گمانهزنیهای دوباره درباره افزایش قیمت بنزین
اگر دولت قیمت بنزین را بالا ببرد، به دلیل افزایش نرخ تورم باز هم در نسبت با سایر کالاها «ارزان» باقی میماند
تجارت نیوز: موضوع افزایش قیمت بنزین در دولت چهاردهم همواره مطرح بوده است. به نظر میرسد که دولت در تلاش برای اقناع مردم است تا بتواند یکی از راهکارهای قیمتی ازجمله سهنرخیکردن یا افزایش پلکانی قیمت بنزین را اجرایی کند.
در همین زمینه، محسن حاجیمیرزایی، رئیس دفتر رئیس جمهوری، در بخشی از برنامه گفتوگوی ویژه خبری دوشنبه شب صداوسیما در پاسخ به سوالی مبنی بر افزایش قیمت نرخ بنزین با بیان اینکه «بنزین همیشه موضوع دولتها بوده است» عنوان کرد: «البته برای توجه به این نگرانی که اگر مثلا این قیمت تغییر کند، شرایط افراد مختلفی که معیشت آنها با بنزین مرتبط است چه میشود، تصمیمات یک مقدار با کندی روبهرو میشود.»
او ادامه داد: «اما چیزی که قطعی است این است که ما داریم نزدیک ۳.۵ میلیارد دلار بنزین آزاد با قیمت دلار وارد میکنیم و ۱۵۰۰ تومان یا ۳۰۰۰ تومان میفروشیم. بنا شد که بنزین ماشینهای لوکس از طریق بنزین سوپر وارداتی تامین شود و به قیمت واقعی خودش هم بفروشند. آنهایی که ماشین مدل بالا دارند از این بنزین استفاده کنند.»
در ظاهر این تصمیم در برابر فشار واردات ۳.۵ میلیارد دلاری منطقی به نظر میرسد، اما باید گفت این اظهارات آینه تفکر مسئولان در مورد موضوع انرژی است.
چرخه باطل ناترازی، واردات و گرانی
ناترازی انرژی موضوعی است که دیگر همه مردم آن را لمس میکنند. ناترازی برق، آب، گاز، بنزین، گازوئیل و … مواردی از این ناترازی هستند. در این چرخه باطل مواجهه با ناترازی، اولین اقدام مسئولان گرفتن انگشت اتهام به سمت مصرف بیرویه و سپس واردات است. درنهایت با توجه به فشار مالی به دولت، مسئولان به گرانکردن کالا روی میآورند!
شاید بهتر باشد موضوع ناترازی بنزین دقیقتر بررسی شود. بنزین یکی از فرآوردههای نفتی است و در ایران پالایش میشود. ایران بر اساس ذخایر نفتی، رتبه سوم جهان را دارد. این بدان معناست که ذخایر نفتی ایران بسیار بیشتر از میزانی است که اکنون در دسترس قرار دارد. تا جایی که ایران به دلیل داشتن ذخایر نفتی بالا، رشد و توسعه اقتصاد خود را نیز به نفت واگذار کرده و فکری به حال توسعه دیگر بخشهای اقتصاد نکرده است.
حال از این میزان ذخایر نفتی موجود در ایران میتوان برای تولید فرآوردههای نفتی استفاده کرد. به بیان دیگر، صنعت پالایش کشور به دلیل وجود ذخایر نفتی فراوان از ظرفیتهای بالایی برخوردار است، اما چه اتفاقی رخ داد که تولید بنزین در کشوری نفتخیز کفاف نیازهای مصرفی مردم را نمیدهد؟ آیا از این موضوع میتوان پرمصرفبودن و زیادهخواهی مردم را نتیجه گرفت؟
تقاضای بنزین تابع حملونقل است / با افزایش قیمت میتوان مصرف را کاهش داد؟
پیشتر محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، در مورد نوع تقاضای بنزین و دلایل افزایش مصرف گفته بود: «افزایش مصرف بنزین به سیستم حملونقل برمیگردد. چراکه مردم بنزین را مانند آب مصرف نمیکنند. تقاضای بنزین مشتق شده از تقاضای حملونقل است. به دلیل نیاز به حمل ونقل، مصرف بنزین هم افزایش مییابد.»
او اضافه کرد: «در این مدت، حملونقل عمومی به خوبی بسط پیدا نکرده است. مترو و اتوبوسهای شرکت واحد به طور عمده فرسوده هستند و جایگزین نشدهاند. چند وقت پیش اعلام شد میزان اتوبوسهای شرکت واحد به طور تقریبی نصف شده و به دلیل کاهش سرمایهگذاری، اتوبوسی جایگزین نشده است. در چنین شرایطی، ناوگان حمل ونقل عمومی به شدت کاهش پیدا کرده و به هر حال مردم نیاز به حمل ونقل دارند. حال مردم مجبور به استفاده از حملونقل خصوصی هستند و همین موضوع باعث افزایش مصرف بنزین میشود.»
اولاد تشریح کرد: «وقتی این موارد دیده نشود، فکر میکنند چون بنزین ارزان است پس مصرف بالا میرود. مگر بنزین مانند آب معدنی است؟ مگر بنزین خوراکی یا پوشاک است که وقتی ارزان شود، مصرف مردم بالا رود؟ نوع کالا باید در تحلیل لحاظ شود. بنزین در باک خودرو ریخته میشود و تقاضای آن مشتق شده از تردد با وسیله نقلیه است.»
همچنین پیشتر پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی، در رابطه با ادعای مصرف بالای بنزین توسط مردم توضیح داد: «منطقا ایرانیان صبح، ظهر و شب بنزین نمیخورند و صرفا آن را در باک خودرو میریزند تا جابهجا شوند. شرایط اقتصادی نیز بهگونهای نیست که مردم وقت و پول مازادی برای چرخ زدن در خیابانها داشته باشند. بنزین در خودروهایی ریخته میشود که مصرف سوخت آنها سه تا چهار برابر استاندارد جهانی است. یک قسمت از حلقه افزایش مصرف بنزین خودروهایی هستند که دولت در سال 2018 با ممنوعیت واردات و انحصار کامل، بازار را به دست خودروهای پرمصرفتر و بیکیفیت داد که مصرف بنزین بالایی دارند.»
زیر پا گذاشتن رفتار عقلانی یک بنگاه اقتصادی؛ کاهش هزینه یا افزایش قیمت؟
دولت در سالهای اخیر همواره استدلال کرده است که هزینه تولید بنزین با قیمت آن همخوانی ندارد. با این حال، واقعیت این است که گرانی تولید در ایران بیش از آنکه ناشی از ماهیت بنزین یا شرایط بازار جهانی باشد، نتیجه فرسودگی پالایشگاهها، فناوری قدیمی و ساختار ناکارآمد هزینهای آنها است.
پالایشگاههای کشور در حال حاضر با مشکلاتی مانند استهلاک بالای تجهیزات، فقدان مدیریت کارآمد در حوزه انبارداری و هزینههای سربار گسترده مواجهاند. همین عوامل باعث میشود قیمت تمامشده فرآورده بهطور مصنوعی بالا برود. در چنین شرایطی، افزایش قیمت بنزین به جای حل مساله، بار این ناکارآمدی را به دوش مصرفکننده منتقل میکند و فشار بیشتری بر معیشت خانوارها وارد میسازد.
اولاد در این مورد توضیح داده بود که «به دلیل تحریم، نمیتوان تکنولوژی جدید وارد پالایشگاهها کرد و با تکنولوژی قدیمی تولید گرانتر تمام میشود. از سوی دیگر، به دلیل رکود اقتصادی و نرخهای پایین سرمایهگذاری، استهلاک جبران نمیشود و ماشینآلات روزبهروز مستهلکتر میشوند. در نتیجه، کارایی تولید دستگاهها پایین است. برای مثال دستگاهی که پیشتر ۱۰ واحد تولید میکرد، در حال حاضر هفت واحد تولید میکند. تمامی این موارد بر قیمت تمامشده اثر میگذارند و باعث افزایش هزینه آن میشوند. از این موضوع نمیتوان نتیجه گرفت که به دلیل بالا بودن قیمت تمامشده باید قیمت فرآورده نیز افزایش یابد.»
با توجه به اظهارات این کارشناس باید گفت منطق اقتصادی ایجاب میکند که دولت به عنوان متولی بازار انحصاری فرآوردههای نفتی، به جای اتکای صرف به افزایش قیمت برای جبران هزینهها، اصلاح ساختار پالایشگاهها را در اولویت قرار دهد. این اصلاح میتواند شامل نوسازی تجهیزات، کاهش هزینههای سربار و ایجاد سازوکارهای انگیزشی برای ارتقای بهرهوری باشد. در غیر این صورت، حتی با افزایش قیمت بنزین نیز فاصله میان هزینه واقعی تولید و قیمت تکلیفی همچنان پابرجا میماند و مشکل به شکلی مزمن ادامه پیدا میکند.
چرا در کشوری نفتخیز بنزین وارد میشود؟
موضوعی که همیشه ذهن مردم را مشغول میکند، بحث واردات بنزین در کشوری است که خود توانایی فرآوری نفت خام را دارد.
ایران این ظرفیت را دارد که از طریق فرآوری نفت در پالایشگاهها، ارزش افزوده بالایی ایجاد و نیاز داخلی به فرآوردههایی چون بنزین را به طور کامل تامین کند. با این حال، مشکل اصلی در بخش تولید به زیرساختها بازمیگردد. بسیاری از پالایشگاههای کشور فرسوده هستند و سالهاست که بهروزرسانی و نوسازی اساسی در آنها صورت نگرفته است.
پیشتر محمدرضا جعفری، پژوهشگر محیط زیست و توسعه، اعلام کرد: «از میان ۱۰ پالایشگاه کشور، هفت پالایشگاه فرسوده است و به تعمیرات، تغییرات اساسی و تحول تکنولوژیک نیاز دارد.»
همین فرسودگی باعث شده بازده تولید پایین بماند و امکان افزایش تولید متناسب با رشد مصرف داخلی فراهم نباشد. به عبارت دیگر، ایران در حالی که ظرفیت بالقوه تبدیل نفت خام به بنزین را دارد، به دلیل فرسودگی تجهیزات و نبود سرمایهگذاری کافی در بخش پالایش، به واردات بنزین روی آورده است.
نمودار بالا روند ظرفیت پالایشی کشور از سال 1357 را نشان میدهد. آنطور که از شواهد پیداست ظرفیت پالایشی کشور از سال 1357 تاکنون یک میلیون و 225 هزار بشکه افزایش یافته است. مشخص است که این میزان پاسخگوی نیاز مردم نیست و در چنین شرایطی واردات بنزین اجتنابناپذیر شده است.
باید پرسید تاوان فرسودگی تجهیزات، نبود نوسازی و فشار بر منابع ارزی را مردم باید بپردازند؟
با افزایش قیمت بنزین، مصرف بنزین و نیاز به واردات کاهش مییابد؟
نکتهای که در اظهارات مسئولان از جمله رئیس دفتر رئیس جمهوری وجود دارد، توقع کاهش مصرف بنزین با افزایش قیمت آن است. این در حالی است که در چنین تحلیلی نوع تابع بنزین در نظر گرفته نشده است، وقتی مصرف بنزین مشتقشده از تقاضای حملونقل است، چطور میتوان امیدوار بود که افزایش قیمت، میزان مصرف را کاهش دهد؟
محمود اولاد در مورد راهکار قیمتی بنزین توضیح داده بود: «گفته میشود از سال 98 تاکنون، مصرف 40 درصد افزایش پیدا کرده است. در سال 98، قیمت بنزین افزایش یافت. اگر قرار است افزایش قیمت، مصرف را کاهش بدهد، پس چرا موجب افزایش مصرف شده است؟ این یک سوال جدی است.»
نکته مهم آن است که روند تورم و تعدیلشدن قیمت بنزین در تحلیلها در نظر گرفته نمیشود. تاکنون در چندین مرحله قیمت بنزین افزایش یافته است؛ اما هر بار به دلیل افزایش تورم، قیمت بنزین تعدیل شده است. کسانی که دم از ارزانی بنزین میزنند، باید توجه داشته باشند که در شرایط تورم افسارگسیخته کنونی، با هر بار افزایش قیمت بنزین، قیمت آن تعدیل میشود و کارایی مدنظر مسئولان را ندارد.
آنطور که آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، در شانزدهمین جلسه هیئت نمایندگان اتاق عنوان کرده: «در آبان ۹۸ و پس از افزایش سه برابری قیمت بنزین، فقط در طول سه ماه تورم ۶۸ درصدی بر کشور تحمیل شد.»
موضوعات بیانشده به دو جنبه اشاره دارد. نخست آن که به دلیل نوع تابع تقاضای بنزین، لزوما با افزایش قیمت قرار نیست مصرف کاهش یابد و تجربه آبان 98 نیز گواهی بر این موضوع است. نکته دوم آن است که به دلیل افزایش تورم در کشور، با افزایش سطح عمومی قیمتها، افزایش قیمت بنزین بیاثر میشود و قیمتهای نسبی بار دیگر به هم میریزند.
نادیده گرفته شدن موضوع قیمت نسبی
در اینجا باید گفت تمامی موارد بیانشده به معنای آن نیست که موضوع قیمتهای نسبی در کشور نادیده گرفته شدهاند. چراکه به هم ریختهشدن قیمتهای نسبی در اقتصاد به طور قطعی دردسرساز است.
در علم اقتصاد، مفهوم «قیمت نسبی» به مقایسه قیمت یک کالا یا خدمت با کالاها و خدمات دیگر اطلاق میشود و برخلاف «قیمت مطلق» که تنها عدد پولی یک کالا را نشان میدهد، بیانگر آن است که برای بهدستآوردن یک کالا باید چه میزان از کالا یا درآمد دیگر صرف شود. این معیار نقش اساسی در تصمیمگیری مصرفکنندگان دارد؛ زیرا انتخابها به طور معمول بر اساس نسبت قیمتها صورت میگیرد. در این چارچوب، بررسی ترکیب قیمتی در ایران نشان میدهد که قیمت بنزین در مقایسه با بسیاری از کالاها و خدمات اساسی پایین است.
اما این موضوع نمیتواند به تنهایی دلیلی کافی برای افزایش قیمت آن باشد، چراکه به دلیل عوامل دیگری مانند تورم و نوع تابع بنزین، مصرف به طور محسوسی کاهش نمییابد.
درنهایت میتوان این گونه جمعبندی کرد که تقاضای بنزین مشتقشده است، یعنی خودش تقاضای نهایی نیست بلکه از نیاز به حملونقل ناشی میشود. به همین خاطر کشش قیمتی آن پایین است؛ یعنی حتی اگر قیمت آن تغییر کند، مقدار مصرف خیلی کندتر تغییر میکند. حال وقتی تورم به طور مزمن افزایش پیدا میکند، با وجود افزایش قیمت بنزین، نرخ آن در نسبت با تورم تعدیل میشود و در واقع قیمت نسبی بنزین کاهش پیدا میکند. یعنی بنزین در مقایسه با سایر کالاها ارزانتر و بهصرفهتر به نظر میرسد، حتی اگر قیمت مطلق آن بالا رفته باشد.
در شرایط تورمی، چون قیمت نسبی بنزین مدام کاهش مییابد، انگیزه برای صرفهجویی یا بهبود بهرهوری حملونقل کمتر میشود. نتیجه این میشود که مصرف افزایش مییابد، فشار بر واردات یا یارانهها زیاد میشود. بنابراین از زاویه قیمت نسبی، حتی اگر دولت قیمت اسمی بنزین را بالا ببرد، به دلیل افزایش نرخ تورم، باز هم در نسبت با سایر کالاها «ارزان» باقی میماند و کارکرد قیمتی برای مدیریت تقاضا مختل میشود.
همچنان موضوعات متعدد دیگری مانند فشار مصرفی بنزین به خانوارها، افزایش نیافتن حقوق و نبود تناسب دستمزد با افزایش تورم و نرخ حاملهای انرژی، توسعه نامتوازن شهری و فشار بر مصرف بنزین، موضوع ملی بودن نفت و حقالعمل کاری پالایشگاهها و … در نظر گرفته نشدهاند. این موضوع نشان از آن دارد که برای صحبت از افزایش قیمت بنزین، پیششرطهای فراوانی ازجمله توسعه حملونقل عمومی، بهسازی استاندارد مصرف خودروهای داخلی، کنترل تورم، توسعه پالایشگاهها و ظرفیت پالایشی و… وجود دارند. بدون توجه به پیششرطهای موضوع، صحبت از قیمتهای نسبی نهتنها کارا نیست، بلکه فشار مضاعفی بر مردم وارد میکند.
ارسال نظر