واکنش تند کیهان: حاضرند نشیمنگاه ترامپ را نیز ببوسند!
«امروز، پس از مرگ رسمی برجام و پایان قطعنامه ۲۲۳۱، ملت ایران بار دیگر شاهد است که جریان غربگرا همچنان روی همان نسخههای کودکانه پافشاری میکند. این طیف تا حدی مجنونوار خود را در برابر آمریکا حقیر میبینند که احتمالا حتی حاضر به این هستند که طبق دستورالعمل سال گذشته ترامپ، نشیمنگاه وی را نیز ببوسند.
روزنامه کیهان در واکنش به سفر پزشکیان به آمریکا و احتمال دیدارش با ترامپ نوشت: غربگرایان داخلی همان نسخههای کودکانه و سادهلوحانه همیشگی خود را تکرار کردند. علی مطهری در اظهارنظری عجیب گفت: «اگر ترامپ درخواست ملاقات با پزشکیان را داشت، به رغم نفاق و دروغگوییاش، رئیسجمهور ما به خاطر منافع ملت بپذیرد. کیش شخصیت ترامپ و اینکه میخواهد همه چیز را به نام خود تمام کند، ممکن است به سود ایران تمام شود.»
محمود سریعالقلم، نظریهپرداز جریان تسلیم، یک گام جلوتر رفت و پیشنهاد داد: «به جای مذاکره با آمریکا و اروپا، باید با یهودیان نیویورک تماس گرفت و به آنها اطمینان داد که ایران دنبال نابودی اسرائیل نیست!»
مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران، نیز سالها قبل گفته بود: «روحانی اگر حاضر میشد با ترامپ سلام علیک کند، تمام تحریمها برداشته میشد!» ابطحی هم در آستانه سفر رئیسجمهور ایران به نیویورک گفته بود: «رئیسجمهور قبل از سفر به نیویورک مجوزهای لازم را برای گفتوگوهای سطح بالا اخذ کند.»
کرباسچی هم اخیراً در اظهارنظری ساختارشکنانه مدعی شد: «پزشکیان در این یکسال بهتر از هرکس دیگری متوجه شده که شرایط کشور از لحاظ اجتماعی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی ناگوارتر از سال ۶۷ است. امروز هم آقای پزشکیان باید نقشی که مرحوم هاشمی داشتند را ایفا کند و خدمت رهبری برود و اختیار کامل بگیرد و حتی آن شهامت هاشمی را هم داشته باشد که بگوید من را محاکمه و اعدام کنید.»
این اظهارات نهتنها نشاندهنده بیگانگی این طیف با واقعیتهای سیاست بینالملل است، بلکه بار دیگر ثابت میکند که غربگرایان هنوز هم سادهترین و ابتدائیترین راهکارها، یعنی «سلام علیک»، «تماس تلفنی»، و «اطمینان دادن به صهیونیستها» را بهعنوان نسخههای اقتصادی و سیاسی برای ملت ایران تجویز میکنند.
این طیف تا حدی مجنونوار خود را در برابر آمریکا حقیر میبینند که احتمالا حتی حاضر به این هستند که طبق دستورالعمل سال گذشته ترامپ، نشیمنگاه وی را نیز ببوسند.
دیدار با ترامپ؛ تشکر از دشمن؟
اینکه پس از همه اقدامات خصمانه ترامپ در دور نخست ریاستجمهوریاش – از تحریمهای حداکثری و تهدیدهای مکرر تا خروج یکجانبه از برجام – هنوز عدهای در داخل دم از «مذاکره با ترامپ» میزنند، به خودی خود نشانهای روشن از عمق سادهلوحی این جریان است.
اما فاجعه وقتی آشکارتر میشود که به چند ماه گذشته از دور دوم ریاستجمهوری ترامپ نگاه کنیم: از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، تا مشارکت آشکار در جنگ رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، و حتی حملات مستقیم به تأسیسات هستهای در فردو، نطنز و اصفهان. در چنین شرایطی، پیشنهاد دیدار و گفتوگو با ترامپ نهتنها اقدامی نابخردانه بلکه درواقع نوعی «تشکر و قدردانی» از دشمنیهای او تعبیر خواهد شد.
آیا در قاموس دیپلماسی عزتمندانه، میتوان با کسی پای میز نشست که بهطور مستقیم در جنگ علیه ملت ایران شریک بوده و زیرساختهای حیاتی کشور را هدف قرار داده است؟ و هنوز هم تهدیدات خود را تکرار میکند، چنین نسخهای، نهتنها بیمنطقی مطلق است، بلکه معنایی جز ارسال پیام ضعف به دشمن ندارد؛ پیامی که بیتردید آمریکا و متحدانش آن را چراغ سبز برای تشدید خصومتهای خود تلقی خواهند کرد.
دریای عقبنشینی پایان ندارد
امروز، پس از مرگ رسمی برجام و پایان قطعنامه ۲۲۳۱، ملت ایران بار دیگر شاهد است که جریان غربگرا همچنان روی همان نسخههای کودکانه پافشاری میکند. این طیف حتی یکبار حاضر نشده از تجربههای شکستخورده خود درس بگیرد.
این واقعیت تلخ است که ۲۲ سال مذاکره بیحاصل، کشور را از ظرفیتهای عظیم داخلی و منطقهای بازداشت، فرصتهای بزرگ اقتصادی با شرق و همسایگان را هدر داد، و دشمن را گستاختر کرد. پایان این مسیر، چیزی جز تحقیر و خسارت نیست.
اکنون باید پرسید: تا کی باید بازی کودکانه «سلام علیک» و «تماس با یهودیان نیویورک» را جدی گرفت؟ تا کی باید نسخههای شکستخوردهای که بارها کشور را به بنبست کشاندهاند، دوباره به عنوان راهحل مطرح شوند؟
امروز ملت ایران بیش از هر زمان دیگر میدانند که دنیای عقبنشینی پایان ندارد. تنها راه، مقاومت فعال، اتکا به ظرفیتهای داخلی و پیگیری دیپلماسی متوازن با قدرتهای مستقل است. غربگرایان اگر اندکی صداقت داشته باشند، باید اعتراف کنند که نسخههایشان نهتنها کودکانه، بلکه خیانت به آینده ملت ایران
ارسال نظر