كوچ ورزش از شورا به مجلس
حالا بايد منتظر تاييد صلاحيتها بود و ديد كه از خيل عظيم و مشتاق ورزشيها كه براي حضور در انتخابات مجلس شوراي اسلامي ثبت نام كردهاند، چه تعداد جواز حضور در انتخابات را -كه ٧ اسفند برگزار خواهد شد- كسب خواهند كرد.
باري، بسياري از مردم موافق حضور ورزشيها در انتخابات مجلس هستند و خيليها هم مخالف. موافقان با اين استدلال كه ورزشيها افراد صاف و صادقتري نسبت به مردان سياسي بوده و چون از جنس مردم هستند، حرف توده را بهتر ميفهمند و ميتوانند در مجلس از حق ورزش و مردم دفاع كرده و در قانونگذاريها تاثيرگذار بوده و در اين بين هم كاري براي اوضاع نه چندان خوب ورزش كشور كنند، موافق حضور چهرههاي ورزشي بوده و از اين افراد حمايت ميكنند. مخالفان هم نبود تخصص را دليل اصلي مخالفت خود ميدانند و نگران از تاثيري كه ورزشيها با حضور در مجلس ميتوانند در قانونگذاري و مسائل ديگر داشته باشند. اين افراد بر اين باورند كه ورزشيها به دليل نداشتن تخصص و سابقه سياسي، نميتوانند بازدهي و عملكرد مناسبي داشته باشند و تحت تاثير جناحها و حزبهاي مختلف قرار گرفته و بيشتر از اينكه نماينده مردم باشند، آدم آدمهاي سياسي خواهند شد. به هر حال موضع اين دو گروه مشخص است و تكليفشان روشن،
چرا كه تصميم خود را گرفتهاند و كمتر ديده شده كه اين افراد از موضع خود كوتاه بيايند يا تغيير موضع دهند؛ پس ميماند گروه سوم كه حضور ورزشيها در مجلس برايشان مهم نيست و اين گروه تاثيرگذارترين افراد در اين انتخابات و هر انتخابات ديگري هستند، چرا كه تصميم آنها براي قرار گرفتن در دسته موافقان و مخالفان ميتواند حكم به برنده يا بازنده شدن هر نامزدي دهد، پس براي اينكه انتخابات با انتخاب افراد اصلح به سرانجام برسد بايد شرايط طوري پيش برود كه دسته سوم به افرادي راي دهند كه ميتوانند نمايندگان بهتري براي مجلس و مردم باشند. به هر حال ما تجربه حضور ورزشيها در شوراي شهر را داريم و اين كمك خوبي براي گرفتن تصميم نهايي است. بله، جامعه ايراني پيش از اين نيز شاهد حضور ورزشيها در عالم سياست بوده، اولين چهره شاخص ورزشي كه وارد مجلس شد، اميررضا خادم قهرمان سابق كشتي جهان و دارنده مدال برنز المپيك بود. او در سال ١٣٨٢ نماينده مجلس شد.
در ادامه ورزشكاران زيادي همچون رسول خادم، حسين رضازاده، هادي ساعي، عباس جديدي و عليرضا دبير با حضور در شوراي شهر از ورزش به سياست آمدند. حال نوبت به مجلس رسيده كه ورزشكاران و مدالآوران براي ورود به آن تلاش كنند؛ اما واقعا تجربه حضور ورزشيها در سياست چه اندازه خوب و درست بوده است؟ اين بر عهده شما خوانندگان؛ شمايي كه تصميم داريد راي دهيد و همگي هم دوست داريد بهترين افراد به كرسيهاي مجلس شوراي اسلامي تكيه بزنند؛ اما چيزي كه مشخص است اينكه حضور ورزشيها در سياست همان اندازه درست و مناسب ميتواند باشد كه حضور سياسيها در ورزش! پس اين تعبير خوبي نيست كه بگويم چون سياسيها به ورزش ورود كرده و دخالت ميكنند، پس ورزشيها هم بايد به هر قيمتي، براي تلافي هم كه شده وارد سياست شوند. تصميم با شما.
نكته ديگر اينكه همان اندازه كه خوب است سياسيها وارد ورزش شوند و براي سلامتي خودشان هم كه شده كمي ورزش كنند، به همان اندازه خوب و مناسب است ورزشيها وارد سياست شوند و از اوضاع و احوال اطلاع داشته باشند، نه بيشتر و نه كمتر. مردان سياسي براي سياست و مردان ورزشي براي ورزش؛ هر كس در حوزه و تخصص خود فعاليت كند بهتر است؛ البته استثناها هميشه وجود داشته و دارند و نميتوان منكر اين موضوع شد.
ارسال نظر