فلای تودی - بالا استیکی
۱۵۴۵۴۸۲
۴۸۰
۴۸۰
پ

خیانت یک زن جنایت آفرید

اسرار قتل مرد میانسال با دستگیری زن خیانتکار و مردی آشنا، رازگشایی شد.

همشهری آنلاین: اسرار قتل مرد میانسال با دستگیری زن خیانتکار و مردی آشنا، رازگشایی شد.

5242313

 مرداد امسال، جسد مردی میانسال به نام حمید در جنوب شرق تهران کشف شد. حمید با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و ماموران در نخستین گام، به تحقیق از همسراو پرداختند. او گفت:

همسرم با ماشینش مسافرکشی می کرد و هراز گاهی چند مرد افغانی که در محله ما زندگی می کنند را سوار ماشینش می کرد و به محل کارهایشان می رساند. من احتمال می دهم یکی از آنها جان همسرم را گرفته است چون آخرین بار شوهرم میخواست مردان افغان را سوار ماشینش کند.

من بیگناهم

با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار کارآگاهان جنایی قرار داد مردان افغان بازداشت شدند اما در تحقیقات منکر قتل شدند. آنها گفتند که روز حادثه با ماشین یکی از دوستانش به محل کار خود رفته اند که دوربین های مداربسته، گفته های آنها را تایید می کرد.

رازگشایی

تحقیقات در این پرونده مرموز ادامه داشت تا اینکه انگشت اتهام به سمت همسر مقتول نشانه رفت. همه شواهد حکایت از این داشت که کسی جز این زن، اسرار قتل شوهرش را نمی داد چرا که از مدت ها قبل با مردی در ارتباط بود و از سوی دیگر با همسرش دچار اختلافات شدیدی شده بودند. در این شرایط همسر مقتول و مرد آشنا به عنوان مظنون بازداشت شدند تا اینکه بعد از ۵۳ روز اسرار جنایت را فاش کردند.

نقشه جنایت

زن خیانتکار می گوید با همسرش اختلافات شدیدی داشته تا اینکه در نهایت تصمیم به قتل او گرفته است. گفت و گو با این زن را می خوانید.

اختلافات با همسرت سر چه بود؟

با حمید در شرکت دارویی آشنا شدم. او ۲۰ سال از من بزرگتر و آدم بدخلاقی بود. هر جا می رفتم، ‌همه تصور می کردند شوهرم پدرم است.

چرا از او جدا نشدی؟

چون او حاضر به طلاق نمی شد.

تعریف کن که چه شد تصمیم به قتل همسرت گرفتی؟

وقتی با مردی به نام سعید در تلگرام آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد دوستی داد و من قبول کردم. اما حمید شوهرم مرا طلاق نمی داد و در واقع مانعی بین ما بود. به همین دلیل شرط رسیدن ما، ‌قتل شوهرم بود. .

به دروغ ابتدا گفته بودی که مرد افغان جنایت را مرتکب شده است؟

می خواستم مسیر تحقیقات را تغییر دهم تا پلیس را گمراه کنم اما ماموران در تحقیقات خود پی بردند که من دروغ گفته ام.

برگردیم به روز حادثه، تعریف کن چه اتفاقی رخ داد؟

سعید از من خواسته بود به همسرم بگویم که یک مسافر برایش سراغ دارم. روز حادثه شوهرم حمید بی خبر از همه جا و سرنوشتی که در انتظارش است به سراغ سعید رفت و او را سوار بر ماشینش کرد. در بین راه نقشه قتل را اجرا کرد و او را به بیرون از ماشینش انداخت. ماشین را هم در همان حوالی رها کرد.

 

سریال محکوم نسخه کامل

با تخفیف ویژه در فیلیمو

مشاهده آنلاین

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج