چند مجسمه غیرمنتظره در رشت، مجازی را بهم ریخت!
به تازگی عکسهای زیادی از مجسمههایی با طراحی و ساخت بیکیفیت در اماکن عمومی رشت و برخی از دیگر شهرهای ایران منتشر شده است.
برترینها: به تازگی عکسهای زیادی از مجسمههایی با طراحی و ساخت بیکیفیت در اماکن عمومی رشت و برخی از دیگر شهرهای ایران منتشر شده است. در پی بالا گرفتن بحثها، برخی منابع از قول شهرداری رشت نوشتند که این مجسمهها "ساخت کودکان مبتلا به اوتیسم است" و شهرداری برای حمایت از این کودکان مجسمههای مزبور را در سطح شهر نصب کرده است.
نکته دردناک اینجاست که اگر قرار به حمایت از این کودکان بوده، اتفاقا رسانهای کردن آن کارکردی معکوس پیدا کرده، چون بسیاری از کاربران با سوژه قرار دادن تصاویر مربوط به مجسمهها به نوعی با این ماجرا شوخی کردهاند. یعنی اقدامی که قرار بوده در تجلیل از کودکان مبتلا به اوتیسم باشد(به فرض صحت این ادعا) منجر به استهزای آنها شده است.
به هر حال این توضیحات نیز چندان مورد قبول بسیاری از کاربران قرار نگرفته و آنها معتقدند که چنانچه این موضوع صحت داشته باشد، شهرداری باید توضیحی در این باره در کنار مجسمه قرار میداد و یا اساسا مکان ویژهای برای این مجسمههای ساخته شده توسط افراد مبتلا به اوتیسم درنظر میگرفت. طراحی و نصب مجسمههایی بدین شکل البته موضوع تازهای نیست و پیشتر نیز سردیسها و تندیسهای بیکیفیت از برخی هنرمندان واکنشهای بسیاری به همراه داشته است.
کاربران چه گفتند؟
علی نوشت: از نظر من این اشتباهه که مجسمه های بچه ها رو تو سطح شهر نصب کردن. شهرهای کشور اون هم تو شرایط فعلی که مردم از نظر روحی تحت فشار و فرسوده هستن نیاز به زیبایی و توازن داره. شهرداری می تونستن یک نمایشگاه برگزار کنن و این مجسمه ها رو اونجا نمایش بدن یا حتی به نفع بچه های اوتستیک بفروشن ولی اینکه با نصبشون تو شهر زیبایی بصری شهر و سلامت روانی مردم رو تهدید میکنن بعید میدونم کار درستی باشه.
آیلین هم درباره این موضوع نوشت: روچه مدرکی میگین این کارها آثارکودکان اوتیسمه؟ یخورده فکر کنین. این مجسمهها اسکلت فلزی با میلگرد دارن سیمانی هستن، واقعا فکر میکنین بچهای اوتیسم بااین متریال کارساختن؟ از شما به عنوان یه مجموعه خبری بعیده. یعنی شهرداریها تایید کردن اینمجسمههارا به کودکان اوتیسم سفارش دادن؟
بنیامین هم نوشت: خیلی سخت بود یک تابلوی کوچک در توضیح اثر کنارش میذاشتن؟ نام کسی که ساخته و توضیح ساده
جهانگیر از هم از شهرداری گله دارد: متاسفانه از این موضوع اصلاعی نداشتم، اما هیچ زمان اجازه قضاوت به خودم ندادم و نهایتا در ذهن خودم به پای کج سلیقگی همیشگی شهرداریها گذاشتم.
نادر نیز درباره اینکه این آثار کار بچههای اوتیسم است نوشته: معمولا کنار آثار تابلویی جهت معرفی وجود دارد که این اثر فاقد آن است.
و سها: فضای عمومی شهر که جای مناسبی برای اینکار نیست. بهتر بود در یک نمایشگاه یا شهربازی اینها رو نمایش میدادند.
اما یک یادداشت از فعال حوزه شهری درباره این مجسمههای پرحاشیه
حمیدنیکورای، شهردار پیشین شهرستانهای آذربایجان شرقی با یک یادداشت به این موضوع ولکنش نشان داده : این روزها، یکی از شهرهای ایران میزبان مجسمههایی خاص شدهاند؛ آثاری که نه از دستان استادکاران حرفه ای، که از دل و ذهن و دستان کودکان اوتیسم جاری شده اند. این پروژه، در اصل، حرکتی زیبا و انسانی برای حمایت، دیده شدن و توانمندسازی این عزیزان بود. اما دریغ و درد که "نبود اطلاع رسانی شفاف و کافی"، و شاید "انتخاب نادرست برخی مکانها"، باعث شد تا این پیامهای عاطفی، گاه سوژه قضاوت ها و حتی تمسخرهای نابجا شوند.
"قضاوتی که پیش از فهمیدن میآید، خود ناتوانترین شکل نگاه است." بسیاری از ما، در مواجهه با این مجسمه ها، پیش از آنکه به "چرایی" و "پشت صحنه" آنها بیندیشیم، به سادگی حکم صادر کردیم. آیا تا به حال اندیشیده ایم که این شکلها و فرمها شاید بیانگر دنیای درونی کودکی است که ارتباط با جهان ما برایش به سادگی ما نیست؟ آیا زیبایی را فقط در کمال فنی میبینیم، یا در صداقت احساس و نیت پاکی که پشت اثر نهفته است؟
"نقدی که بدون آگاهی باشد، نه تنها سازنده نیست، که ویرانگر است." انتقاد از اثر هنری حقی مقدس است، اما این نقد زمانی ارزشمند و منصفانه است که بر پایه "درک" بنا شود. ندانستن اینکه این آثار حاصل تلاش کودکان با شرایط خاص است، نقد را به قضاوتی عجولانه و ناعادلانه تبدیل میکند. گناه این ندانستن، اما، تنها بر گردن بیننده نیست؛ "سازمانهای متولی وظیفه سنگینی در اطلاع رسانی دقیق، گسترده و خلاقانه داشتند."
"اطلاع رسانی فقط یک متن کوچک نیست؛ بخشی جدا نشدنی از خود اثر است." نصب یک پلاک ساده با توضیح پروژه، استفاده از رسانه ها و فضای مجازی برای بیان هدف و داستان پشت هر مجسمه، و حتی انتخاب "مکانهای معنادار" مانند پارکها، مراکز فرهنگی مرتبط با کودکان یا فضاهای آموزشی (به جای شاید برخی مکانهای کاملاً گذری و بینام) میتوانست از سوءتفاهم ها جلوگیری کند و این آثار را به فرصتی برای آگاهی بخشی و آموزش جامعه درباره اوتیسم تبدیل نماید.
این مجسمهها تنها تکههایی گچی یا سفالی یا سیمانی نیستند؛ آنها "گواهی بر وجود، احساس و توانایی کودکان اوتیسم" هستند. پیش از آنکه به سادگی حکمی صادر کنیم، مکث کنیم. بپرسیم: "این چیست؟ چرا اینگونه است؟" بیاموزیم که زیبایی گاه در ناهمخوانی با معیارهای مرسوم ماست. و از مسئولان بخواهیم: "پیامهای عاطفی را با شفافیت همراه کنید و آنها را در آغوش مکانی بگذارید که شایسته شان است." شاید، شاید آنگاه، به جای خنده، اشک احترام در چشمانمان بنشیند.
نظر کاربران
بی سلیقگی و بی هنری ، در لوای حمایت ،انسان زیباست و زیبایی را دوست دارد ، از یک مجسمه قشنگ و زیبا ، همه لذت می برند حتی اون عزیز اوتیسمی !
به عنوان ملتی که روزی چند ساعت آب و برق نداریم زیادی روحیه تون حساس نیست؟؟ چرا هنر بچه های اتیسم نباید عمومی نمایش داده بشه؟ بله بهتره یه نوشته توضیحی کنارش می بود اما این هنره از دید و منظری بسیار متفاوت
پاسخ ها
.در بین افراد اتیسم هنرمند بسیار داریم که اتفاقا توانایی هنری بالاتر از افراد عادی دارن.ولی این هنر نیست.قرار نیست هر چیزی از این افراد رو به نمایش بزاریم و اسم هنر روش بزاریم . اتفاقا این هنر واقعی این افراد رو زیر سوال میبره.این دورویی و ریاکاریه.
خیلی سخت نیست ، اگر واقعا کار کودکان اوتیسمه یه عکس از مراحل ساخت یکی از همین مجسمه ها منتشر کنن.
نگی هیچکس عکس نگرفته که باورکردنش سخته
اگر واقعا کار بچه های اوتیسم کار بسیار پسندیده ای هستش ولی ای کاش در کنارش یه تابلوی کوچیک با نام شخص و توضیح هم میزاشتن