سیلی محکم آسیا بر صورت فوتبال ایران!
تهران- ایرنا- ساختار آماتوری باشگاههای ایران با وجود قراردادهای سنگین و نجومی بازیکنان، توسعه یکوجهی فوتبال را رقم زده و سبب شده با قرار گرفتن تیمهای کشورمان در یک شیب نزولی در آسیا، سهمیههای ما هم رو به کاهش برود.
ایرنا: کنفدراسیون فوتبال آسیا به صورت رسمی سهمیههای لیگ نخبگان فصل آینده را اعلام کرد. همانطور که پیش از این هم به صورت غیررسمی اعلام شده بود، سهمیه کشورمان نسبت به فصل گذشته از ۱+۲ سهمیه به ۱+۱ سهمیه در لیگ نخبگان کاهش پیدا کرد. با توجه به نتایج تیمهای کشورمان در فصلهای گذشته قابل پیشبینی بود که سهمیههای آسیایی با خطر کاهش روبرو باشد.
اعلام رسمی کاهش سهمیه ایران در لیگ نخبگان، نشان داد که فوتبال باشگاهی ایران در سطح آسیا در حال تجربه یک بحران است. آخرین موفقیت قابل توجه تیمهای ایرانی در آسیا که تا یک قدمی قهرمانی هم پیش رفت به ۵ سال پیش برمیگردد، سالی که پرسپولیس در لیگ قهرمانان ۲۰۲۰-۲۰۱۹ به فینال رسید اما با نتیجه ۲ بر یک مغلوب اولسان هیوندای کرهجنوبی شد تا همچنان حسرت فوتبال ایران پس از سه دهه هم ادامه داشته باشد.
از آن دوره روند نتیجهگیری تیمهای ایرانی در آسیا در مسیر نزولی قرار گرفت. به طوری که در فصل جاری رقابتهای آسیایی، نمایندگان ایران نتایج دور از انتظاری را کسب کردند. پرسپولیس نتوانست از مرحله گروهی لیگ نخبگان بالا بیاید و استقلال هم با وجود صعود از مرحله گروهی، با شکست مقابل النصر در مرحله یکهشتم از دور مسابقات کنار رفت. در لیگ قهرمانان آسیا ۲ هم سپاهان در همان ابتدای کار و گروهی حذف شد و تراکتور هم با وجود صعود به یکچهارم از رسیدن به جمع ۴ تیم پایانی بازماند.
با توجه به چنین کارنامهای و عملکرد بهتر نمایندگان قطر و امارات و البته عربستان که تیمهایش بهترین عملکرد را داشتند، ایران در رده چهارم عملکرد باشگاهی آسیا قرار گرفت تا کاهش سهمیههای کشورمان در رقابتهای آسیا کاملا بدیهی و قابل توجیه باشد.
اولین توجیه برخی کارشناسان و پیشکسوتان برای ناکامی در آسیا، کمبود منابع مالی عنوان میشود، اینکه تیمهای کشورمان با توجه به محدودیتهایی که برایشان ایجاد شده، نمیتوانند مانند تیمهای عربی هزینه کنند و به همین خاطر در کورس با رقبای عربیشان عقب میمانند و کار به جایی میرسد که همه دلایل ناکامی در مسائل مالی خلاصه میشود
این در شرایطی است که کاوازاکی ژاپن مثال نقض این توجیهات است که با حذف تیم النصر به فینال لیگ نخبگان رسید.ارزش این تیم در سایت ترانسفر مارکت در حالی تنها ۱۵ میلیون دلار است که این تیم تیم توانست تیم ۱۷۵ میلیون دلاری النصر را شکست دهد. این نتیجه نشان میدهد که با وجود اینکه پول نقش کمی در موفقیت یک تیم در مسابقات ندارد اما نمیتواند عامل اصلی باشد. به همین خاطر تیمی مانند النصر با ستارههای جهانی مانند کریستیانو رونالدو مغلوب تیمی میشود که کمتر از ۱۰ درصد این تیم ارزش مالی دارد و هزینه کرده است.
البته با وجود توجیهات مربیان و بازیکنان تیمهای کشورمان که پول تیمهای عربی را به برجسته میکنند، باید گفت که باشگاههای ایران با وجود اینکه نسبت به تیمهای عربی هزینه کمتری میکنند اما تنها نگاهی به رقم قراردادها و بودجههایی که این تیمها داشتهاند، بیانگر این است که بودجه نمایندگان ایران در آسیا، رشد سرسامآور و نجومی در سالهای اخیر داشته است، رشدی که سبب شد بهانه بیپولی چندان توجیه قابلقبولی برای باشگاههای ناکام ایران در رقابتهای آسیایی باشد.
شنیده میشود هر کدام از ۴ تیم سپاهان، پرسپولیس، استقلال و تراکتور به عنوان نمایندگان ایران در فصل به پایان رسیده لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا ۲، نزدیک به هزار میلیارد هزینه کردهاند. این رقم بیش از ۲ برابر سقف بودجه تعیین شده توسط فدراسیون فوتبال بود و سبب شده تا محدودیت در هزینه چندان به عنوان یک توجیه برای ناکامی در آسیا قابل قبول نباشد.
پس ایراد کار کجاست؟ وقتی نمایندگان ایران در آسیا در هزینه کردن از رقم نجومی هزار میلیارد هم عبور کردهاند، پس چرا نمیتوانند در آسیا موفق باشند. این مسئله نشان میدهد ریشه ناکامی در آسیا و کاهش سهمیههای ایران را باید در عوامل دیگری جستوجو کرد.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که به باشگاههای ایرانی در نتیجهگیری در آسیا ضربه زده، دور بودن آنها از ساختار یک باشگاه حرفهای است. آنها با وجود هزینههای نجومی در سطح حرفهای از یک ساختار آماتور و عقبمانده از فوتبال روز دنیا رنج میبرند. در حالی تیمهای بزرگ ایران با این چالش روبرو هستند که حرکت در چارچوب یک ساختار حرفهای، یکی از بدیهیترین و ابتداییترین فاکتورهای یک باشگاه است.
با این حال در ایران اما باشگاهها حتی از ابتداییترین اصول ساختار یک تیم حرفهای به دور هستند، به طوری که مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال، این هفته هشدار داد که برخی باشگاههای بزرگ شاید نتوانند مجوز حرفهای بگیرند. اینکه یک باشگاه با وجود قراردادهای میلیون دلاری در کسب حداقلهای یک ساختار حرفهای برای کسب مجوز عاجز است، ثابت میکند که نگاه اشتباهی سیستم مدیریتی حاکم بر باشگاهها که حرفهای بودن را در تعداد صفرهای رقم قراردادها میبیند، فوتبال باشگاهی ایران را به یک بنبست در آسیا رسانده است.
نداشتن حداقلهای زیرساختهای مورد نیاز مانند یک زمین تمرین استاندارد و نداشتن آکادمیهای فعال و به روز در سطوح پایه از جمله فاکتورهایی که بزرگترین باشگاههای ایرانی هم از داشتن آن به صورت حرفهای محرومند.
عدم شکلگیری یک ساختار حرفهای در باشگاههای ایران را باید در توسعه یکوجهی تیمها جستوجو کرد، وقتی رقم قراردادها برای بیشتر بازیکنان از ارزش جهانی آنها نیز چندبرابر بالاتر میرود اما در آن سو باشگاه یک زمین تمرین استاندارد هم ندارد، باید گفت که چنین نگاه واولویتهایی سبب میشود فوتبال باشگاهی ایران به شرایط امروز برسد. به روزی که فصل به فصل در آسیا ناکامتر میشود و سهمیههای کشورمان به حداقل برسد.
برای عبور از این وضعیت، باشگاهها به یک توسعه همهجانبه احتیاج دارند، توسعهای که فقط محدود به صفرهای قراردادها نشود و همه فاکتورهای یک باشگاه حرفهای را کنار هم ببیند و برای آنها برنامهریزی کند.
ارسال نظر