۱۳۹۱۹۳۱
۴۳ نظر
۱۰۵۴۴۰
۴۳ نظر
۱۰۵۴۴۰
پ

شش سریال مطرح صداوسیما که به زور تماشایش کردیم

تماشای فیلم و سریال در کنار اعضای خانواده شاید یک حس متفاوت و جدید باشد اما گاهی می‌تواند آزاردهنده هم باشد، وقتی که به اجبار باید با سلیقه دیگران همراهی کنیم.

برترین‌ها: برای هر خانواده‌، ترکیب متفاوتی از سنت‌ها، باور‌ها و ارزش‌ها وجود دارد که آن خانواده را منحصر به فرد می‌کند. با این حال، یک سنت وجود دارد که عموماً برای بیشتر خانواده‌ها بسیار محبوب است و همه حداقل یک بار آن را امتحان کرده اند: شب‌های تماشای فیلم خانوادگی.

تماشای فیلم و سریال در کنار اعضای خانواده شاید یک حس متفاوت و جدید باشد اما گاهی می‌تواند آزاردهنده هم باشد، وقتی که به اجبار باید با سلیقه دیگران همراهی کنیم و خب در این مواقع اوضاع سخت می‌شود که کمتر به آن توجه شده است برای همین از اعضای تحریریه برترین‌ها خواسته‌ایم تجربه خود را از دیدن فیلم و یا سریال آن هم به شکل «زورکی» در کنار خانواده را بیان کنند.

آیدا فلاحیان: فکر می‌کنم ۹ یا ۱۰ ساله بودم که تمام اعضای خانواده، شروع به دیدن سریال ترکیه‌ای اِزَل کردند. البته نه چندان خودجوش و از روی علاقه! معرف اصلی سریال مادربزرگم بود که همه‌ی ما را به دیدن این سریال دعوت می‌کرد. اسم سریال از روی کاراکتر اصلی نامگذاری شده بود. کاراکتر اصلی سریال اِزَل بود که البته مادربزرگم او را "عزت" صدا می‌کرد. وقتی به خانه آن‌ها می‌رفتیم، راس ساعت ۱۰ شب، همه باید در سکوت محور تماشای تلوزیون می‌شدیم تا ببینیم "عزت" این قسمت قرار است چگونه ما را سوپرایز کند. در مدت زمان پخش سریال، تنها افرادی که لام تا کام حرف نمی‌زدند و با دقت سریال را تماشا می‌کردند، من و مادر بزرگم بودیم. در آن سن و سال خیلی از وقایع سریال سر درنمی‌آوردم. هرچند فکر کنم حتی مادر بزرگم هم با آن سن و سالش چندان متوجه وقایع نمی‌شد! برای همین بیشتر و بیشتر دقت می‌کردیم. بعدها با دیدن بازپخش‌های این سریال با  درک و فهم فعلی‌ام، متوجه شدم مادربزرگم قطعا سلیقه خوبی در انتخاب سریال داشته! شاید بشود گفت اِزَل، بهترین سریال ترکیه‌ای بود که من و مادربزرگم به عمر خود دیده‌ایم.

شش سریال مطرح صداوسیما که به زور تماشایش کردیم


محمد مرادی: از بچگی کلا علاقه‌ای به فیلم و سریال‌های ایرانی نداشتم چون اون موقع تلویزیون سریالی‌هایی مثل «هشدار برای کبرا ۱۱»، «فرار از زندان»،«شرلوک هلمز» و... رو پخش می‌کرد و خیلی زودتر از فیلم و سریال‌های ایرانی تو قلب من جا باز کردند. اما یادم هست شب‌های زمستانی که فعالیت من هم کمتر بود (یعنی کمتر می‌رفتم بیرون بازی کنم و بیشتر خانه بودم) مجبور بودم بیشتر خانه باشم و بیشتر با خانواده خودم و سرگرم کنم. آن موقع‌ها چندتا سریال را خانواده‌ام به شدت دنبال میکردند، طوری که تایم کار بابای من با آن سریال‌ها تنظیم می‌شد؛ حتی روی شام خوردن ما هم تاثیر گذاشته بودند. من هم زوری می‌نشستم کنارشان تا سریال‌ تمام شود و بعد بتوانیم به زندگی عادی‌مان برسیم. اما این زوری نشستن باعث شد به مرور از دوتا از سریال‌هایی که آن زمان داشت بازپخش می‌شد خوشم بیاید. اولی سریال «پس از باران» بود که بدون اغراق حس و حال یک زندگی واقعی و به من منتقل می‌کرد. دومی هم سریال «روزی روزگاری» بود؛ تکنیک صداگذاری بنظرم روی این سریال خیلی خوب جواب داد مخصوصا صدای خاص زنده‌یاد «خسرو شکیبایی» و همچنین تیتراژ خاطره‌انگیز پایانی‌اش که همیشه ما آن تیتراژ را تا آخرش نگاه می‌کردیم‌ انگار جزوی از داستان خود سریال بود؛ حتی الان هم بعضی مواقع که آهنگ تیتراژ آخرش را می‌شنوم باز هم مثل آن موقع بهم حس خوبی منتقل می‌کند.

سکانسی از سریال پس از باران


مینا پرویزی: سریال «لحظه گرگ و میش» از آن دسته سریال هایی بود که از نصفه فهمیدم باید دوستش داشته باشم. زمان کنکورم بود و از صدای تلویزیون بیزار بودم و مدام به مادرم غر میزدم صدای این سریال و کم کن من نشنوم، صدای تلوزیون کم نشد اما من بیخیال درس در آن  ساعت پخش  سریال شدم. سریالی که مربوط به دهه ۶۰ باشد همیشه قلب مرا نشانه گرفته، عاشقانه یاسی و حامد غم بزرگی داشت؛ جدایی. زندگی با دستای بزرگش خواستنی‌ترین داشته دنیا را از یاسی گرفت. یاسی به سمت نوری می‌گشت تا برود به سمت دیگر ماجرا.. پناهش شد یک بچه تا از جدال میل و ملال خودش را نجات دهد. اما تا پایان داستان یک رنج خود خواسته را با خودش حمل کرد، جدایی توان هر چیزی را از آدم می‌گیرد، احمقانه‌س اما حتی توان فکر را... با وجود یک زندگی تازه یک جور غریبی هنوز حامد را دوست دارد و این راز شریف را نمی‌توانست از خودش پنهان کند ، یاسی دستی که رو شده بود را نتوانست قطع کند. همه چیز زندگی‌اش بوی دلتنگی گرفته بود.  آن همه ناامیدی و خلأ یک درمان قطعی داشت؛ باز هم حامد. در نهایت ستاره دنباله داری که در تاریکی زندگی‌اش گم کرده بود کمی دیر پیدا کرد، و از خواب روزهای بدِ بلند زندگی‌اش بیدار شد. در این سریال قشنگ‌ترین دیالوگ از عاشقانه حامد و یاسی که نهایت فراغت و غم را به تصویر می‌کشید این بود: من از بچگی هر کسی یاسی صدام میزد اصلا جوابشو نمیدادم اما تو یه جوری میگی به دلم میشینه...

سکانسی از سریال گرگ و میش


علیرضا باقرپور:  پاییز سال ۱۳۹۰ را با ورود به فضای دبیرستان آغاز کرده بودم و البته فرق چندانی هم نمی‌کرد و شاید تنها تفاوتی که حس می‌شد پخش سریالی با نام "از یاد رفته" از شبکه یک بود. آن وقت‌ها عادت ایرانی‌ها این بود که دور هم به تماشای سریال‌های ساعت ۱۰ صدا و سیما می‌نشستند و خب من هم بنا به عادت خانواده به تماشای سریال جدید محمدرضا فروتنی که پس از سال‌ها به قاب تلویزیون برگشته بود، می‌نشستم. ماجرای مردی از گیلان که سرنوشت برایش پیچیده‌ترین مسیرها را انتخاب کرده و در مسیری گام برمی‌دارد که مخاطب عام نمی‌پسندد اما این انتخاب اوست و هیچکسی ملزم به تن دادن نیست. مرتضای از یاد رفته با بازی فروتن، از آن دسته کاراکترهایی‌ست که کمتر طی این دو دهه در نلویزیون ظهور کرده‌اند و اصلا به یاد نمی‌آورم طی این ۱۲ سال دیگر سریالی را با ذوق در کنار خانواده دیده باشم. افول که دست و پا ندارد، دارد؟

سکانسی از سریال از یاد رفته


نگار ابراهیمی: با اینکه سنم کم بود اما وقتی در مهمونی‌ها جمع می‌شدیم و می‌دیدم تمام اعضای خانواده حواسشون به پخش سریال روزی روزگاریه. کم کم جذب این سریال شدم، البته شاید مثل بقیه مخاطبان از وقتی داستان جذاب‌تر شد و مرادبیگ پسر  خاله لیلا شد،  دیگه نمی‌شد این سریال رو دنبال نکرد و کوچک و بزرگ رو پای تلویزیون می‌نشوند. یک سریالی هم سال ۸۶ از تلویزیون پخش می‌شد به نام خانه‌ای در تاریکی که اوایل گذرا نگاه می‌کردم اما به واسطه خانواده‌ام کم کم جذب داستان این خانه و اتفاقات مرموزش شدم.

سکانسی از سریال روزی روزگاری


زهرافکرانه: مختارنامه با بازپخش‌های فراوان و پیوسته، یکی از سریال‌های ایرانی است که نه فقط در خانه، بلکه امکان دارد حتی برای خرید به بازار بروید و فروشنده مغازه‌ای که از آن خرید می‌کنید در حال تماشای مختارنامه باشد. دو نفر از بیننده‌های این سریال در خانه ما زندگی می‌کند و سر ساعت مشخصی که من هیچ وقت متوجه نشدم دقیقا چه ساعتی از روز یا شب است، تلویزیون ما تا آخرین سکانس این سریال را نشان میداد و دو جفت چشم به آن خیره می‌شدند.  این سریال جدا از محتوایی که دارد به دلیل ژانر هیجان‌انگیزش، در گذر از آشپزخانه به اتاق، من را هم تا حدودی جذب کرد و به دلیل اینکه تلویزیون هم در آن ساعات تحت اشغال در می‌آمد، من هم کم کم به بینندگان این سریال اضافه شدم.

سکانسی از سریال مختارنامه

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۸ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت برترین ها هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نظر کاربران

    • ناشناس

      شلیک نهایی...مزد ترس...خانه سبز...پدرسالار

      پاسخ ها

      • ناشناس

        به هیچ وجه از سریال پدر سالار خوشم نمیومد الانم نمیاد.این سریالها خیلی هدفمند ساخته میشد و هدفشون سنتی نگه داشتن جامعه بود .منم اگر اون دوره زندگی میکردم حتما همون رفتاری رو میکردم که عروس اخری کرد .خیلی کارشو تحسین میکنم .تو اون فضا و اون خفقانی که پدر سالار درست کرده بود واقعا شجاعت کرد

    • ناشناس

      چراسریالهای مهران مدیری نمی گید؟!!!همه نگاه میکردن!!!یاعطاران یاپایتخت!!!

    • ناشناس

      من که هنوزم که هنوزه این سریالها را دوست ندارم آدم یاد بدبختیاش میوفته سریال خوب یعنی سریال پلیسی آقای فخیم زاده یا سریالهای آقای عطاران یا پایتخت یا سریالهای آقای علیرضا افخمی

    • ناشناس

      سريال خانه ما اونم خيلي خوب بود

    • ناشناس

      سریال: گرگها، شبهای برره، پهلوانان نمی میرند،آئینه و سریال های آقای رضا عطاران وسریال های اوایل انقلاب از جمله: اشک‌تمساح،طبل تو خالی، در زمان خودش با استقبال بی نظیر مردم مواجه بود

      پاسخ ها

      • ناشناس

        سایه همسایه ،مدار صفر درجه ،زیر تیغ

      • ناشناس

        الانم قشنگن

    • ناشناس

      این سریالها زمان خودشون خوب گل کردن الان اینطور میگید

    • ناشناس

      سریال فقط ترکی.
      تیپ و استایل خوب بازیگران، تصویر برداری و نورپردازی مناسب، کارگردان حرفه ای، و از همه مهمتر موضوع خوب و سرگرم کننده و امید بخش.
      سریال ایرانی فقط گریست

      پاسخ ها

      • ناشناس

        😳😳😳😳😳فاخر🥴🥴🥴

    • ناشناس

      چرا از خط قرمز ود استان یک شهر ومسافری از هند ودوران سر کشی وپایتخت وبچه های تسبتابد وساختمان پزشکان دورچشم باد ارمغان تاریکی وخیلی سریالهای به سا ماندنی دیگه یاد نکر دید.

      پاسخ ها

      • محمدرضا

        همین سریال خط قرمز خیلی ازجوانها یادگرفتن ازخونه فراری ومعتادشدن.
        سریال‌های ترکیه ای که دیگه نگم خیلی ازخانواده ها زندگیشون به جدایی کشیده شد.

    • ناشناس

      تازه دلدادگان وبانوی عمارتم یا تون فت.

    • ناشناس

      سیمرغ دایره تردید پس از باران گاندو. چهار فیلم مورد علاقه من هستند

    • ناشناس

      وا، میخواستی نگاه نکنی

    • حسین پرآهنگ

      من به شخصه واز صمیم قلب تشکر میکنم از کارگردان هایی نظیر استاد نعمت آله و آقای سعیدیان و دیگر اساتید که فیلم‌های دهه شصتی میسازن وه حق که از پسش خوب بر میان،خدا به شما سلامتی بده

    • ساناز

      ازبین اینا مختارنامه و پس از باران فوق العاده عالی بودن وجذاب 🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰

    • هوادارانه

      فقط ایینه عبرت.با بازی بی نظیر استاد جواد گلپایگانی و محمود دینی

    • ناشناس

      همه این سریال ها عالی بود .در کل هر چی تلویزیون پخش کنه من دوست دارم و نگاه میکنم.

    • ناشناس

      روزی روزگاری یه کار بی نظیر بود، لطفا اون را با بقیه سریالها مقایسه نکنید ، تحول و رشد شخصیت یک دزد بود ، رئیس راهزنان تبدیل شد به یک شخص کاملا متفاوت ، نسیبیگ در سریال وجدان یا قسمت روشن وجود مراقبین بود در واقع، از معدود سریالهایی که شخصیت پردازی و بازیهای بسیار خوبی داشت

    • ناشناس

      هر چیزی در موقع و زمان خودش خوبه و مسلما میطلبه ...!!!!
      و الان میشه گفت که دیگه تقریباً مخاطبی هم ندارد....!!!!
      بهتره که با دنیا جلو بریم !!! و با دنیا پیشرفت کنیم!!!!
      گذشته ها هر چی بود و شده گذشته تموم شد و رفت؟!!!!
      بفکر آینده باشیم!!!!

    • ناشناس

      من‌کلا ‌ زیاد نگاه نمیکنم ‌از سریالها فقط جمونگ ‌حتی ‌تکراری را نگاه میکردم ‌از فیلم تکراری هم ‌بدم ‌میاد ‌غیراز جمونگ ‌فیلم عربی هم ‌دوست ندارم ‌از بچه که بودم ‌تا حالا مختار ‌را هم ‌اصلا ندیدم ‌و الان کلا تلوزیون کمتر روشن مکنم گاهی از شبکه تهران خانواده را نگاه میکردم ‌که انگار قطع ‌شده یکی جواب بده تلوزیون من مشکل داره یا ‌شبکه ۵ تهران قطع شده ؟؟متشکرم

    • داریوش شیذر ارانی

      من سریال های کمی را زورکی دیده ام مانند گل پامچال و پس از باران که هنوز هم دوستشان ندارم. اما سریال هایی که دوست دارم هزاردستان، سربداران، ابوعلی سینا، روزی روزگاری، لحظه گرگ و میش، حوالی پاییز و چندتایی دیگر.

    • ن

      سریال فقط مدار صفر درجه تب سرد

    • نگار

      فقط پس از باران و شوق پرواز

    • امیر

      سریال آنام هم سریال خیلی خوبیه

      پاسخ ها

      • امیر

        سریال بانوی عمارت

    • س

      من فقط فیلم لحظه گرگ و میش به عشق یاسی نگاه میکردم

      پاسخ ها

      • ناشناس

        به نظرم خیلی فیلم قشنگی بود

      • ناشناس

        هرکس میبینه هر فیلمیو دوست نداره نگاه نکنه به نظرم گر و میش خیلیم قشنگ بود مختارم قشنگ بود بد نبود

    • ناشناس

      خانواده من ودوستان این سریالها رادوست داشتیم وبا لذت نگاه کردیم

    • ناشناس

      یادش بخیر چه سریال های قشنگی بودن به خصوص سریال پلنگ صورتی😂😂😂

    • ۱۲۱۲

      سریال پایتخت و نون خ و دلدادگان(البته قسمت آخر خوب نبود) پس از باران و گاندو و کیمیا😍😍خیلی دوستشون دارم
      کلا سریال زیاد می بینم

    • محمدرضا

      البته اینم من بگم همین سریال‌های ترکیه ای که خیلی ازخانواده ها باهم می‌دیدید باعث بدبختی خیلی از خانواده های الان وجوانها شده این سریال های ترکیه ای داره آموزش بهت میده که زن وشوهر به هم خیانت کنن انگار نه انگار که اتفاقی افتاده

    • ناشناس

      حیف چشم که بشینه مختار نامه را نگاه کنه هزاربار تا حالا پخش کردند

    • باران

      بهترین زیباترین سریالی که دیدم همین گرگ ومیش.تمامی بازیگران این سریال خیلی خوب و خیلی طبیعی بازی کردند .تشکر از تمامی دست‌اندرکاران این سریال قشنگ

    • زینب

      فقط سریال کیمیا

    • سیده

      هیچ زوری نبود،مگه هفت تیر پشت سرتون گذاشته بودن که نگاه کنین..خب نگاه نمیکردین...
      خیلی هم سریالای قشنگی بودن و هستن بهتر از سریالای آبکی ترکیه هستن که معلوم نیست سر کی تو جیب کیه...

    • نااشنا

      فیلم پروانه که داره پخش میشه واقعا بدم میاد و یکی هم پس از باران اعصاب آدمو بهم میریزه. بانوی عمارت و حوالی پاییز إه إه إه خیلی بدم میاد

    • ناشناس

      بهترین سریالها از عطاران و سریالهای ساختمان پزشکان خانه سبز خط قرمز روزی روزگاری ابوعلی سینا و دیپلمه ها ولی پایتخت بیش ازحد لوس وبی محتوا شده بود دیگه خوب شد دیگه تمام شد مختار نامه هم از بس دادن بالا آوردیم الان اگه سریالهای عطاران تکراری پخش بشه بازم کلی بیننده داره ولی بقیش دیگه در این زمان نمی پسنده

    • مرتضی

      بهترین سریال ها فقط سریال های تاریخی هستن و مخصوصا سریال تاریخی مختارنامه که همیشه ماندگار و نباید این سریال با بقیه سریال ها مقایسه کرد ، مختارنامه پرمخاطب و همیشه ماندگار

    • ناشناس

      مدار صفر درجه در چشم باد فصل اول و دومش مورد علاقه ی من هستند
      سریال مختار سریال خوبی هست اما برای یک بار دو بار دیدن نه بیشتر

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج