خیر.
در این میان البرادعی در سال ۲۰۰۹ از سوی آمریکا و همپیمانان اروپاییاش تحت فشار قرار میگیرد تا گزارشی را درباره ایران بر مبنای این سند و دیگر اسناد آژانس شامل اطلاعات مربوط به آزمایشات انفجاری با قدرت بالا به گزارش آژانس پیوست کند.
یوکیا آمانو، جانشین البرادعی در آژانس این ضمیمه را به همراه گزارش آژانس در نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.
البرادعی همچنین در خاطراتش اشاره میکند که آژانس باز هم در تابستان ۲۰۰۹ اسنادی از رژیم صهیونیستی مربوط به فعالیتهای ایران دریافت کرده بود که به گفته کلی به دلیل نداشتن منبع قابل شناسایی و نشانههای رسمی که بتواند اعتبار آن را اثبات کند، البرادعی آن را فاقد اعتبار دانسته بود.
به گفته یک مقام پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آمانو بعدتر به همکارانش در آژانس گفته بود که هیچ انتخاب دیگری نداشت چون به آمریکا قول داده بود در پاسخ به موافقت واشنگتن برای حمایت از وی در میان شورای حکام دست به این کار بزند.
این سند ابتدا در اوایل سال ۲۰۰۸ فاش شد که زمان مناسبی برای حمایت از حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران در اواخر سال ۲۰۰۷ محسوب میشد، اما در اختیار رسانهها قرار گرفت و حاوی پیامی بود که با بحثهای آن زمان رژیم صهیونیستی همخوانی داشت. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست بر مبنای این سند عمل کرده و آن را شواهدی قانونی برای توجیه اتهاماتش علیه ایران مبنی بر وجود فعالیتهای نظامی هستهای در گذشته این کشور دانسته است.
آژانس در گزارش سپتامبر ۲۰۰۸ خود اعلام کرد این سند نشان دهنده آزمایشهای ایران در ارتباط با تولید اولیه یک چاشنی کروی با قدرت انفجاری بالا و مناسب برای ساخت یک سلاح هستهای است. اما مقامات ایران درستی این گزارش را رد و اعلام کردند هیچ مدرکی وجود ندارد که ارتباط این سند با فعالیتهای هستهای ایران را اثبات کند. آژانس تاکنون هیچگاه به این اظهارات ایرانیها پاسخ نداده است.
داستان وجود سند مربوط به انفجارهای با قدرت بالا و اطلاعات منتشر شده در گزارش نوامبر ۲۰۱۱ آژانس سوالات بیشتری را درباره این سند بهوجود آورد. در این گزارش آمده بود که سند مذکور نشان میدهد تعداد زیادی کابل فیبر نوری در این آزمایشات استفاده شده است و این آزمایشات با کمک یک متخصص خارجی در کشور خودش به منظور ساخت سلاح هستهای انجام گرفتهاند.
در این داستان این متخصص خارجی، ویا چسلاو دانیلینکو معرفی شده که اصالت اوکراینی دارد و اگرچه کارشناس هستهای نیست، متخصص تولید الماس مصنوعی با استفاه از فنآوری نانو است. دانیلنکو در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در کنفرانسهایی با موضوع فیبر نوری سخنرانی کرده و مقالات متعددی را در این زمینه در سال ۱۹۹۲ نوشته و همین دلیلی بود که سرویسهای اطلاعاتی از آن برای ایجاد یک گزارش در خصوص چاشنیهای انفجاری با قدرت بالا اقدام کند. مقاله دانیلینکو که در اختیار عموم قرار گرفته بود توانست دپارتمان پادمانهای آژانس را درباره اعتبار این سند متقاعد کند.
به سرعت و پس از انتشار سند وجود انفجارهای با قدرت بالا، همان کشوری که آن را به آژانس ارائه داده بود مدعی شد اطلاعاتی در اختیار دارد که نشان دهنده وجود یک سیلندر عظیم در پارچین است که برای انتقال چاشنیهای انفجاری استفاده میشود. این سند دانیلینکو را به عنوان طراح این سیلندر معرفی کرده که باز هم این ادعا که این متخصص خود در مقالهاش به طراحی این سیلندر در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ اشاره کرده مطرح شده است.
این در حالی است که دانیلینکو دریک یادداشت تاکید کرده است این سیلندر که گزارشات آژانس به آن استناد کردهاند، تنها برای تولید محصولات نانو الماس و نه انجام آزمایشات تولید بمب به کار گرفته شده است.
رابرت کلی که ریاست هیأت نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در عراق را بهعهده داشت گفته است: گزارش آژانس از نصب این سیلندر در تاسیسات پارچین در مارس ۲۰۰۰ غیرمحتمل است چون دانیلینکو خود تصریح کرده است که در آن سال ساخت این سیلندر هنوز پایان نیافته بود و چنین سیلندری برای آزمایشات چند نقطهیی ابتدایی کاربرد نداشته است.
این سند در اوایل سال ۲۰۰۸ فاش شد که شواهد و قراین دال بر دخالت رژیم صهیونیستی در تهیه آن است.
دیوید آلبرایت، سرپرست موسسه علوم و امنیت بینالملل که روابط بسیار نزدیکی با اولی هاینونن، بازرس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد در گفتوگویی در سپتامبر ۲۰۰۸ فاش کرد که هاینونن به وی گفته است سندی که اوایل آن سال به دست آورده اعتمادش را به اسناد جمعآوری شده پیشین آژانس افزایش داده است.
آلبرایت تایید کرد که این سند به احتمال زیاد از سوی اسراییل ارائه شده بود.
همچنین کلی افزود: محمد البرادعی، مدیر پیشین آژانس تمام این اسناد درباره فعالیتهای هستهای ایران را فاقد اعتبار میداند چون هیچ منبع قابل شناسایی ندارد.
وی در خاطراتش که مربوط به سال ۲۰۱۱ است مینویسد هیچ کس نمیداند که آیا این اسناد واقعی هستند یا خیر.
در این میان البرادعی در سال ۲۰۰۹ از سوی آمریکا و همپیمانان اروپاییاش تحت فشار قرار میگیرد تا گزارشی را درباره ایران بر مبنای این سند و دیگر اسناد آژانس شامل اطلاعات مربوط به آزمایشات انفجاری با قدرت بالا به گزارش آژانس پیوست کند.
یوکیا آمانو، جانشین البرادعی در آژانس این ضمیمه را به همراه گزارش آژانس در نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.
البرادعی همچنین در خاطراتش اشاره میکند که آژانس باز هم در تابستان ۲۰۰۹ اسنادی از رژیم صهیونیستی مربوط به فعالیتهای ایران دریافت کرده بود که به گفته کلی به دلیل نداشتن منبع قابل شناسایی و نشانههای رسمی که بتواند اعتبار آن را اثبات کند، البرادعی آن را فاقد اعتبار دانسته بود.
به گفته یک مقام پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آمانو بعدتر به همکارانش در آژانس گفته بود که هیچ انتخاب دیگری نداشت چون به آمریکا قول داده بود در پاسخ به موافقت واشنگتن برای حمایت از وی در میان شورای حکام دست به این کار بزند.
پ
نظر کاربران
چون دور تا دور پیکان ایران به عنوان تاکسی آّژانس! خط کشی نشده همین.