کنعانیزادگان متهم به دروغگویی شد!
طی روزهای اخیر اخبار زیادی در مورد محمد حسین کنعانی زادگان مخابره شده و سرنوشت تمدید با عدم تمدید این بازیکن با پرسپولیس مشخص نیست.
روزنامه ایران نوشت: طی روزهای اخیر اخبار زیادی در مورد محمد حسین کنعانی زادگان مخابره شده و سرنوشت تمدید با عدم تمدید این بازیکن با پرسپولیس مشخص نیست.
گفته میشود مدیران باشگاه پرسپولیس طبق خواسته اسماعیل کارتال برای تمدید قرارداد کنعانی وارد عمل شده.اند اما این بازیکن پاسخی نداده است. دوشنبه شب محمد حسین میثاقی در برنامه فوتبال برتر به نوعی به محمد حسین کنعانیزادگان حمله کرد و گفت: هر بازیکنی که به شما گفت پیشنهاد قطر یا امارات دارد بگویید پیشنهاد را نشان بدهد و بعد از آن به سلامت. بازیکنها دیگر یاد گرفتهاند و با این ترفند تهدید میکنند.» این صحبتهای میثاقی واکنش محمدحسین کنعانی زادگان را به دنبال داشت و مدافع پرسپولیس با ارسال پیشنهاد خود به میثاقی جواب مجری فوتبال برتر را داد.
پیشنهاد قطر محمد حسین کنعانی زادگان به نیم فصل برمیگردد و باشگاه العربی به جذب این بازیکن علاقه داشت اما مدیران پرسپولیس رضایتنامه او را صادر نکردند. در حالی که گفته میشود کنعانی زادگان در مقطع فعلی یک پیشنهاد جدی از قطر دارد و البته این پیشنهاد برای العربی نیست نامهای که در رسانه ها تصویرش منتشر شده تکذیب شده است. دیروز یک کانال تلگرامی اعلام کرد تمیم بن فهد اعلام کرده این نامه جعلی است اما همچنان گفته میشود طبق تاریخی که در این نامه ثبت شده باشگاه العربی در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ به باشگاه پرسپولیس نامه زده و قرمزهای تهران هم چند روز بعد این پیشنهاد را رد کردند.
همچنین امید بصیر در یادداشتی نوشت: کنعانیزادگان دروغ گفت. آفر خیالی از باشگاه العربی قطر را علم کرد، چند خبرنگارِ آشنا هم مأمور شدند این سناریو را در فضای مجازی پمپاژ کنند. «پیشنهاد رسمی» تیتر زدند، «رقابت با تیم قطری» زیرنویس رفت و هوادار، دوباره در میان این دود و فریب، باید تصمیم بگیرد چه کسی را دوست داشته باشد.
اما مشکل فقط بازیکن نیست. کنعانی نقش اول این نمایش است، اما صحنه را کسی دیگر آماده کرده: ساختاری که بازیکن را بهجای کیفیت، با قدرت دروغپردازی میسنجد. و در رأس این ساختار، مدیرانی ایستادهاند که بلد نیستند مدیریت کنند.
مدیران باشگاههای ایرانی، مهارت مدیریتی ندارند. پس چه میکنند؟ به سادهترین روش متوسل میشوند: پوپولیسم. آنها برای رضایت مقطعی هوادار، برای آنکه چند ساعت فضای مجازی آرام باشد، برای اینکه هشتگ نگیرند، تن به خواستههای بازیکنهایی میدهند که با یک آفر جعلی، یک دوربین، یک خبرنگار، قیمت خود را بالا میبرند.
در واقع، دروغ بازیکن وقتی کار میکند که مدیر، ضعیف باشد. وقتی باشگاه ساختار ارزیابی نداشته باشد، وقتی هیچ معیار حرفهای برای قرارداد نباشد، وقتی مدیر باج بدهد تا یکی در اینستاگرام بنویسد «خرید خوبی بود»، نتیجهاش همین میشود: افتادن در دام فشار احمقانهای که از رسانه به باشگاه تحمیل میشود.
و هوادار؟ همانکه روزی قرارداد بستن کنعانی مقابل بنز نارنجی کنعانی میرقصید، حالا درگیر همان چرخه است. هیجان، بدون تحلیل. احساس، بدون حافظه. فراموش کرده که بازیکن با تیم چه کرد، فقط یادش مانده که در دربی پنالتی گل کرد و بعد رقصید.
در فوتبال ایران، رقص مهمتر از رفتار است. دروغ مهمتر از عملکرد. رسانه مهمتر از تمرین. و مدیر، نه حافظ منافع باشگاه، که حافظ جایگاه خودش. نه با تصمیم درست، که با رضایت زودگذر هوادار.
تا وقتی این چرخه ادامه دارد، نه فوتبال رشد میکند، نه بازیکن بهتر میشود، نه هوادار آگاه. فقط مدیران ضعیف، بازیکنان زرنگ، و رسانههای شریک، با هم باشگاهها را تهی میکنند.
ارسال نظر