تا آن آمریکایی هست پزشکیان و جلیلی هیچ فرقی ندارند!
روز گذشته و در پشت درهای بسته نمایندگان دولت و مردم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی موضوع نابسامانیهای اقتصادی و گرانیهای رخ داده در جامعه را مورد بررسی قرار دادند.
نادر کریمی جونی در جهان صنعت و درباره منازعه بیهوده جلیلی و پزشکیان چیزهایی نوشته که به شدت خواندنی است: روز گذشته و در پشت درهای بسته نمایندگان دولت و مردم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی موضوع نابسامانیهای اقتصادی و گرانیهای رخ داده در جامعه را مورد بررسی قرار دادند. در ابتدای هفته در نطق پیش از دستور، محمدباقر قالیباف در سخنانی از تورمهای لجامگسیخته که در هفتههای اخیر در بازار هم مشاهده شده است ابراز نگرانی کرد و دولت را به تمهید چارهای برای مهار گرانی و اندیشیدن تدبیری برای توقف روند خطرناک تورم فرا خواند. قالیباف در این سخنرانی تهدید کرد که در صورت عدم انجام اقدام موثر از جانب دولت، نمایندگان به تکلیف خود درباره استیضاح عمل خواهند کرد.

پیش از سخنان قالیباف، برخی نمایندگان مجلس دولت را به خاطر مشکلات پیش آمده برای مردم به باد انتقاد گرفته بودند و به همین نسبت هیاترییسه مجلس را به تسامح و سادهانگاری در مورد برخورد با وزیران و مسوولان دستگاههای اجرایی متهم کرده بودند. نمایندگان در اینباره معتقدند که چهار پاسخ استیضاحی که به هیاترییسه تقدیم شده، هفتهها قبل باید اعلام وصول میشد و نمایندگان به حضور آن وزیران در کابینه پایان میدادند. این نمایندگان معتقدند که در این صورت مسعود پزشکیان همکاران تواناتری برمیگزید و در نهایت اوضاع اقتصاد بهبود پیدا میکرد.
برخی منتقدان دولت چه در مجلس و چه در جامعه از این حد نیز فراتر میروند و میگویند باید رییسجمهور استیضاح و رای عدم کفایت وی صادر شود و فرد تواناتری جای او را بگیرد. از مجموعه اظهارات گروههایی که خواهان برکناری مسعود پزشکیان هستند چنین برمیآید که آنان خواستار به قدرت رسیدن فردی همچون جلیلی یا چهرههای نزدیک به آنچه مقاومت نامیده میشود، هستند.
حالا تصور کنید وزیران مورد حساسیت نمایندگان استیضاح و برکنار شوند یا آنطور که برخی فعالان سیاسی- اقتصادی خواهان آن هستند، رییسجمهور استیضاح، رای عدم کفایت او صادر و سرانجام برکنار شود. واقعا چه چیزی تغییر پیدا خواهد کرد؟ آیا اگر دولت یا بخشی از آن تغییر پیدا کند، مشکلات جامعه نیز حل خواهد شد؟ مقداری زمان را به عقب برگردانیم و به یاد آوریم که در دولت شهید ابراهیم رییسی که همه محافظهکاران، دلواپسان و آنچه جبهه مقاومت نامیده میشد، آیا مشکلات وجود نداشت؟ در آن دولت که البته به واسطه حضور بایدن در کاخ سفید تسهیلات مهمی برای فروش نفت ایران، بازگشت آسان ارز حاصل از صادرات و عدم سختگیری برای تجارت ایران در نظر گرفته میشد، آیا قیمتها افزایش پیدا نکرد؟ با همه تسهیلاتی که دموکراتها برای ایران مهیا کرده بودند، قیمت دلار در دوران یادشده بیش از ۱۰۰درصد افزایش قیمت پیدا کرد و قیمت کالاها نیز تورم ۵۶تا۶۰ درصدی را تجربه میکرد.

در همین دوران هم برق کارخانهها در تابستان و هم گاز واحدهای تولیدی در زمستان قطع میشد و دولت وقت به بهانه قطع نکردن گاز و برق خانههای مسکونی -که آن هم در مواردی قطع میشد- واحدهای تولیدی را از کار میانداخت و به تعطیلی میکشاند. در همین سالهای دولت رییسی که مجلس و قوه قضاییه با او همکاری تمام داشتند و تقریبا همه ابزارها برای موفقیت وی مورد استفاده قرار میگرفت، بدهی دولت بهطور روزافزونی به کشاورزان، بازنشستگان، پیمانکاران و… افزایش یافت و تجمعهای اعتراضی علیه سیاستهای دولت، عدم پرداخت بدهیها و نابسامانی اقتصادی تقریبا در تمام شهرهای کشور برگزار میشد. این واقعیتها و حقیقتهای رخ داده از آن رو بیان نمیشود که میان آنچه امروز رخ میدهد با آنچه در دولت گذشته رخ داده، تطابق داده شود و در پایان این نتیجه بیان گردد که اکنون اوضاع بهتر از گذشته است. این واقعیتها نشان میدهد که دولتها در حکومت جمهوری اسلامی ایران نقش اندکی در کاهش یا تعمیق بحران و شکل اقتصادی دارند. چنانکه تورم۶۰درصدی در دولت رییسی اکنون نیز تکرار میشود. این در حالی است که همکاریهای متعدد بایدن به نفع ایران، به خصومتهای اعمال و پیگیری شده دونالد ترامپ تبدیل شده و روشن است که او از همه امکانات، قدرت و نفوذ ایالاتمتحده برای نابودی جمهوری اسلامی در ایران و همپای آن زمین زدن دولت مسعود پزشکیان استفاده کرده است.

در راس همه این مسائل البته سختگیریهای هدفمند و هوشمندانه ایالاتمتحده بر سر راه تجارت خارجی ایران و در کانون آن فروش نفت و فرآوردههای نفتی، پتروشیمی و گاز و بازگشت پول آن به کشور قرار دارد. چنانکه در دولت رییسی نیاز چندانی به دادن تخفیفهای جذاب به مشتریان نفت ایران نبود ولی اکنون حتی با وجود تحریمها، نفت ایران گاهی از سوی ناوگان نظامی قدرتهای اروپایی و آمریکا رهگیری میشود. برخی میگویند در همین منطقه خاورمیانه و اوراسیا ظرفیتهای زیادی برای همکاریهای اقتصادی ایران با کشورها و جذب دلارهای صادراتی وجود دارد. این ادعا البته روی کاغذ صحیح به نظر میرسد و کشورهای اوراسیا در کنار عراق، افغانستان و روسیه ظرفیتهای خوبی برای همکاری اقتصادی و جذب کالاهای صادراتی ایران دارند اما تمام این کشورها به جز روسیه که در منازعه با اروپا و غرب است، روابط با ایالاتمتحده را بر همکاری با ایران ترجیح میدهند و حاضر نیستند بهخاطر ایران بازار صادراتی خویش به آمریکا و بازارهای آن کشور را از دست بدهند. از این بابت است که در هفتههای اخیر که فشار ترامپ و همکارانش علیه ایران زیادتر شده، جریان ورودی اسکناس به درون کشورمان هم متوقف شده که این امر یعنی کاهش یا توقف ورود اسکناس دلار از مبدا کردستان عراق به درون ایران، یکی از عوامل افزایش قیمت اسکناس دلار در ایران بوده است. در همین دوره از مجلس شورای اسلامی روزی به ملت ایران قول داده شد که اگر عبدالناصر همتی کنار گذاشته شود، بازار ارز و به تبع آن بازار کالا در ایران سامان خواهد یافت اما او برکنار شد و بازارها سامان پیدا نکردند. روزی ابراهیم رییسی به مردم وعده داد که اگر در سال۱۴۰۱ قیمت اجناس واقعی شود، دیگر رشد قیمتها رخ نخواهد داد اما قیمتها واقعی (گران) شد و باز هم چندی بعد دوباره قیمتها واقعی شد و باز هم واقعیتر.
به نظر میرسد مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایران ریشهای غیراقتصادی داشته باشد که با تغییر وزیران یا حتی رییسجمهور چندان امیدی نمیتوان به رفع آن مشکلات داشت. این شبیه همان داستانی است که روزی پسری برای آنکه به مدرسه نرود دعا میکرد معلمش بمیرد. معلم از دعای پسر آگاه شد و گفت: با مردن من، معلم دیگری خواهد آمد. بهتر است برای آن که تو را راهی مدرسه میکند، دعا کنی!
نظر کاربران
ان شالله ترامپ بمیره!
جلیلی چه منازعه ای با پزشکیان دارد؟ شما اصلاح طلبان برای خودتان دشمن فرضی درست می کنید.
از تمثیل انتهای مطلب اینگونه بر می آید که اگر ترامپ به میرد ترامپک دیگری می آید بنابر این خدا مارا هدایت کند تا مثل همه کشور های دنیا با آمریکا کنار بیاییم
اینکه بعضیها طرف پزشکیان باشن رو میشه درک کرد
ولی جلیلی که فقط به فکر بگیر و ببند و بزن و بکوب، چطور بعضیا طرف این شخص هستن؟