چه میشد اگر با شنگول و منگول نویسنده می‌شدیم؟

ویرگول: مطلب «چه میشد اگر...» تمرین نویسندگی از کتاب چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟ با تمی طنزگونه می‌باشد.

کدو قلقله زن

چه میشد اگر دختر پیرزن با حیوان هایی که میخواستند پیرزن را بخورند در ارتباط بوده باشند و عضو یک گروه مافیایی بودند، که در آن صورت مادربزرگ را گروگان، طلا و جواهرات را از خانه پاکسازی و اشیا گرانقیمت را به سرقت برده

1یا میگذارند پیرزن در جنگلی بماند که در آن خرس های زیادی وجود دارد

2 یا پیرزن را به رودخانه می اندازند(که با آن همه بلبل زبانی پیرزن حتما رودخانه را رام میکرد و جهت آب را برعکس میکرد و به حساب دختر با دمپایی میرسید)

3 تفنگ که نیست،پس پیرزن را به غاری سوت و کور و پر از خفاش میفرستند

4 پیرزن گریه میکند و میگوید :تا اخر عمرت غذا میپزم و میشورم و میسابم فقط بذار زنده بمانم!

شنگول و منگول و حبه‌ی انگور

گرگ به دم خانه ی بزغاله ها می اید،شنگول از توی اینستاگرام بیرون می اید و به منگول که توی یوتیوب است میگوید که حبه ی انگور را هم از فضای پینترست در بیاورد.

پی اس فایو و ایکس باکس (و فضای مجازی)که بزغاله هارا خنگ کرده به کمک گرگ می اید و در باز میشود.

گرگ کراواتش را مرتب میکند و میگوید: ببخشید با گوشت شما سوسیس درست میشه؟

شنگول: نه والا

حبه ی انگور میگوید: ولی شیشلیگ درست میکنن!

گرگ میگوید: نه در اون حد گرسنه نیستم،انشالله یه روز دیگه خدمت میرسم.

منگول: نه خدمت از ماست

ـ فعلا

سیندرلا

چه میشد اگر پری، سیندرلا را برای نیم ساعت جادو میکرد و بعد از ان ب دلیل فرار از خانه تبدیل به سوسک میشد!

در این صورت مجلس به هم میریخت و سیندرلا له میشد و قصه به خوبی و خوشی به پایان میرسید!

زیبای خفته

چه میشد اگر از فرنگ قهوه و انرژی زا می اوردند و در ازا قرص خواب و استامینوفن و کدیین انرژی را به ارورا و قرص خواب به جادوگر،در این صورت پریان به فرزندان دیگر رسیدگی میکردند و جادوگر هم میخوابید!

*راستی! چند مورد هم شما بگید!