سال بعد همین موقع نوبت شماست آقای تاجرنیا!
حرفهای فرشید سمیعی در برنامه شبهای فوتبالی بخش بزرگی از ریشه مشکلات استقلال را نمایان کرد.
خبرورزشی: هر مجموعه شبیه مدیرش میشود. وقتی یک مدیر کارآمد و لایق در صدر مجموعهای باشد، همه کارها خود به خود درست پیش میرود و همه اجزا کارشان را به خوبی انجام میدهند. اما امان از وقتی که نفر اول یک مجموعه به قول معروف این کاره نباشد.
استقلال در سالهای اخیر هرگز نتوانسته مطابق انتظار هواداران و نام بزرگ و پیشینه پرافتخارش، ظاهر و نتیجه بگیرد. در این سالها انواع و اقسام بهانهها و توجیهات را بابت ناکامی از مدیران مختلف شنیدهایم؛ از وزیر پرسپولیسی گرفته تا عناد داوران، زمینهای خراب، وقت کشی حریف، پول رقیب، برنامهریزی سازمان لیگ و ... انگار عالم و آدم جمع شدهاند تا با استقلال دشمنی کنند!
هر مدیری که میآید، آن اوائل هواداران حرفش را باور میکنند اما وقتی زمان میگذرد و هیچ تغییری در شرایط ایجاد نمیشود، دیگر معلوم است که ایراد و عیب کار از کجاست. در بهترین حالت باید گفت آنچه این مدیران میگویند، همه درست اما لااقل ثابت میشود که شما توانایی مقابله با این مشکلات و حل ان را ندارید!
ولی مگر این سوپرمنها دست از سر استقلال برمیدارند؟ هرکس میآید کوه مشکلات را به گردن نفر قبلی انداخته و تا مدتی برای خود زمان میخرد. اما زمانی که میرود و نفر بعدی میآید، دوباره همین چرخه باطل تکرار میشود. شاید تنها حقیقتی که مدیران استقلال در این سالها بر زبان آوردهاند همین ناکارآمدی مدیر قبلی باشد که آن هم در عمل و در نتیجه مشخص شده بود!
خبر پنجره بسته استقلال به خاطر شکایت منتظر محمد و داستان دو بازیکن اهل بوسنی و خسارتی که به بیت المال وارد آمده، سوژه تازه استقلال است. تیم تاجرنیا همه چیز را گردن تیم سمیعی و احمد شهریاری میاندازد. دیدیم که فرشید سمیعی هم به تلویزیون آمد و از بیخ و از اساس همه چیز را منکر شد! از همه تعریف کرد و خود را هیچ کاره قلمداد کرد اما نگفت پس چرا حقوق میگرفته و روی آن صندلی مینشسته؟ چطور مدیرعاملی میپذیرد که دخالتی در هیچ مسئلهای نداشته باشد و فقط باشد؟
او میگفت که من فقط یک رای داشتم و همه چیز با خرد جمعی بود اما نگفت که مسئولیتها به پای مدیرعامل نوشته میشود. این چطور خرد جمعی است، اگر خروجی آن به زعم شما کاملاً به ضرر استقلال بوده باشد؟ شما چطور میتوانید در مقام مسئول اجرایی، تصمیمی که باور دارید غلط است را به نحو احسن و با تمام توان اجرایی کنید؟
تجربه ثابت کرده که پیدا کردن مقصر در ایران از پیدا کردن قاتل بروسلی هم بیهودهتر است! هواداران و فوتبال دوستان عادت کردهاند بعد از هر افتضاح مدیریتی، تا مدتی این جنگهای زرگری را تحمل و سپس دوباره همین آقایان را سر سفره فوتبال در مناصب دیگر ببینند! این دعواها هیچ جذابیت و نفعی برای فوتبال ندارد، پس باید بیخیالش شد اما همین تجربه ثابت کرده فردا نفر بعدی که بیاید، نوبت خود تاجرنیاست!
در پرونده مدیریت فعلی استقلال هم داستان و ماجرا کم نیست. مگر زمان رفتن دو بازیکن اهل بوسنی، مدیران همین حرفهایی که الان در مورد توافق با امثال آل کثیر زده میشود را نمی زدند؟ اما نتیجه را حالا میبینیم و سال دیگر همین موقع، نتیجه عملکرد مدیران فعلی را خواهیم دید! از داستان مربی برزیلی فابیوکاریله تا آل کثیر و در راس همه، آمدن سیدورف و چگونگی آوردن ساپینتو که بعد از قبرس، تیمی نداشت و در خانه نشسته بود!
ارسال نظر