این مرد برای ذوب آهن جادوگری می کند؟
چاپ یک گزارش باعث شد که خشایار هراتی پور به دفتر روزنامه بیاید. در آن گزاش آمده بود فردی به نام «خ.ه» حضور مشکوکی در تمرینات ذوب آهن دارد و کارهایی می کند که در اصفهان آن را به «جادوگری» تعبیر می کنند.
تماشا: چاپ یک گزارش باعث شد که خشایار هراتی پور به دفتر روزنامه بیاید. در آن گزاش آمده بود فردی به نام «خ.ه» حضور مشکوکی در تمرینات ذوب آهن دارد و کارهایی می کند که در اصفهان آن را به «جادوگری» تعبیر می کنند.
هراتی پور پس از چاپ این گزارش به دفتر آمد تا از خودش دفاع کند. متن گفت و گوی مفصل با او را بخوانید. هرچند که او با بیان ویژه خودش این توانایی را داشت تا هر سوالی را بی جواب بگذارد. این گفت و گو را بخوانید و قضاوت کنید تهمت هایی که به او می زنند، واقعیت دارد یا نه.
*فصل گذشته حضور شما در کنار ابراهیم زاده روی نیمکت ذوب آهن تحت چه عنوانی بود؟
من از دوستان آقای ابراهیم زاده هستم و از سال ۷۲ که ایشان در تیم نیروی انتظامی بود و در مقاطع مختلف من در کنار ایشان بودم و ارادت دارم به ایشان. درمورد توانایی های فنی ایشان هم عقیده دارم جایگاهش در سرمربیگری تیم ملی است.
*متوجه نشدیم. نقش شما چه بود؟
دو فصل پیش در سپاهان هم بعد از ورود من نتایج بهتر شد. در تیمی که شش ملی پوش دارد چرا باید چنین شبهاتی وجود داشته باشد؟
*باز هم نفهمیدیم نقش شما چه بود؟
ببینید فوتبال چهار حوزه دارد. تکنیکی، تاکتیکی، بدنی و روانی. حوزه بدنی مربوط به بدنساز تیم است. حوزه تکنیکی هم به پتانسیل بازیکن برمی گردد که غنای تکنیکی کشور ما بسیار زیاد است. حوزه تاکتیکی هم در حوزه سرمربی تیم است. می ماند حوزه روانی که متاسفانه در فوتبال ما کمتر به آن بها داده می شود.
*یعنی شما نقش روانشناس را در تیم دارید؟
من در هر چهار حوزه تخصص دارم.
*کاری که آقای ابراهیم زاده از شما می خواستند چه بود؟
ایشان هر کاری از من خواستند انجام دادم. به عنوان سرمربی تیم هر وظیفه ای به من دادند با کمال میل انجام دادم. مثلا درمورد محمد قاضی. روزی که من رفتم هواداران او را هو کردند و به او اسکناس نشان دادند. قاضی الان با تیم ملی نرفته و اینجاست. با او تماس بگیرید و بپرسید من با او چه کردم که روز آخر او تشویق شد.
*البته اتفاقاتی که در حضور شما در تمرینات افتاده کمی عجیب بوده. از اصفهان خبر می رسید که یک بازیکن تیم را در تمرین به گوشه زمین می بردید و با او صحبت خصوصی می کردید و حتی وقتی کسی نزدیک می شد صحبت را قطع می کردید. تا جایی که ما می دانیم در علم روانشناسی چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
بعضی وقت ها مسائلی هست که نمی شود گفت. یک جاهایی بازیکن مسائل خصوصی اش را مطرح می کند که به عنوان مشاور باید امین او باشم و نمی شود آ نها را در حضور جمع مطرح کرد. من به درخواست آقای ابراهیم زاده برای کمک به این تیم رفتم. فصل گذشته هم از هفته دهم برای کمک به قلعه نویی به سپاهان رفتم.
*تحت چه عنوانی؟ روانشناس؟ مساله این است که شما چرا رسما قرارداد نمی بندید و نقش خود را در تیم مشخص نمی کنید؟ چرا دوست دارید یواشکی و پنهانی فعالیت کنید؟
اگر یواشکی بود پس من الان برای چه به دفتر روزنامه شما آمده ام؟ هیچ چیزی پنهانی نبوده و من رسما سر تمرین رفتم و با بازیکنان صحبت کردم. اینکه بخواهم به عنوان روانشناس وارد شوم خب نیازمند مدرک تخصصی در این حوزه است.
*اگر مدرک این رشته را ندارید تخصصش را از کجا آورده اید؟
خب من کار مربیگری کرده ام و از سال 72 در تیم های مختلف فعالیت داشته ام. در حال حاضر هم در کنار آقای ابراهیم زاده به ایشان کمک می کنم.
*چرا قرارداد نمی بیندید؟
باشگاه پول بازیکنان را هم نمی تواند بدهد. مگر باشگاه پولی دارد به من بدهد؟ چرا قرارداد ببندم.
*در این یکی دو سال گذشته یک آدم هایی کنار تیم ها به عنوان روانشناس فعالیت می کنند ولی کارهای عجیبی می کنند. آب پشت دروازه می ریزند، دعا می نویسند و به قول خودشان تیم های حریف را طلسم می کنند. با این صحبت ها چنین شائبه هایی درمورد شما ایجاد می شود.
در گزارشی که شما گرفتید همه حضور من را تایید کردند و حتی نقش من را در تیم تشریح کردند.
*وقتی از بازیکنان درباره شما می پرسیم می ترسند و طفره می روند.
بازیکن باید هم از خبرنگار بترسد و چیز غیرطبیعی نیست.
*اما هنوز ما متوجه نشدیم شما در ذوب آهن چه کار کردید؟
کاری که ما کردیم باید بچه ها را به این خودباوری می رساندیم که برای چه بازی می کنند. مشکلات به حدی بود که آقای ابراهیم زاده در نهایت گفت که پول نیست و هرکس می خواهد برود و اگر کسی ماند دیگر حق ندارد درباره پول حرفی بزند. ما باید بچه ها را به این نقطه می رساندیم که بدانند برای چه اینجا هستند.
*منظورمان نقش شما بود.
توضیحش سخت است. ببینید هر بازیکن یک حوزه ذهنی دارد که به چهار دسته تقسیم می شود.و مجموعش را باید با ترسیم روی کاغذ به دست بیاوری که این هم نیازمند شناخت دقیق از خصوصیات بازیکن است که می شود الماس ذهنی آن بازیکن. با به دست آوردن این الماس ذهنی نوع برخوردی که باید با آن بازیکن بشود را مشخص می کنید.
*شما که می گویید تحصیلات روانشناسی ندارید. این اطلاعات را چطور کسب کرده اید؟
بنده در حوزه های مختلف مطالعات زیادی دارم و 3، 4 هزار کتاب در کتابخانه منزلم دارم که تعداد زیادی از آنها مربوط به روانشناسی است و بخش زیادی از آن در فوتبال کاربرد دارد.
*هیچ وقت به فکر نبوده اید که در حوزه ای که علاقه دارید تحصیل کنید و مدرکش را بگیرید؟
یک نکته را باید به شما بگویم. بیزینسی که درگیرش هستم و در آن موفق بوده ام وقت مرا پر کرده است. من حتی در شرکت های بزرگ با 7000 پرسنل، وقتی مدیرش پیش بینی فروش خواسته، با ضریب خطای یک درصد توانسته ام این کار را انجام دهم. شما یک نفر آدم به من نشان دهید که چنین توانایی ای داشته باشد.
*پس چه شد که سر از تمرین ذوب آهن درآوردید؟ علاقه ای به آن کار نداشتید؟
هنوز در آنجا مشغولم و هم زمان کارم را انجام می دهم.
*آنجا هم پست رسمی دارید یا رفاقتی کار می کنید؟
آنجا شرکت خودم است و مدیرعاملش هستم.
*بازهم برمی گردم به سوال اصلی، چیزی که شما اسمش را روانشناسی می گذارید به این شکل که انجام می دهید ممکن است در جایی متافیزیک به آن گفته شود و در جای دیگر جادوگری.
شوهرعمه بنده آقای کاظمی خلخالی بزرگ ترین فرد در متافیزیک ایران بوده. من متافیزیک را می فهمم و شما نیازی نیست آن را برای من باز کنید. جادوگری و متافیزیک دو بحث جدا از هم هستند و هیچ ارتباطی ندارند.
*منظورمان تصور عامیانه از چنین حوزه هایی است. چرا مباحث جادوگری در فوتبال مطرح می شود؟
این موردی است که باعث سوءاستفاده از عده ای می شود و قصد دارند از آن به پول برسند. مهم نیست علم و تخصصی در این زمینه داشته باشند یا خیر. جادوگری چیزی است که قرآن هم آن را تایید کرده. ولی عده ای از آن سوءاستفاده می کنند تا از این طریق به پول برسند.
*چرا وقتی از بازیکنان در مورد شما می پرسیم حاضر نمی شوند در مورد شما صحبت کنند؟
وقتی من آمدم یک عده در حال به هم ریختن تیم بودند. عده ای که از بیرون دستنور گرفته بودند و منافعشان در جای دیگری بود. اینها با آمدن من جایگاهشان را از دست دادند و نیمکت نشین شدند. وقتی درباره من از آنها می پرسید می گویند بگذار پدرش را دربیاوریم و پشت من اینگونه می گویند. بروید از افرادی که فعال بودند بپرسید. از محمد قاضی، شهاب گردان و پیام صادقیان بپرسید.
چون ایرانی هستم، متهم می شوم
*شما توضیح قانع کننده درمورد نقش تان در تیم نمی دهید. در هر سیستمی ممکن است شخص تاثیرگذاری وجود داشت ولی کسی نمی گوید قدرت ماورایی دارد. چرا درباره شما این طور فکر می شود؟
در رهبری تحول می گویند آینده در حال اختراع شدن است. چه شما باشی چه نباشی. من در رهبری تحول چنین دیدگاهی دارم. دور از جان شما مطمئن باشید اگر من پاسپورتم خارجی بود در اینجا مرا روی سرشان می گذاشتند و می گفتند این شخصی است که سپاهان و ذوب آهن را متحول کرده است ولی چون ایرانی هستم به قدرت ماورایی متهم می شوم.
*مشکل این است که در خفا رفت و آمد می کنید و فعالیت تان در یک مجموعه شفاف نیست.
هرگز در خفا نبوده. من با بنز ۲۸۰ میلیونی رفتم سر تمرین سپاهان و آمدم. کسی در خفا می رود و می آید که او را در خورجین پنهان کنند.
*وقتی می گوییم خفا منظور خط تیره ای است که جلوی عنوان شما وجود دارد. مشاور؟ آنالیزور؟ روانشناس؟ مربی؟ چرا مشخص نیست؟
من دارم می گویم بنده مربی فوتبالم و در همه حوزه ها تخصص دارم. مدارکم هم موجود است. بنده علاقه ای به نفر اول بودن ندارم. وقتش را هم ندارم. الان این گلایه از من می شود که چرا وقتی تیم های مشهرو به بحران می خورند وارد می شوی و دائم کمک نمی کنی. حقیقتا وقتش را ندارم. من می خواهم دو کلمه حرف به آقای ابراهیم زاده بزنم باید پشتش ده کتاب خوانده باشم و ۲۰ ساعت فیلم دیده باشم تا حرفم جای حرف و حدیث نداشته باشد.
کسی که جادو می کند خونش حلال است
*شما در انرژی درمانی هم تخصص دارید؟
من انرژی درمانی را می شناسم ولی تخصص در آن ندارم.
*در اصفهان می گویند با دست دادن با بازیکنان به آنها انرژی منتقل می کردید.
بحث انتقال انرژی نیست. یک وقت شما از دست دادن با کسی احساس شادی می کنید. این فرق دارد با اینکه انرژی درمانی صورت گرفته. ولی در این علم هست که وقتی رگ گردن شما می گیرد با فشار دادن قسمتی در زیر سدت این درد آزاد می شود. بازیکن نمی تواند به من دروغ بگوید که مصدوم است.
*در ذوب آهن چنین کاری می کردید؟
این دخالت در کار پزشک است و من چنین کاری نمی کنم.
*در کل جادوگری در فوتبال کاربرد دارد؟
من نمی دانم کاربرد دارد یا نه. جادوگری می دانی یعنی چی؟ یعنی کسی که این کار را می کند خونش حلال است. من همیشه برای دو تیم دعا می کنم تا حق کسی ضایع نشود.
*این چیزی که شما می گویید در هیچ کجا وجود ندارد. مشاوری که در همه چیز احاطه دارد ولی سمتی ندارد. شما در همه جلسات تمرینی حضور داشتید ولی بدون پست و سمت خاصی؟
من باید در تمرین حضور پیدا می کردم تا شرایط تک تک بازیکنان دستم باشد و اگر مشکلی داشتند بتوانم کمک کنم.
*شما ادعا می کنید به بازیکنان کمک می کردید. درحالی که وقتی با بازیکنان ذوب آهن حرف می زنیم، می ترسند.
شما می گویید در تیم تان جادوگر دارید. آنها هم این طور می گویند.
*ما با محمد حسینی و باقر صادقی صحبت کردیم و آنها ادعا کردند که اسم شما را نشنیده اند.
توقع دارید چه بگویند. وقتی خبرنگارها را امین خود نمی دانند می گویند ممکن است حرف ها را تغییر بدهند و طوری بنویسند که رفاقت دو نفر به هم بخورد.
*اما سابقه نداشته کسی بگوید فلانی را ندیده ایم. مگر اینکه یک جای کار بلنگد. الان شباهت کارهایی که شما می کنید با افرادی که ادعای جادوگری می کنند شبیه است.
آنها برای پول این کار را می کنند ولی من تمکن مالی دارم.
*این چه چیزی را عوض می کند؟ شما می گویید من با انرژی درمانی مصدومیت را خوب می کنم.
چرا محمد حسینی و فرشید طالبی را خوب نکردم؟ اتفاقات باشگاه ذوب آهن برعکس این مسائل است. چرا از وقتی من رفتم توپ هایمان توی دروازه نرفته است؟
*ببینید. مسائلی به شما نسبت داده می شود که می گویند این جادوگر است و این کارها را می کند. شما آن کارها را تایید می کنی و می گویی جادوگری نیست و علمی است. بحث در اینجا تمام می شود؟
الان برادرزاده من در دو رشته همزمان در دانشگاه درس می خواند. به شما باشد می گویید او هم جادو جنبل کرده است. هرکسی توانایی هایی دارد. حالا یک عده می خواهند قبول کنند می خواهند قبول نکنند.
همکاری با قلعه نویی
*چرا در تیم کسی سمت شما را نمی داند؟
شما از چه کسی پرسیدید؟
*از بازیکنان و دستیاران آقای ابراهیم زاده؟
در مصاحبه خود شما آقای حاج رسولی ها نقش من را توضیح داده است. اینکه نمی داند نقش من چیست منظور پست من در باشگاه نیست بلکه نقش من در نتایج تیم است.
*شما بابت این کارها پول هم می گیرید یا رفاقتی است؟
خدا را شکر آنقدر دارم که نیازی نداشته باشم کسی که مادی باشد نمی تواند معنویت را بفهمد.
*مگر آقای ابراهیم زاده و قلعه نویی خودشان مجانی کار می کنند؟
ایشان برای تیم شهر من تلاش می کردند. باید هم پول بگیرند.
*با قلعه نویی در استقلال همکاری می کنید؟
من جانم را هم برای امیر می دهم. من به او گفتم اگر گواردیولا هم بودی پا کنارت نمی گذاشتم ولی چون نوکر حضرت زهرا (س) هستی هر کاری بتوانم برایت می کنم.
*تحت چه عنوانی؟
اصلا ایشان باید از من بخواهد که بروم. من با امیر مثل داداش هستیم و از او هم بپرسید تایید می کند.
افتخارم این است که با فیروز کریمی کار نکردم
*همکاری تان با قلعه نویی در سپاهان چطور بود؟ ایشان شما را از کجا می شناخت؟
از طریق یکی از دوستان مشترک که مدیر سابق پلی اکریل بود.
*روزی که قلعه نویی زنگ زد به شما چه گفت؟ گفت شما را برای چه کاری می خواهد؟
ایشان با من تماس گرفت و گفت دوست داری به عنوان مشاور در کنار من باشی یا نه. من هم حرفی که زدم به جان دوتا بچه ام همین بود. گفتم اینجا افرادی حضور دارند که رفته اند و کارهایی توانسته یا نتوانسته اند انجام دهند.
*تحت چه عنوانی؟
این را باید از خودش بپرسید.
*یعنی شما نمی دانید؟
من یک مربی فوتبالم و 20 سال سابقه دارم.
*یعنی مشاوره فنی می دادید؟
من هر کاری که ایشان از من می خواستند انجام می دادم.
*انگار کار شما در فوتبال کار متعارفی نیست و نمی شود تعریفی برایش ارایه داد.
برای شما مثالی می زنم. قبل از اینکه من به سپاهان بروم، عماد رضا که به مصر رفته بود با آن تیم به مشکل خورده بود و قصد داشت برگردد. عنایتی را هو می کردند. در آن شرایط سپاهان علاوه بر عنایتی، یانوش، کاظمیان و توره را هم داشت.
هفته اول با راه آهن یک - یک کرده بود که گلش را عنایتی زده بود. هفته دوم با ملوان صفر - صفر کرد و هفته سوم با فولاد یک - یک کرده بودند. با گل پنالتی هادی عقیلی که پنالتی اش را عنایتی گرفته بود.
در بازی چهارم مقابل پاس عنایتی، دقیقه 60 وارد زمین شد و یک عده روی سکو او را هو کردند. اگر قرار به هو کردن باشد توره و یانوش و کاظمیان را هو کنید. تیم تان 2 گل زده که یکی اش را عنایتی زده و آن یکی هم پنالتی اش را گرفته. همین ها مشغول تشویق جواد کاظمیان بودند که حتما یادتان هست چه اتفاقی افتاد.
*شما چه کردید؟
ما جلساتی که گذاشتیم با رهبران توده ها و روی سکوها را کنترل کردیم و قرار بر این شد به جای چپ نگاه کردن به بازیکن موثر تیم تک تک بازیکنان را تشویق کنند. گفتیم روی سکو بزنید و برقصید یادم نمی رود. از هفته های بعد رضا عنایتی هم شروع به رقصیدن کرد. کسی که او را هو کرده بودند.
*البته کارهایی که در سپاهان انجام داده اید با کارهایی که در ذوب آهن انجام دادید، ارتباطی ندارد.
شما برای اینکه مربی موفقی باشید باید توانمندی های مختلف و زیادی داشته باشید. یکی مثل امیر قلعه نویی که توامندی های زیادی دا رد به شرطی که آرامش داشته باشد و آرامشش از او گرفته نشود.
من وقتی در کنار تیم بودم جلوی خیلی چیزها را می گرفتم. نمی گذاشتم بازیکن هر کاری دلش خواست بکند. نمی گذاشتم روی سکو جهت دار کسی را هو کنند. نمی گذاشتم علیه او گروه تشکیل بدهند.
*پس بادیگاردش بودید؟
(عصبانی می شود) شما آنجا نشسته ای هرطور می خواهی صحبت می کنی. بادیگارد مال کسانی است که در دبی نشسته اند و دارند کارهای کثیف انجام می دهند. زشت است این حرف.
*با فیروز کریمی هم کار کرده اید؟
افتخارم این است که با ایشان کار نکردم.
*چرا؟ مشکل ایشان چه بود؟
من با ایشان کنار نیامدم با اینکه آن زمان نیاز داشتم ولی نیم فصل چکم را پاره کردم و رفتم.
پیش بینی های آقای پیش بین
۱- پرسپولیس در فصل آینده در ابتدا به مشکل می خورد و مثل سپاهان فصل گذشته اول فصل بدی را تجربه می کند. الان شاید ندانید که به دنیزلی فرصت ۵ هفته ای داده اند. عابدینی مشاور رویانیان است و قصد دارد درخشان را به پرسپولیس بیاورد تا از این طریق بتواند خودش در تیم اعمال نفوذ کند. اگر پرسپولیس بتواند مثل سپاهان بعد از یک دوره بحران به خوبی آن را مدیریت کند می تواند به یک ابرقدرت تبدیل شود که کسی جلودارش نیست.
۲- تیم ملی را در بازی با قطر ببینید. تاکتیک های کی روش در این بازی جواب نخواهد داد و تیم ملی بازی بدی از خود به نمایش می گذارد ولی با خلاقیت بازیکنان در نهایت موفق می شویم بازی را ببریم.
۳- استقلال یک سری مشکلات درونی درد که باید آنها را حل کند. این تیم چند هفته دچار درگیری های داخلی می شود و بستگی دارد این دوره را چطور مدیریت کند. اگر به خوبی از پس آن برآید مدعی اصلی قهرمانی است و اگر نتواند برای اواسط جدول روی آن حساب کنید.
۴- ذوب آهن، فجر و پیکان تیم هایی هستند که پدیده این فصل خواهند شد. در حالی که کسی حسابی روی این تیم ها باز نمی کند. گهر، آلومینیوم و راه آهن را از الان گزینه های سقوط بدانید.
۵- بازی های تیم های حاضر در یورو را ندیده و آنالیز نکرده ام. بعد از تماشای بازی هایشان می توانم پیش بینی کنم چه تیمی قهرمان می شود.
هراتی پور پس از چاپ این گزارش به دفتر آمد تا از خودش دفاع کند. متن گفت و گوی مفصل با او را بخوانید. هرچند که او با بیان ویژه خودش این توانایی را داشت تا هر سوالی را بی جواب بگذارد. این گفت و گو را بخوانید و قضاوت کنید تهمت هایی که به او می زنند، واقعیت دارد یا نه.
*فصل گذشته حضور شما در کنار ابراهیم زاده روی نیمکت ذوب آهن تحت چه عنوانی بود؟
من از دوستان آقای ابراهیم زاده هستم و از سال ۷۲ که ایشان در تیم نیروی انتظامی بود و در مقاطع مختلف من در کنار ایشان بودم و ارادت دارم به ایشان. درمورد توانایی های فنی ایشان هم عقیده دارم جایگاهش در سرمربیگری تیم ملی است.
*متوجه نشدیم. نقش شما چه بود؟
دو فصل پیش در سپاهان هم بعد از ورود من نتایج بهتر شد. در تیمی که شش ملی پوش دارد چرا باید چنین شبهاتی وجود داشته باشد؟
*باز هم نفهمیدیم نقش شما چه بود؟
ببینید فوتبال چهار حوزه دارد. تکنیکی، تاکتیکی، بدنی و روانی. حوزه بدنی مربوط به بدنساز تیم است. حوزه تکنیکی هم به پتانسیل بازیکن برمی گردد که غنای تکنیکی کشور ما بسیار زیاد است. حوزه تاکتیکی هم در حوزه سرمربی تیم است. می ماند حوزه روانی که متاسفانه در فوتبال ما کمتر به آن بها داده می شود.
*یعنی شما نقش روانشناس را در تیم دارید؟
من در هر چهار حوزه تخصص دارم.
*کاری که آقای ابراهیم زاده از شما می خواستند چه بود؟
ایشان هر کاری از من خواستند انجام دادم. به عنوان سرمربی تیم هر وظیفه ای به من دادند با کمال میل انجام دادم. مثلا درمورد محمد قاضی. روزی که من رفتم هواداران او را هو کردند و به او اسکناس نشان دادند. قاضی الان با تیم ملی نرفته و اینجاست. با او تماس بگیرید و بپرسید من با او چه کردم که روز آخر او تشویق شد.
*البته اتفاقاتی که در حضور شما در تمرینات افتاده کمی عجیب بوده. از اصفهان خبر می رسید که یک بازیکن تیم را در تمرین به گوشه زمین می بردید و با او صحبت خصوصی می کردید و حتی وقتی کسی نزدیک می شد صحبت را قطع می کردید. تا جایی که ما می دانیم در علم روانشناسی چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
بعضی وقت ها مسائلی هست که نمی شود گفت. یک جاهایی بازیکن مسائل خصوصی اش را مطرح می کند که به عنوان مشاور باید امین او باشم و نمی شود آ نها را در حضور جمع مطرح کرد. من به درخواست آقای ابراهیم زاده برای کمک به این تیم رفتم. فصل گذشته هم از هفته دهم برای کمک به قلعه نویی به سپاهان رفتم.
*تحت چه عنوانی؟ روانشناس؟ مساله این است که شما چرا رسما قرارداد نمی بندید و نقش خود را در تیم مشخص نمی کنید؟ چرا دوست دارید یواشکی و پنهانی فعالیت کنید؟
اگر یواشکی بود پس من الان برای چه به دفتر روزنامه شما آمده ام؟ هیچ چیزی پنهانی نبوده و من رسما سر تمرین رفتم و با بازیکنان صحبت کردم. اینکه بخواهم به عنوان روانشناس وارد شوم خب نیازمند مدرک تخصصی در این حوزه است.
*اگر مدرک این رشته را ندارید تخصصش را از کجا آورده اید؟
خب من کار مربیگری کرده ام و از سال 72 در تیم های مختلف فعالیت داشته ام. در حال حاضر هم در کنار آقای ابراهیم زاده به ایشان کمک می کنم.
*چرا قرارداد نمی بیندید؟
باشگاه پول بازیکنان را هم نمی تواند بدهد. مگر باشگاه پولی دارد به من بدهد؟ چرا قرارداد ببندم.
*در این یکی دو سال گذشته یک آدم هایی کنار تیم ها به عنوان روانشناس فعالیت می کنند ولی کارهای عجیبی می کنند. آب پشت دروازه می ریزند، دعا می نویسند و به قول خودشان تیم های حریف را طلسم می کنند. با این صحبت ها چنین شائبه هایی درمورد شما ایجاد می شود.
در گزارشی که شما گرفتید همه حضور من را تایید کردند و حتی نقش من را در تیم تشریح کردند.
*وقتی از بازیکنان درباره شما می پرسیم می ترسند و طفره می روند.
بازیکن باید هم از خبرنگار بترسد و چیز غیرطبیعی نیست.
*اما هنوز ما متوجه نشدیم شما در ذوب آهن چه کار کردید؟
کاری که ما کردیم باید بچه ها را به این خودباوری می رساندیم که برای چه بازی می کنند. مشکلات به حدی بود که آقای ابراهیم زاده در نهایت گفت که پول نیست و هرکس می خواهد برود و اگر کسی ماند دیگر حق ندارد درباره پول حرفی بزند. ما باید بچه ها را به این نقطه می رساندیم که بدانند برای چه اینجا هستند.
*منظورمان نقش شما بود.
توضیحش سخت است. ببینید هر بازیکن یک حوزه ذهنی دارد که به چهار دسته تقسیم می شود.و مجموعش را باید با ترسیم روی کاغذ به دست بیاوری که این هم نیازمند شناخت دقیق از خصوصیات بازیکن است که می شود الماس ذهنی آن بازیکن. با به دست آوردن این الماس ذهنی نوع برخوردی که باید با آن بازیکن بشود را مشخص می کنید.
*شما که می گویید تحصیلات روانشناسی ندارید. این اطلاعات را چطور کسب کرده اید؟
بنده در حوزه های مختلف مطالعات زیادی دارم و 3، 4 هزار کتاب در کتابخانه منزلم دارم که تعداد زیادی از آنها مربوط به روانشناسی است و بخش زیادی از آن در فوتبال کاربرد دارد.
*هیچ وقت به فکر نبوده اید که در حوزه ای که علاقه دارید تحصیل کنید و مدرکش را بگیرید؟
یک نکته را باید به شما بگویم. بیزینسی که درگیرش هستم و در آن موفق بوده ام وقت مرا پر کرده است. من حتی در شرکت های بزرگ با 7000 پرسنل، وقتی مدیرش پیش بینی فروش خواسته، با ضریب خطای یک درصد توانسته ام این کار را انجام دهم. شما یک نفر آدم به من نشان دهید که چنین توانایی ای داشته باشد.
*پس چه شد که سر از تمرین ذوب آهن درآوردید؟ علاقه ای به آن کار نداشتید؟
هنوز در آنجا مشغولم و هم زمان کارم را انجام می دهم.
*آنجا هم پست رسمی دارید یا رفاقتی کار می کنید؟
آنجا شرکت خودم است و مدیرعاملش هستم.
*بازهم برمی گردم به سوال اصلی، چیزی که شما اسمش را روانشناسی می گذارید به این شکل که انجام می دهید ممکن است در جایی متافیزیک به آن گفته شود و در جای دیگر جادوگری.
شوهرعمه بنده آقای کاظمی خلخالی بزرگ ترین فرد در متافیزیک ایران بوده. من متافیزیک را می فهمم و شما نیازی نیست آن را برای من باز کنید. جادوگری و متافیزیک دو بحث جدا از هم هستند و هیچ ارتباطی ندارند.
*منظورمان تصور عامیانه از چنین حوزه هایی است. چرا مباحث جادوگری در فوتبال مطرح می شود؟
این موردی است که باعث سوءاستفاده از عده ای می شود و قصد دارند از آن به پول برسند. مهم نیست علم و تخصصی در این زمینه داشته باشند یا خیر. جادوگری چیزی است که قرآن هم آن را تایید کرده. ولی عده ای از آن سوءاستفاده می کنند تا از این طریق به پول برسند.
*چرا وقتی از بازیکنان در مورد شما می پرسیم حاضر نمی شوند در مورد شما صحبت کنند؟
وقتی من آمدم یک عده در حال به هم ریختن تیم بودند. عده ای که از بیرون دستنور گرفته بودند و منافعشان در جای دیگری بود. اینها با آمدن من جایگاهشان را از دست دادند و نیمکت نشین شدند. وقتی درباره من از آنها می پرسید می گویند بگذار پدرش را دربیاوریم و پشت من اینگونه می گویند. بروید از افرادی که فعال بودند بپرسید. از محمد قاضی، شهاب گردان و پیام صادقیان بپرسید.
چون ایرانی هستم، متهم می شوم
*شما توضیح قانع کننده درمورد نقش تان در تیم نمی دهید. در هر سیستمی ممکن است شخص تاثیرگذاری وجود داشت ولی کسی نمی گوید قدرت ماورایی دارد. چرا درباره شما این طور فکر می شود؟
در رهبری تحول می گویند آینده در حال اختراع شدن است. چه شما باشی چه نباشی. من در رهبری تحول چنین دیدگاهی دارم. دور از جان شما مطمئن باشید اگر من پاسپورتم خارجی بود در اینجا مرا روی سرشان می گذاشتند و می گفتند این شخصی است که سپاهان و ذوب آهن را متحول کرده است ولی چون ایرانی هستم به قدرت ماورایی متهم می شوم.
*مشکل این است که در خفا رفت و آمد می کنید و فعالیت تان در یک مجموعه شفاف نیست.
هرگز در خفا نبوده. من با بنز ۲۸۰ میلیونی رفتم سر تمرین سپاهان و آمدم. کسی در خفا می رود و می آید که او را در خورجین پنهان کنند.
*وقتی می گوییم خفا منظور خط تیره ای است که جلوی عنوان شما وجود دارد. مشاور؟ آنالیزور؟ روانشناس؟ مربی؟ چرا مشخص نیست؟
من دارم می گویم بنده مربی فوتبالم و در همه حوزه ها تخصص دارم. مدارکم هم موجود است. بنده علاقه ای به نفر اول بودن ندارم. وقتش را هم ندارم. الان این گلایه از من می شود که چرا وقتی تیم های مشهرو به بحران می خورند وارد می شوی و دائم کمک نمی کنی. حقیقتا وقتش را ندارم. من می خواهم دو کلمه حرف به آقای ابراهیم زاده بزنم باید پشتش ده کتاب خوانده باشم و ۲۰ ساعت فیلم دیده باشم تا حرفم جای حرف و حدیث نداشته باشد.
کسی که جادو می کند خونش حلال است
*شما در انرژی درمانی هم تخصص دارید؟
من انرژی درمانی را می شناسم ولی تخصص در آن ندارم.
*در اصفهان می گویند با دست دادن با بازیکنان به آنها انرژی منتقل می کردید.
بحث انتقال انرژی نیست. یک وقت شما از دست دادن با کسی احساس شادی می کنید. این فرق دارد با اینکه انرژی درمانی صورت گرفته. ولی در این علم هست که وقتی رگ گردن شما می گیرد با فشار دادن قسمتی در زیر سدت این درد آزاد می شود. بازیکن نمی تواند به من دروغ بگوید که مصدوم است.
*در ذوب آهن چنین کاری می کردید؟
این دخالت در کار پزشک است و من چنین کاری نمی کنم.
*در کل جادوگری در فوتبال کاربرد دارد؟
من نمی دانم کاربرد دارد یا نه. جادوگری می دانی یعنی چی؟ یعنی کسی که این کار را می کند خونش حلال است. من همیشه برای دو تیم دعا می کنم تا حق کسی ضایع نشود.
*این چیزی که شما می گویید در هیچ کجا وجود ندارد. مشاوری که در همه چیز احاطه دارد ولی سمتی ندارد. شما در همه جلسات تمرینی حضور داشتید ولی بدون پست و سمت خاصی؟
من باید در تمرین حضور پیدا می کردم تا شرایط تک تک بازیکنان دستم باشد و اگر مشکلی داشتند بتوانم کمک کنم.
*شما ادعا می کنید به بازیکنان کمک می کردید. درحالی که وقتی با بازیکنان ذوب آهن حرف می زنیم، می ترسند.
شما می گویید در تیم تان جادوگر دارید. آنها هم این طور می گویند.
*ما با محمد حسینی و باقر صادقی صحبت کردیم و آنها ادعا کردند که اسم شما را نشنیده اند.
توقع دارید چه بگویند. وقتی خبرنگارها را امین خود نمی دانند می گویند ممکن است حرف ها را تغییر بدهند و طوری بنویسند که رفاقت دو نفر به هم بخورد.
*اما سابقه نداشته کسی بگوید فلانی را ندیده ایم. مگر اینکه یک جای کار بلنگد. الان شباهت کارهایی که شما می کنید با افرادی که ادعای جادوگری می کنند شبیه است.
آنها برای پول این کار را می کنند ولی من تمکن مالی دارم.
*این چه چیزی را عوض می کند؟ شما می گویید من با انرژی درمانی مصدومیت را خوب می کنم.
چرا محمد حسینی و فرشید طالبی را خوب نکردم؟ اتفاقات باشگاه ذوب آهن برعکس این مسائل است. چرا از وقتی من رفتم توپ هایمان توی دروازه نرفته است؟
*ببینید. مسائلی به شما نسبت داده می شود که می گویند این جادوگر است و این کارها را می کند. شما آن کارها را تایید می کنی و می گویی جادوگری نیست و علمی است. بحث در اینجا تمام می شود؟
الان برادرزاده من در دو رشته همزمان در دانشگاه درس می خواند. به شما باشد می گویید او هم جادو جنبل کرده است. هرکسی توانایی هایی دارد. حالا یک عده می خواهند قبول کنند می خواهند قبول نکنند.
همکاری با قلعه نویی
*چرا در تیم کسی سمت شما را نمی داند؟
شما از چه کسی پرسیدید؟
*از بازیکنان و دستیاران آقای ابراهیم زاده؟
در مصاحبه خود شما آقای حاج رسولی ها نقش من را توضیح داده است. اینکه نمی داند نقش من چیست منظور پست من در باشگاه نیست بلکه نقش من در نتایج تیم است.
*شما بابت این کارها پول هم می گیرید یا رفاقتی است؟
خدا را شکر آنقدر دارم که نیازی نداشته باشم کسی که مادی باشد نمی تواند معنویت را بفهمد.
*مگر آقای ابراهیم زاده و قلعه نویی خودشان مجانی کار می کنند؟
ایشان برای تیم شهر من تلاش می کردند. باید هم پول بگیرند.
*با قلعه نویی در استقلال همکاری می کنید؟
من جانم را هم برای امیر می دهم. من به او گفتم اگر گواردیولا هم بودی پا کنارت نمی گذاشتم ولی چون نوکر حضرت زهرا (س) هستی هر کاری بتوانم برایت می کنم.
*تحت چه عنوانی؟
اصلا ایشان باید از من بخواهد که بروم. من با امیر مثل داداش هستیم و از او هم بپرسید تایید می کند.
افتخارم این است که با فیروز کریمی کار نکردم
*همکاری تان با قلعه نویی در سپاهان چطور بود؟ ایشان شما را از کجا می شناخت؟
از طریق یکی از دوستان مشترک که مدیر سابق پلی اکریل بود.
*روزی که قلعه نویی زنگ زد به شما چه گفت؟ گفت شما را برای چه کاری می خواهد؟
ایشان با من تماس گرفت و گفت دوست داری به عنوان مشاور در کنار من باشی یا نه. من هم حرفی که زدم به جان دوتا بچه ام همین بود. گفتم اینجا افرادی حضور دارند که رفته اند و کارهایی توانسته یا نتوانسته اند انجام دهند.
*تحت چه عنوانی؟
این را باید از خودش بپرسید.
*یعنی شما نمی دانید؟
من یک مربی فوتبالم و 20 سال سابقه دارم.
*یعنی مشاوره فنی می دادید؟
من هر کاری که ایشان از من می خواستند انجام می دادم.
*انگار کار شما در فوتبال کار متعارفی نیست و نمی شود تعریفی برایش ارایه داد.
برای شما مثالی می زنم. قبل از اینکه من به سپاهان بروم، عماد رضا که به مصر رفته بود با آن تیم به مشکل خورده بود و قصد داشت برگردد. عنایتی را هو می کردند. در آن شرایط سپاهان علاوه بر عنایتی، یانوش، کاظمیان و توره را هم داشت.
هفته اول با راه آهن یک - یک کرده بود که گلش را عنایتی زده بود. هفته دوم با ملوان صفر - صفر کرد و هفته سوم با فولاد یک - یک کرده بودند. با گل پنالتی هادی عقیلی که پنالتی اش را عنایتی گرفته بود.
در بازی چهارم مقابل پاس عنایتی، دقیقه 60 وارد زمین شد و یک عده روی سکو او را هو کردند. اگر قرار به هو کردن باشد توره و یانوش و کاظمیان را هو کنید. تیم تان 2 گل زده که یکی اش را عنایتی زده و آن یکی هم پنالتی اش را گرفته. همین ها مشغول تشویق جواد کاظمیان بودند که حتما یادتان هست چه اتفاقی افتاد.
*شما چه کردید؟
ما جلساتی که گذاشتیم با رهبران توده ها و روی سکوها را کنترل کردیم و قرار بر این شد به جای چپ نگاه کردن به بازیکن موثر تیم تک تک بازیکنان را تشویق کنند. گفتیم روی سکو بزنید و برقصید یادم نمی رود. از هفته های بعد رضا عنایتی هم شروع به رقصیدن کرد. کسی که او را هو کرده بودند.
*البته کارهایی که در سپاهان انجام داده اید با کارهایی که در ذوب آهن انجام دادید، ارتباطی ندارد.
شما برای اینکه مربی موفقی باشید باید توانمندی های مختلف و زیادی داشته باشید. یکی مثل امیر قلعه نویی که توامندی های زیادی دا رد به شرطی که آرامش داشته باشد و آرامشش از او گرفته نشود.
من وقتی در کنار تیم بودم جلوی خیلی چیزها را می گرفتم. نمی گذاشتم بازیکن هر کاری دلش خواست بکند. نمی گذاشتم روی سکو جهت دار کسی را هو کنند. نمی گذاشتم علیه او گروه تشکیل بدهند.
*پس بادیگاردش بودید؟
(عصبانی می شود) شما آنجا نشسته ای هرطور می خواهی صحبت می کنی. بادیگارد مال کسانی است که در دبی نشسته اند و دارند کارهای کثیف انجام می دهند. زشت است این حرف.
*با فیروز کریمی هم کار کرده اید؟
افتخارم این است که با ایشان کار نکردم.
*چرا؟ مشکل ایشان چه بود؟
من با ایشان کنار نیامدم با اینکه آن زمان نیاز داشتم ولی نیم فصل چکم را پاره کردم و رفتم.
پیش بینی های آقای پیش بین
۱- پرسپولیس در فصل آینده در ابتدا به مشکل می خورد و مثل سپاهان فصل گذشته اول فصل بدی را تجربه می کند. الان شاید ندانید که به دنیزلی فرصت ۵ هفته ای داده اند. عابدینی مشاور رویانیان است و قصد دارد درخشان را به پرسپولیس بیاورد تا از این طریق بتواند خودش در تیم اعمال نفوذ کند. اگر پرسپولیس بتواند مثل سپاهان بعد از یک دوره بحران به خوبی آن را مدیریت کند می تواند به یک ابرقدرت تبدیل شود که کسی جلودارش نیست.
۲- تیم ملی را در بازی با قطر ببینید. تاکتیک های کی روش در این بازی جواب نخواهد داد و تیم ملی بازی بدی از خود به نمایش می گذارد ولی با خلاقیت بازیکنان در نهایت موفق می شویم بازی را ببریم.
۳- استقلال یک سری مشکلات درونی درد که باید آنها را حل کند. این تیم چند هفته دچار درگیری های داخلی می شود و بستگی دارد این دوره را چطور مدیریت کند. اگر به خوبی از پس آن برآید مدعی اصلی قهرمانی است و اگر نتواند برای اواسط جدول روی آن حساب کنید.
۴- ذوب آهن، فجر و پیکان تیم هایی هستند که پدیده این فصل خواهند شد. در حالی که کسی حسابی روی این تیم ها باز نمی کند. گهر، آلومینیوم و راه آهن را از الان گزینه های سقوط بدانید.
۵- بازی های تیم های حاضر در یورو را ندیده و آنالیز نکرده ام. بعد از تماشای بازی هایشان می توانم پیش بینی کنم چه تیمی قهرمان می شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر