پرشدن جیب کاسبان تحریم از خود تحریم تلختر است
اقتصاد ایران سالهاست با مشکلات مربوط به تحریمها دست و پنجه نرم میکند.
روزنامه شرق نوشت: اقتصاد ایران سالهاست با مشکلات مربوط به تحریمها دست و پنجه نرم میکند. تحریمهای غرب صدمات غیرقابل جبرانی را بر پیکره اقتصاد ایران وارد کرده است. تحریمها سبب شده ارتباط شبکه بانکی داخلی با نظام بانکداری بینالمللی مختل شود، مقدار صادرات کاهش یابد یا به علت دادن تخفیف، مبلغ دریافتی ناشی از صادرات تنزل پیدا کند. از سوی دیگر به دلیل تحریمها بخشی از درآمد حاصل از صادرات بلوکه شده و به کشور بازگردانده نشود. میزان سرمایهگذاری در صنایع کاهش یابد، ورود تکنولوژی روز دنیا به داخل کشور امکانپذیر نباشد و...
خلاصه آنکه تحریمها، ضربان نبض اقتصاد ایران را کند کرده، نرخ رشد اقتصادی کاهش یافته، جهشهای چندباره نرخ ارز و تورمهای سهمگین به امری عادی در اقتصاد ایران تبدیل شده و با کاهش درآمد سرانه و قدرت خرید، فقر موجود در جامعه افزایش یافته است. اما در خلوتگاه تحریم، فرصتهای ویژهای برای کسب درآمد و ثروت خلق شده است.
در ایران، مدتهاست ساختار نهادی شکلگرفته، سبب خلق افراد و سازمانهای سودجو، انحصارطلب و رانتخوار شده است که توانستهاند منافع شخصی و سازمانی خود را فراتر از خیر عمومی و کل جامعه حداکثر کنند.داگلاس نورث در کتاب «نظم و خشونت اجتماعی» خود چنین اشاره میکند: در ساختارهای بسته، افراد بهرهمند از رانتها و انحصارها، ائتلاف مسلطی را ایجاد میکنند که نقش اصلی این ائتلاف حمایت از اعضای داخل ائتلاف به منظور حفظ امتیازها و رانتهاست. تداوم حفظ ائتلاف شکلگرفته باعث پایداری انحصارها و رانتها میشود. از طرف دیگر افراد و سازمانهای موجود در این ائتلاف، قدرت اقتصادی و سیاسی لازم را برای حفظ ساختار فعلی دارا هستند.
وجود تحریمها به ایجاد و تقویت چنین ائتلاف مسلطی کمک شایانی کرده است. داگلاس نورث معتقد است آفرینندگان ائتلاف مسلط، منافع خود را در حفظ شرایط موجود میدانند، لذا میتوان انتظار داشت ذینفعان این واقعه در سایه تحریمها، منفعت خود را در تداوم شرایط فعلی ترسیم کرده و در مقابل دگرگونی شرایط فعلی مقاومت کنند.
سخن آخر اینکه حوادث ناگوار، فجایع و بحرانها، آثار مخرب قابل ملاحظهای را با خود به ارمغان میآورند. البته هستند افراد یا سازمانهایی که این وقایع ناخوشایند را به فرصتی برای کسب درآمد و ثروت تبدیل کنند. مایک لانگرن در کتاب «دولت پنهان» اذعان میکند، طی جنگ جهانی اول، بحران مالی 1929 و جنگ جهانی دوم و دههها بعد از آن حوادث، ثروت و سرمایههای افراد صاحب ثروت و ذینفوذ کاهش یافت، ولی بحرانهای اخیر در جهان برخلاف گذشته در جهت رشد ثروت گروه اقلیت ممتاز گام برداشته است.
تحریمها طی سالیان گذشته، فشار سهمگینی را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده و در عین حال تحریمها کام عدهای را شیرین کرده است. اقلیت ممتاز و ائتلاف مسلط شکلگرفته در تلاش است از الگوی خصوصیکردن منافع و عمومیکردن هزینهها تبعیت کنند، به اعتقاد داگلاس نورث، پیدایش و تداوم فعالیت ائتلاف مسلط از ثمرههای ساختارهای بسته، غیرمنعطف و انحصاری است که سبب خلق ساختارهای اقتصادی ناکارآمد، غیررقابتی و مبتنی بر رانت میشود.
ارسال نظر