کتاب «اگر تو نبودی» داستان شخصیتی است که برای گذشتن از رسوم و قواعدی که به نظرش درست نیست، قدم در راهی میگذارد که فقط…
کتاب «اگر تو نبودی» داستان شخصیتی است که برای گذشتن از رسوم و قواعدی که به نظرش درست نیست، قدم در راهی میگذارد که فقط…
اسم من تیتو است. من یک خرگوش کوچولو هستم که یک خواهر و برادر دوقلوی کوچولوتر از خودم دارم. اسم خواهر و برادر من تیتی و …
سالها این وضع ادامه یافت تا اینکه یک روز همسایگان جدیدی در نزدیکی پیرمرد سکنی گزیدند آنها خانواده ی خوشبختی بودند که…
البته پل کاملا واقف بود که پسر چه ارزویی می خواهد بکند" او می خواست ارزو کند که ای کاش او هم یک همچون برادری داشت" اما…
«راه طولانی خانه» نام سریالی به کارگردانی رضا کریمی است که این روزها مراحل تصویربرداری و تدوین همزمان خود را طی…
یکی بود یکی نبود. در یک صبح آفتابی، کرمولک کوچولو که دلش خیلی برای خالهاش که آن طرف باغچه زندگی میکرد تنگ شده بود،…
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت...
مرد میانسالی وارد فروشگاه اتومبیل شد. BMW آخرین مدلی را دیده و پسندیده بود؛ پس وجه را پرداخت و سوار بر اتومبیل تندروی…
شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا ...
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به…
یکی بود یکی نبود. کرمولک، یک کرم کوچولو بود که با پدرو مادرش در یک باغچه کوچولو در حیاط خانهای زندگی میکرد. کرم…
ظاهرا تنها شانس بهبودی او گرفتن خون از برادر پنج ساله خود بودکه او نیز قبلا مبتلا به این بیماری بود و به طرز معجزه…
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف…