۳۵۴۱۸
۵ نظر
۵۰۱۵
۵ نظر
۵۰۱۵
پ

عنکبوت​ های سياه درکمين ​خانه ​های مجردی

هزاران دختر و پسر دانشجو هر سال برای تحصیلات دانشگاهی دور از خانه و خانواده به غربت شهر‌های دیگر روی می‌آورند و در آپارتمان‌‌های اجاره‌ای یا خوابگاه‌‌های دانشجویی با یک یا چند تن از همسالان خود زندگی مشترکی را آغاز می‌کنند.

روزنامه ایران: هزاران دختر و پسر دانشجو هر سال برای تحصیلات دانشگاهی دور از خانه و خانواده به غربت شهر‌های دیگر روی می‌آورند و در آپارتمان‌‌های اجاره‌ای یا خوابگاه‌‌های دانشجویی با یک یا چند تن از همسالان خود زندگی مشترکی را آغاز می‌کنند.

در حالی که تجربه زندگی مستقل و دور از خانواده را ندارند و نظارت مستقيمي از سوی والدین اعمال نمی‌شود. در چنین شرایطی، فریبکاران و سوداگرانی هستند که انواع دام‌‌های پرخطر را در راه این جوانان می‌گسترند تا از غفلت و کم​تجربگی​شان سوء​استفاده کنند و همچون عنکبوت‌‌های زهرآگین آنان را در تار‌های اسارت و بدنامی گرفتار کنند.

دختران و پسرانی که برای ادامه تحصیل یا کار از شهر‌ها و روستا‌های مختلف به این هم​خانه شدن‌‌ها روی می‌آورند ؛ بخصوص سال‌های اول زندگی دانشجویی دچار نوعی احساس تنهایی و افسردگی می‌شوند زیرا عمده جوانان تا آن سن در کانون خانوادگی و محیط شهرستان‌‌های خود در فضایی آشنا و مأنوس زندگی کرده‌اند و مأنوس به علايق و روابط عاطفی به برخی از کنش‌‌ها و واکنش‌‌ها خو گرفته‌اند که یکباره خود را در محیطی نامأنوس و دور از پیوند‌های خانوادگی مي بينند.

این جوانان در فضای جدید و عدم عادت به زندگی مجردی با پدیده‌‌های متفاوتی از جمله فرهنگ، لهجه و الگوی زندگی مواجه می‌شوند که این تفاوت‌‌ها مجموعه‌ای را فراهم می‌کند تا جوانان در جمعی همجنس و هم​اندیش به زندگی در کنار هم ادامه دهند تا از افسردگی و دوری از خانواده جلوگیری کنند .

دخترانی که در غربت با همسالان ناشناخته تن به زندگی مشترک می‌دهند، گاهی برای جبران خلاء عاطفی ناشی از محرومیت توجه خانوادگی به دام احساسات فریبکارانه‌ای می‌افتند و آنگاه با چشمانی گریان در مراکز پلیس یا نزدیک بازپرسان قضایی گوشه‌‌هایی از این ماجرا‌های تلخ و گاه دردناگ را بازگو می‌کنند.

دختر ۱۸ ساله‌ای که در خوابگاه دانشجویی زندگی می‌کرد و تاکنون از خانواده‌اش جدا نشده بود گفت: با دوستانم برای تفریح به پارک رفته بودیم. در آنجا با پسری آشنا شدم که ادعا می‌کرد قصد و نیتش خیر است و قصد ازدواج با من را دارد. با چرب زبانی‌هایش به او اعتماد کردم و با هم دوست شدیم و اینگونه بود که خیال کردم یک همدم و مونس خیرخواه را برای تنهایی‌هایم پیدا کرده‌ام.

با حرف‌‌های عاشقانه‌اش خامم کرده بود و آنقدر به وی وابسته شده بودم که هرچه می‌گفت باورم می‌شد. دخترک اشکهایش را پاک کرد و ادامه داد: من گول حرف‌هایش را خورده‌ بودم. به من گفت می‌خواهد با هم نزد خانواده‌اش برویم تا من را ببینند. خوشحال بودم اما وقتی وارد خانه شدیم هیچ‌کس نبود و وقتی به خودم آمدم فهمیدم روزگارم را سیاه کرده است.

دختر دانشجوی ۲۰ ساله دیگری در بازجویی‌‌ها بیان کرد. والدینم برای رفاهم یک آپارتمان اجاره کردند تا در آنجا به همراه دوستانم زندگی کنیم و به تحصیلاتمان ادامه بدهیم روزی یکی از دوستانم، من را به جشن تولدش دعوت کرد و چون احساس تنهایی و افسردگی می‌کردم، برای تغییر حالات روحی‌ام پیشنهادش را پذیرفتم.

وقتی وارد خانه ویلایی شدم صدای جشن و پایکوبی همه جا را پر کرده بود، من که احساس شوق و شعف سراپایم را فرا گرفته بود وارد خانه شدم، ‌اما با صحنه‌‌هایی که دیدم شوکه شدم و خشکم زد و تا به این سن هرگز در چنین محفل‌‌هایی شرکت نکرده بودم.

یکی از پسر‌ها برای خوشامدگویی نزدیکم شد که به نظرم پسر موجهی آمد. با این که ترس همه وجودم را پر کرده بود، اما نمی‌دانم چطور شد که احساس کردم حرف‌‌های او آرامم می‌کند، یک نوشیدنی به من تعارف کرد و وقتی خوردم کم‌کم همه چیز جلوی چشم‌هایم تیره و تار شد و دیگر هیچ نفهمیدم. دختر گریه امانش نداد تا حرفش را بزند، زندگی او هم تباه شده بود.

علی نجفی‌توانا، جرم‌شناس در خصوص زندگی خوابگاهی دانشجویی می‌گوید: به علت فقدان کنترل و ر‌ها شدن جوانان آن هم در سنین گذر از نوجوانی به جوانی یعنی از سن حدود ۱۷ تا ۲۰ سالگی جوانان دست به انجام اعمالی می‌زنند که برای آنها تازگی دارد.

ایجاد رابطه با جنس مخالف، برای پر کردن اوقات فراغت و همچنین تأمین نیاز‌های غریزی و عاطفی، آغاز تجربه سیگار کشیدن و بتدریج سیگاری شدن، حضور در پارتی‌‌ها و گردهمایی‌‌های شبانه باعث می‌شود جوانان به سوی رفتار‌هایی کشیده شوند که تا آن زمان در محیط خانواده ممنوع بود.

در سطح جامعه شاهد دانشجویانی هستیم که به دلایل مختلفی از جمله ناامیدی، مشکلات روحی، عاطفی، اقتصادی، خانوادگی و... به سوی سیگار و در برخی موارد به موادمخدر روی می‌آورند تا از این طریق از اضطراب درونی‌شان کم کنند و به آرامش برسند و بتوانند برای مدتی احساس خشنودی کنند.

با آغاز این رفتار‌هایی که برای جوانان تازگی دارد از یکسو جذابیت را برای افراد به وجود می‌آورد و از سوی دیگر حس کنجکاوی‌‌های جدید برای توسعه و تداوم این‌گونه روابط بتدریج ممکن است جوانان را به سوی رفتار‌های پرخطر دیگری مانند، آلودگی‌‌های مربوط به اعتیاد یا سایر پدیده‌‌های رفتاری هدایت کند.

این جرم‌شناس ادامه می‌دهد: گرایش‌‌های مشابه در میان جوانان باعث صمیمی شدن آنها با هم می‌شوند زیرا نیازهایشان شبیه به هم است و احساس کمبود یکسانی دارند در نتیجه تشکیل یک گروه دوستی موجب یک خرده‌فرهنگ متفاوت می‌شود که هم با فرهنگ رسمی کشور و هم فرهنگ خانوادگی و بومی این جوانان تفاوت دارد. تشکیل چنین گروهی خود بسترساز ایجاد تحول می‌شود و شهامت انجام رفتار‌های پرخطر دیگری را برای جوانان فراهم می‌کند در نتیجه ادامه این مسیر ما را با جوانانی مواجه می‌کند که جزو گروه معتادان یا افرادی با رفتار‌های غیرمتعارف شده‌اند.

یکی از پسران دانشجو که تازه اعتیادش را ترک کرده است؛ عدم حمایت‌‌های عاطفی و روانی، استرس‌‌های شدید تحصیلی و محیطی را از عوامل بروز اعتیادش دانست و گفت: روز‌های اول زندگی دانشجویی آن هم دور از خانواده برایم بسیار سخت و غیرقابل تحمل بود و بعد از مدتی هنوز افسرده بودم.

یکی از دوستان هم‌اتاقی‌ام وقتی این حال من را دید برایم یک قرص آورد که هر وقت آن را مصرف می‌کردم حالم خوب می‌شد و متوجه دوري و تنهايي‌ام نبودم، تا اينكه اشتباه بزرگي كردم و با اعتماد به او بدون اينكه بدانم چه سرنوشتي برايم رقم مي‌خورد، ناخواسته به دام اعتياد افتادم.

از جمله ديگر رفتارهاي غيرمتعارف، انجام برخي سرقت‌ها در ميان جوانان هم‌خانه است كه به خاطر اسارت در دام اعتياد يا نيازهاي ديگر اتفاق مي‌افتد.

پسر دانشجويي نمي‌دانست كه روزي هم‌اتاقي‌اش به خانه پدربزرگ ثروتمندش دستبرد خواهد زد و ناخواسته در سرقت كمكش كرده بود.

نيمه‌هاي شب بود پيرمردي هراسان با مركز فوريت‌هاي پليسي تماس گرفت و از غافلگير كردن تبهكاران خبر داد.

دقايقي بعد تيمي از مأموران پليس وارد صحنه شدند و دريافتند كه اين جوان به همراه يكي از همدستانش با نقابي بر چهره براي دزدي به اين خانه ويلايي آمده بودند كه از سوي صاحبخانه غافلگير شده‌اند. اين جوان در بازجويي پليسي ادعا كرد از طرف همكلاسي‌اش براي دادن امانتي به اينجا آمده بود، ولي تحقيقات پليسي نشان داد كه وي با سوءاستفاده از اعتماد دوستش (هم‌اتاقي‌اش) آدرس خانه پدربزرگ وي را به دست آورده و در نقشه‌اي از پيش طراحي شده دست به سرقت زده است.

در خبر ديگري خوانديم، راز سرقت از خوابگاه‌هاي دانشجويي پس از دو سال با دستگيري يك دختر اخراجي فاش شد.

اين دانشجوي اخراجي كه براي ديدن دوستانش به عنوان مهمان وارد خوابگاه مي‌شد و اموال آنها را مي‌دزديد، سرانجام از سوي پليس دستگير و به ۴۰ فقره سرقت اعتراف كرد.

وي در بازجويي اعتراف كرد كه در اثر همنشيني با دختران هم‌خانه و راه يافتن به مهماني‌هاي شبانه به اعتياد روي آورده و بدون اينكه والدينش بفهمند از دانشكده اخراج شده است.

در حادثه‌اي ديگر پسر دانشجويي با جلب اعتماد هم‌اتاقي‌اش توانست رمز كارت عابر بانك وي را به دست آورد و در يك چشم بر هم زدن همه موجودي حساب وي را خالي كند.
همچنين از دستگيري جواني باخبر شديم كه به خاطر اعتياد از طريق اينترنت و به طور ناشناس موجب هتك حرمت هم‌خوابگاهي‌اش شده و از اين طريق از وي كلاهبرداري كرده است.

علي نجفي توانا مي‌گويد: چنين افرادي كه دست به سرقت مي‌زنند يا وضع مالي مناسبي ندارند يا نمي‌توانند هزينه‌هاي مربوط به رفتارهاي پرخطر را تأمين كنند.

پليس ضمن هشدار به هم‌خانه‌ها مي‌گويد: متأسفانه دختران و پسران دانشجو كه در خوابگاه‌ها زندگي مي‌كنند با اعتماد بي‌جا به برخي دوستان و هم‌كلاسي‌هايشان در نگهداري اموال با ارزش خود كوتاهي مي‌كنند و زمينه را براي سرقت افراد فرصت‌طلب فراهم مي‌آورند. براساس آمار‌های رسمی وزارت علوم، بالغ بر 300 هزار دانشجو در خوابگاه‌‌ها ساکن هستند اما آمار‌های غیررسمی از وجود حداقل نیم میلیون دانشجویی خبر می‌دهد که در خوابگاه‌‌ها یا آپارتمان‌‌های اشتراکی به سر می‌برند.

زندگی خوابگاهی، تجربه‌ای برای آینده

هرچند زندگی دانشجویی مشکلات و فراز و نشیب‌‌های فراوانی را به همراه دارد اما نمی‌توان منکر تأثیرات مثبت آن شد. این نوع زندگی یک فرصت مناسب برای جوانان فراهم می‌آورد تا با کسب تجربه‌ یک زندگی مستقل را در آینده به دست بیاورند و شیوه‌‌های دوری از خانواده را بیاموزند و روی پا‌های خود بایستند.

یکی دیگر از ویژگی‌‌های زندگی در خوابگاه‌ها، ارتباط با افرادی است که هر کدام با فرهنگ، آداب و رسوم خاص خود در یک فضای کوچک و در کنار هم زندگی می‌کنند.

حسن حسینی، جامعه‌شناس که زندگی خوابگاهی را تجربه کرده است می‌گوید: زندگی در خوابگاه می‌تواند بهترین گزینه برای دانشجویان باشد زیرا افراد مستقل می‌شوند و یک زندگی گروهی را تجربه می‌کنند و در خوابگاه یا آپارتمان‌‌های مشترک تجربه همکاری گروهی را می‌آموزند.

جوانانی که در خوابگاه‌‌های دانشجویی زندگی می‌کنند معمولاً یک سری محدودیت‌‌هایی دارند، از جمله این که نمی‌توانند هم‌اتاقی خود را انتخاب کنند و مجبور می‌شوند در یک فضای کوچک با 4 تا 8 نفر به سر برند. به همین دلیل است که بسیاری از دختران و پسران دانشجو آپارتمان‌‌های اجاره‌ای را ترجیح می‌دهند چون هم آزادی‌‌های نسبی دارند و ضمناً هم‌خانه‌های‌شان را خود انتخاب می‌کنند و در رفت‌وآمد در هر زمان آزادند.

این جامعه‌شناس در رابطه با برخورد با دانشجویان خطارکار می‌گوید: در پژوهش‌‌های علمی درمی‌یابیم که باید در بیشتر موارد از برخی رفتار‌های جوانان چشم‌پوشی کنیم و آنها را ببخشیم. باید توجه داشته باشیم که بعضی از رفتار‌ها در میان جوانان تکرارپذیر است اما تداوم‌پذیر نیست و به اطرافیان و خود آسیب جدی نمی‌رسانند بلکه باید رفتار‌های نابهنجار تداوم‌پذیر مدنظر ما باشند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • علی اصغر خشکباری

      بهتر نیست قبل از اینکه این عنکبوت ها به نسل جوان برسه کشته بشه. چرا دولت و مجلس کاری نمیکنه؟ کاری کن تو که با رای من توی مجلس و دولتی. با رای همون جوون معتاد با رای همون دختر مورد تجاوز قرار گرفته.

      پاسخ ها

      • باقالی

        این موضوع مربوط میشه به سطح فرهنگ شخصی وخانوادگی. ربطی به دولت و مجلس نمیشه

    • زهرا خانوم

      به نظر من تربیت ناصحیح بچه ها هم تاثیر زیادی داره تو رشد روز افزون این عنکبوت ها!!مثلا مادر من منو طوری بار آورد که اصلا نیازی به دوستی باجنس مخالف هیچوقت تو خودم احساس نمیکردم و همیشه تو این موارد خداروشکر سربلند بودم...

    • ناشناس

      والا همه این دخترا تقصیر خودشون بوده آدم اگه خودش نخواد مطمئن باشید هیچ اتفاقی براش نمیفته . کسی که به زور وادارشون نکرده . من هم تو خوابگاه بودم و هم تنهایی خونه گرفتم هیچ اتفاقی هم تو چند سال درس خوندنم از هیچ جهت نیفتاد. چون خودم نمی خواستم و این اجازه رو ندادم .

    • ثمین

      به نظر من بستگی به شخصیت ادما داره. اگه احساس مسئولیت کنن نسبت به حتی خودشون اونوقت اشتباه نمیکنن. مهمونی و دوستی و خوشگذرونی هم لازمه اما باید اعتدالو رعایت کرد

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج