شوهر، جوانش بهتر است یا جا افتادهاش؟!
اگر شما هم برای انتخاب مردی که از شما کوچکتر است، مردد ماندهاید، این مطلب را بخوانید

مجله سیب سبز : در ازدواج مردی که از همسر آیندهاش کوچکتر است، حرف و حدیثهای بسیاری گفته میشود. بزرگتر بودن زن در زندگی مشترک، نه تنها در فرهنگ ما یک تابو تلقی میشود، بلکه از نظر اغلب روانشناسان و مشاوران خانواده هم قابل پذیرش نیست. روانشناسان معتقدند، کوچکتر بودن مرد خانواده، در هر دورهای از ازدواج، مشکلات مربوط به خودش را به همراه میآورد. در دهه سوم و چهارم زندگی، مردانی که از همسرشان کوچکترند، ناپخته به نظر میرسند و نمیتوانند عنان زندگیشان را به دست گیرند و در دهههای بعدی زندگی، این مردان از همسرشان سبقت میگیرند و همسری که بهخاطر تغییرات هورمونی و شرایط بدنیاش به سراشیبی نزدیک شده را جا میگذارند. اگر شما هم برای انتخاب مردی که از شما کوچکتر است، مردد ماندهاید، ادامه این مطلب را بخوانید. گرچه بقا یا شکست رابطه شما، به سن فعلی، میزان اختلاف سنی و شرایط خانوادگی و روانی هر دوی شما وابسته است اما تجربه زن و شوهرهای دیگر نشان داده است در اغلب این ازدواجها، مشکلات گفته شده این همسران را آزار میدهند.
گاهی حوصله تان را سر می برد
تفاوت سنی زیاد آن هم در شرایطی که زن از مرد بزرگتر باشد، آرام آرام فاصله میان شما را بیشتر میکند. ممکن است شمایی که چند سال از شوهرتان بزرگتر هستید، گاهی تحمل خامی و بیتجربگیاش را نداشته باشید و از اینکه در مورد برخی از مسائل زندگی به اندازه شما نمیداند و به سرعت شما برخی چیزها را یاد نمیگیرد، آزرده شوید. این مشکل به ویژه در سالهایی که همسر شما ۰۲ تا ۰۳ سالگیاش را میگذراند، آزاردهندهتر خواهد بود زيرا شما بسیاری از دغدغهها و تفکراتی که او در این سالها با آن سر و کله میزند را قبلا گذراندهاید و اینکه او با مسائلی دست به گریبان است که شما از آنها عبور کردهاید، گاهی ناامیدتان خواهد کرد. بعد از مدتی ممکن است شما حوصله نداشته باشید که شاهد بزرگ شدن او باشید یا آزمون و خطایش برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطیاش را نتوانید تحمل کنید.
فراموش نکنید اعتماد به نفس و مهارتهایی که آنها را ساده و عادی تلقی میکنید، در طول سالها تجربه، آزمون و خطا به دست آمدهاند و شاید دیدن تقلاهای فرد دیگری برای رسیدن به جایگاه فعلی شما، بعد از مدتی خسته کننده و کسالت آور شود.
او را کنترل می کنید
اختلاف سنی برای شما قدرتی را به همراه میآورد که توازن رابطه شما را برهم میزند. بزرگتر بودن اگر با نشانههایی که به آن اشاره کردیم همراه شود، اقتداری به شما میدهد که خواسته یا ناخواسته از آن استفاده میکنید، با کمک آن به مرور به همسری کنترلگر تبدیل میشوید و مدام برای همسرتان تعیین و تکلیف میکنید. بخشی از این اقتدار از تصور ذهنی شما ناشی میشود و بخشی از آن را هم همسرتان به شما هدیه میکند. همسری که از شما کوچکتر است، گاهی اعتماد به نفسش را از دست میدهد و احساس میکند که برای انجام هر کاری باید از شما کسب تکلیف کند.
برایش مادری می کنید
زمانی که چند سال یا چند دهه با همسرتان اختلاف سنی دارید، همیشه به یاد نخواهید داشت که شما «یک همسر» هستید، نه بیشتر و نه کمتر. چه بخواهید و چه نخواهید این تفاوت شما را به سمت مادری، پند و اندرز دادن یا مراقبتهای بیدلیلی که گاهی آزار دهنده میشوند سوق میدهد. دلیل این اتفاق هم ساده است. شما اشتباهاتی که او امروز مرتکب میشود را قبلا انجام دادهاید و نمیتوانید بپذیرید که یک نفر بهخاطر بیخبری از راهحلهای ساده، راه خود را طولانی کند یا راه اشتباهی را انتخاب کند. مادری شما نه تنها به مرور از او فردی ناتوان و نابالغ میسازد، بلکه زمینه شورشی علیه شما در آینده را فراهم میکند. درست مثل بچهای که روزی از امر و نهی مادرش خسته میشود و به دنبال استقلال میگردد، همسر شما هم روزی از رفتارهای رئیس مآبانه یا حمایت بیش از حدتان خسته میشود و برای پاره کردن تمام این قید و بندها تلاش میکند.
چنین روابطی معمولا با احساس شکست و سرخوردگی برای فرد بزرگتر و با احساس طرد شدگی برای فرد کوچکتر خاتمه مییابد.
او را بی عرضه می بینید
شما راه خود را رفتهاید، فرصت شغلی دلخواهتان را پیدا کردهاید و میدانید که امروز باید با زندگیتان چه کنید اما او تازه اول راه است. احتمالا خواستگار کم سن و سال شما، هنوز در دنیای رؤیاهایش زندگی میکند و تا رسیدن به ثبات شما، به زمان زیاد و تجربه شکستهای بسیار نیاز دارد. اغلب کسانی که از همسرشان بزرگتر هستند، ثبات مالی بهتری دارند و به همین دلیل، در رابطهشان احساس قدرتمندتر بودن میکنند. همین موضوع کوچک و بهظاهر بیاهمیت، ممکن است در شما احساس انزجار ایجاد کند و باعث شود، همسرتان را به این دلیل که درآمد کمتر و شرایط اقتصادی پایینتری نسبت به شما دارد، بیعرضه بدانید. شاید هم نخواهید به این مشکل اجازه دهید که عشق شما را ویران کند و به همین دلیل، بهخاطر اینکه احساسات او را جریحه دار نکنید، از توقعات خود صرف نظر كرده تا غرور او را حفظ کنید.
بعد از مدتی خواهید دید زندگی فعلی شما هیچ شباهتی به آنچه پیش از ازدواج تصور میکردهاید ندارد و از اینکه تمام بار این رابطه بر دوش شماست، خسته خواهید شد.
از علایقتان دست می کشید
اگر همسرتان از شما کوچکتر باشد، ممکن است بهخاطر اینکه تفاوتهای میان شما کمتر به نظر برسد، از بخشهایی از زندگیتان دست بکشید. شاید گمان کنید برخی علایق شما برای او جالب نیستند و به همین دلیل آنها را کنار بگذارید و به کارهایی رو بیاورید که او به انجامشان عادت دارد. شما ممکن است از علایق گروه سنی خود فاصله بگیرید و به جای معاشرت با دوستان هم سن و سالتان، با گروه دوستی او رابطه بیشتری برقرار کنید و مثل آنها رفتار کنید تا جوانتر به نظر برسید. این موضوع کم کم به ظاهر شما هم سرایت پیدا میکند و از سبک پوشش گرفته تا جنس تفریحاتتان را متحول میکند؛ تحولی که شاید در آغاز عادی به نظر برسد اما بعد از مدتی شما را از خود واقعیتان دور میکند و آزار دهنده به نظر میرسد.
بودن در کنار کسانی که از شما جوانتر و پرانرژیتر هستند، در آغاز ممکن است هیجان انگیز باشد اما یادتان نرود آدمها بعد از مدتی زندگی هیجانانگیز، باز هم میخواهند به روزهای قبلیشان برگردند و با عادتهایشان زندگی کنند.
به خودتان شک میکنید
بودن در کنار مردی که سالها از شما جوانتر است و در اوج آمادگی جسمانی به سر میبرد، شما را نسبت به خودتان دچار تردید خواهد کرد. چیزی نخواهد گذشت شما خودتان را با زنان هم سن و کوچکتر از او مقایسه کرده و با دیدن هر چروک یا افتادگی کوچک در صورتتان، از دست دادن تناسب اندام یا پیدا شدن گاه و بیگاه یک تار موی سفید در سرتان، نسبت به تناسب میان خود و او تردید کنید. شک شما نسبت به خودتان و تناسب این رابطه، به مرور شما را نسبت به او بیاعتماد خواهد کرد و حضور او در اجتماع و در کنار زنان جوانتر، از نظر شما یک تهدید تلقی خواهد شد. شاید در زمانی که به او «بله» میگویید، نسبت به فردی که قرار است زیر یک سقف با شما زندگی کند اعتماد کامل داشته باشید، اما اگر اعتماد به خود را از دست دهید، آرام آرام به کوچکترین رفتاری که همسرتان انجام میدهد حساس میشوید و با بیاعتمادی زندگی را برای خودتان و او سخت میکنید.
چون دخترها از لحاظ جسمی و عقلی زودتر بالغ میشوند، از معکوس بودن اختلاف سنی ازدواج لطمه زیادی میبینند. زمانی که خانمها به سن یائسگی نزدیک میشوند، این تفاوت سنی خودش را بیشتر نشان میدهد و به چشم هر دو طرف دردسرساز میشود.
تصمیمتان را بگیرید
اگر با وجود خواندن این متن، هنوز هم گمان میکنید برای ازدواج با خواستگاری که از شما کوچکتر است مصمم هستید، به این سؤالات جواب دهید. در صورتی که پاسخ شما به ۴ سؤال از این ۷ سؤال منفی باشد، نباید انتظار موفقیت از این رابطه را داشته باشید. اما قبل از خواندن سؤالات صادق باشید و فراموش نکنید این، یکی از مهمترین تصمیمات زندگی شماست.
برای او احترام قائل هستید؟
به او افتخار میکنید؟
به او اعتماد دارید؟
از او میآموزید؟
خانواده و اطرافیانتان به این ارتباط احترام میگذارند؟
از تفریحات و معاشرتهایش لذت میبرید؟
تصمیمات و روش زندگیاش را عاقلانه میپندارید؟
نظر کاربران
حتی با وجود 7 یا 8 سال اختلاف سنی باز هم خانمها از اقایان عاقل تر و بالغ تر هستند... البته نه همیشه . البته این یک قاعده است و استثنا هم همیشه وجود دارد.
پاسخ ها
عاقلی و بالغی براتون بد تعریف شده عزیز جان.
دور و برم زن و شوهرایی هستن که زن 7 یا 8 سال بزرگتر از شوهرشه و زندگی خیلی خوبی هم دارن
واقعا فهم و درک میتونه چقدر باشه...
بابا اصلا شوهر گیر نمیاد چرا به جون هم میافتید؟؟؟؟
من از شوهرم ده ماه بزرگترم و تاحالا حس نکردم ک مادرشم و شاهد بزرگ شدنش
آدم یا باید ازدواج نکنه..یا با ی مرد مسن ازدواج کنه ک خیالش راحت باشه ک فقط و فقط خودتو میخواد و جونشو هم جدی جدی واست بده...
پاسخ ها
شما لطف كن اول از دماغ فيل بيا پايين بعد بيا باهم صحبت كنيم
اومدي؟ خب حالا شد: هروقت شما مرد رو فقط براي خودش خواستيد يك مردي هم پيدا ميشه كه شما رو براي خودتون بخواد يك مرد هيچوقت جونش رو براي زن نميده بلكه در كنارش زندگي ميكنه تا خوشبخت شه
باریکلا کاربر! تازه مردا در طول زمان این تغییری که انتظار داری رو نمی کنن...خیلی دلت خوش نباشه از ما گفتن بود!
من و همسرم همسن هستیم.خیلی خوبه.خیلی همدیگرو درک میکنیم.خدا رو بخاطر این آرامش و زندگی خوب شکر میکنم و برای همه جوونا آرزوی خوشبختی میکنم
فقط 6 ماه ازم کوچیکتره ، چیکار کنم؟؟؟؟؟
پاسخ ها
ای دل اگر عاشقی ... در پی دلدار باش!
در ضمن مشورت با با تجربه هارو دریاب حتما!!
کاش راه حلم ارائه میکردید!چون این مشکلو دارم . متاسفانه حرفای مشاور هم نتونسته مشکلمو حل کنه .علاقه شدیدی بین من و اقایی وجود داره که 5 سال از خودم کوچکتره.من فوق لیسانس هستم و ایشون فوق دیپلم .از نظر مالی تقریبا توی یک سطح هستیم. به خاطر قیافه بی بی فیسی که دارم حداقل 3-4 سال کوچکتر از سن واقعیم نشون میدم .با وجود خواستگارای زیاد و غلط بودن این رابطه نمیدونم چرا نمیتونم این رابطه رو پایان بدم.اخلاق خوب وایمان قویش پایبندم کرده.هیج جور سنخیتی بین ما وجود نداره اما کاش میتونستم تمومش کنم برام دعا کنید.
پاسخ ها
یه مدت باهاش ارتباط نداشته باش... یه کم که سرد تر شدی، دوباره به بدی ها و خوبی های طرف فکر کن. حتما به بدی هاش فکر کنی ها!
من صمیمانه براتون دعا میکنم که هرچه خوشبختی و مصلحت شما در اون هست بیاد جزء تقدیرتون
شوهر گیر باید کوچیک و بزرگش مهم نیست .
شوهر نیست بابا . مردیم از بی شوهری .
پاسخ ها
والاااا :)))
ابن چه حرفیه کاربرجان! حالا شوهر همچین چیز تحفه ای هم نیس. بالفرض که ازدواج نکردی زندگی کن حالشو ببر. این طوری حرف می زنیم ما دخترا، پسرا واقعا فکر می کنن خبریه. خودشونو گم می کنن. فکر می کنن ماخیلی تو کف شوهریم.
اگر هیچ وقت ازوداج نکردی هم بدون کسی لیاقتتو نداشته.
شوهر همه جورش خوبه، تو این روزای بی شوهری چه چیزهایی میگید!!!
پاسخ ها
وای چقدر خوبه که اصلا شوهر گیر نیاد. والا!!!!!!
شوهر همه جورش بده مجردها برين حالشو ببرين هيچ وقت هم ازدواج نكنين
پسرخالم خیلی خاطرمو میخواد اما من سه سال ازش بزرگترم برا همین بشدت مخالفم.ولی اون خیلی دوسم داره موندم چکارکنم؟!
ای بابا تا قسمت نباشه هرچ هم زور بزنی نمیشه باید خدا بخواد برات اونم از نوع خوبش انشاالله