مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود
مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود
یکی از صبحهای سرد ماه ژانویه در سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، ویولن می نواخت. و به مدت ۴۵ دقیقه، شش قطعه از باخ را…
دو گدا در یکی از خیابان های شهر رم کنار هم نشسته بودند. یکی از آنها صلیبی در جلو خود گذاشته بود و دیگری ستاره داوود.…
تردید داری. به پنجره نزدیک می شوی تا رنگ ها را در روشنایی روز مقایسه کنی. می گویی می شود اخرایی را با رنگی خنثی مخلوط…
روزی بهلول بر هارونالرشید وارد شد. خلیفه گفت: مرا پندی بده...!
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس…
می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه…
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی..؟
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود...
هنرمندانی که کودکی سختی داشته اند، سعی می کنند ردپایی از آن دوران در آثارشان به جا بگذارند؛ مانند نوعی ادای دین. یاشار…
مورخان مینویسند: اسکندر روزی به یکی از شهرهای ایران (احتمالا در حوالی خراسان) حمله میکند. ولی با کمال تعجب مشاهده…