adexo3
۱۴۳۲۸
۷ نظر
۵۰۰۲
۷ نظر
۵۰۰۲
پ

"مرد همیشه متهم" جواب می دهد

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

دیگر کمتر پروژه سینمایی و تلویزیونی را می توان پیدا کرد که در تیتراژش اثری از نام شریفی نیا پیدا نشود، آنهم نه فقط به عنوان بازیگر، که در مسئولیت های مختلف از مجری طرح تا برنامه ریز و مدیر تولید.

هفت صبح: محمدرضا شریفی نیا در گفت و گویی بی پرده به تمام شایعات پیرامون خود پاسخ می دهد مسائلی مثل باندبازی و انحصارطلبی و...

محمدرضا شریفی نیا نخستین بار با تصویری که از خود با نقش «ولید» در ذهن مخاطبان ثبت کرد به چهره ای آشنا تبدیل شد. تصویرگر و نویسنده ای که سال ها پیش از آن فعالیت خود را در سینما شروع کرده بود، اما با شاه نقش «ولید» چهره شد، از آن سال به بعد بود که آرام آرام شرفی نیا به مرد هزارکاره سینمای ایران تبدیل شد.

دیگر کمتر پروژه سینمایی و تلویزیونی را می توان پیدا کرد که در تیتراژش اثری از نام شریفی نیا پیدا نشود، آنهم نه فقط به عنوان بازیگر، که در مسئولیت های مختلف از مجری طرح تا برنامه ریز و مدیر تولید.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

اما این همه کارهای شریفی نیا در سینما نبود، او در سال هایی که سیطره نفوذش را در بین تهیه کنندگان بیشتر می کرد مسئولیت تازه ای را در سینمای ایران احیا کرد، مسئولیتی تحت عنوان انتخاب بازیگر. البته شریفی نیا تا قبل از رسمی کردن این عنوان، چندین و چند نابازیگر را برای پروژه های مختلف انتخاب کرد، نابازیگرانی که حالا تعدادی از آنها جزو ستاره های سینمای ایران هستند. اما ثابت بودن نام تعدادی بازیگر در پروژه هایی که او مسئولیت انتخاب بازیگرانش را برعهده داشت، موجب شد تا حرف و حدیث ها شروع شود و عبارتی چون «باند شریفی نیا» در سینمای ایران متولد شود.

حضور او در طیف متنوعی از آثار سینمایی از کارهای روشنفرکانه مهرجویی تا آثار مردم پسندی مثل اخراجی ها و همکاری با ده نمکی، بر شایعه قدرت پشت پرده او بیشتر دامن زد. او طی این سال ها با همه این حرف و حدیث ها به کارش ادامه داده، طی این مدت بسیاری از همان بازیگرانی که روزی جزو باند او به حساب می آمدند علیه اش موضع گرفتند و تعدادی دیگر هم که شریفی نیا را متهم به باند بازی می کردند، با او در پروژه های دیگر همکاری کردند.

مروری بر پروژه هایی که او در این دو دهه به عنوان مسئول انتخاب بازیگر و یا هر عنوان دیگری حوضر داشته، نشان می دهد که او با اکثر قریب به اتفاق بازیگران سینمای ایران در برهه های زمانی مختلف همکاری کرده است. اما با این حال او هیچ گاه از مساله باندبازی و... تبرئه نشده و در هر دوره و زمانی به داشتن باند متهم بوده، حتی طی دو سال اخیر که گفته می شود دیگر آن برش سابق را ندارد اما به رغم تمام این مسائل او همچنان چهره ای تاثیرگذار در سینمای ایران است. مردی که تسلطش در حوزه های مختلف سینما از طراحی پوستر تا عکاسی و بازیگری و نفوذش در میان اهالی سینما، او را به مهره ای موثر در سینمای ایران بدل ساخته است. شاید لقب آچارفرانسه نشانگر نقش او در سینمای دو دهه گذشته باشد.

حضورش در سریال «از یاد رفته» که پخش آن چندی پیش به پایان رسید بهانه خوبی بود تا با او درباره همه حرف و حدیث هایی که پیرامونش وجود دارد صحبت کنیم.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

من باندباز نیستم اما تیم دارم

یکی از مزایای گفت و گو با محمدرضا شریفی نیا این است که در هر زمینه ای جز کارگردانی می توان با او صحبت کرد. صدها فیلم و سریال در سینما و تلویزیون ایران ساخته شده که نام شریفی نیا به عناوین مختلف از جمله بازیگر، مجری، طرح، برنامه ریز، عکاس، دستیار کارگردان، بازیگردان، انتخاب بازیگر، مدیر تولید و خیلی عناوین دیگر در لیست عوامل آنها وجود دارد ولی بهانه گفت و گوی ما با او حضور کوتاهش به عنوان بازیگر نقش رحمان در سریال «از یاد رفته» به کارگردانی فریدون حسن پور بود اما مسیر گفت و گو به گونه ای طی شد که به بحث جذاب و پرحاشیه انتخاب بازیگران پروژه های سینمایی و تلویزیونی توسط او رسیدیم و برخلاف انتظار ما شریفی نیا قبول کرد درمورد این شایعات که یکی از مهم ترین بحث های همیشگی سینماست کمی صریح تر با ما حرف بزند.

شریفی نیا در این قسمت از مصاحبه به صراحت، شایعات موجود را رد کرد و برای اثبات صحبت هایش هم مثال های فراوانی از بسیاری از بازیگران تراز اول ایران آورد که کارشان را با او شروع کرده اند و الان برای خودشان ستاره ای شده اند. البته ما به دلایلی همه آن مثال ها را بازگو نمی کنیم و ترجیح می دهیم به یکی، دو نمونه بسنده کنیم. به هر حال مصاحبه دارای نکاتی است که شاید دانستنش برای خیلی از کسانی که به حاشیه ها و شایعات سینمایی علاقه مند هستند جذاب باشد.

*در «از یاد رفته» فردیون حسن پور هم مثل خیلی از نقش های دیگران در چند سال اخیر، حضور کوتاهی داشتید. این نقش چه جذابیتی داشت که حاضر شدید آن را بازی کنید؟ اصلا این نقش های کوتاه چه جذابیتی دارند که شما بیتشر به سمت این گونه نقش ها می روید؟

اولا من خیلی به کوتاهی یا بلندی نقش در سینما یا تلویزیون و حتی تئاتر فکر نمی کنم. خیلی از کارها بوده که نقش اصلی اش به من پیشنهاد شده، اما آنها را نپسندیده ام و بازی هم نکرده ام. اگر شخصا مجموعه یک کار اعم از قصه و کارگرداین را دوست داشته باشم آن وقت دیگر اندازه نقش برایم اهمیت ندارد و بیشتر دوست دارم در آن حضور داشته باشم. البته دوستی و مناسبتی که با آدم ها در سینما و تلویزیون دارم هم در انتخاب نقش خیلی موثر است.

سریال «از یاد رفته» هم ابتدا توسطآقای حسن پور یکی از دوستان قدیمی و خوبم برای دخترم مهراوه فرستاده شده بود تا نقش اصلی آن را بازی کند و من هم فیلمنامه را خواندم. در آن زمان مهراوه به دلایلی نتوانست بازی در این نقش را بپذیرد ولی بعد از چند ماه فریدون به من زنگ زد و خواست که نقش رحمان را بازی کنم. من هم باتوجه به اینکه قبلا فیلمنامه را خوانده بودم، کارهای فریدون را هم قبول دارم و از طرفی به نظرم نقش کوتاه و تاثیرگذاری بود، قبول کردم در این کار بازی کنم. خدا را شکر از مجموعه کاری هم که پخش شد خیلی راضی بودم.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

*خیلی ها معتقدند با اینکه تنوع کاری محمدرضا شریفی نیا نسبتا زیاد است ولی خیلی به سمت بازی در نقش های سخت و مشکل نمی رود و اکثر کارهایی که بازی می کند حتی باتوجه به متفاوت بودن کاراکترها از نظر حس و حال شباهت های زیادی به هم دارند. خودتان چقدر این مسئله را قبول دارید؟

اصلا قبول ندارم. شما طیف کارهایی که کردم را مرور کنید. از «ولید» سریال «امام علی(ع)» تا نقشم در «مختارنامه»، نقشی که در سریال «کیف انگلیسی» دارم و با دو نقش کاملا متفاوت در سریال سفر سبز، حتی پدر مذهبی و خشک فیلم سینمایی گیس بریده با پدر فیلم دنیا یا لات فیلم یک اشتباه کوچولو، خب آنها اصلا با هم قابل مقایسه نیستند. اینها کاملا از لحاظ شخصیت و جنس بازی با یکدیگر متفاوتند.

*خب نکته همین جاست که شما نقش دوتا لات یا دوتا حاجی را در دو کار مختلف خیلی شبیه به هم بازی می کنید و همین مسئله باعث می شود که همه تصور کنند شما دارید خودتان را تکرار می کنید. مثل دوتا پدر ظاهرا مذهبی فیلم های «ازدواج به سبک ایرانی» و «دنیا».

ما به تعداد آدم هایی که در جامعه و جود دارند نقش برای بازی کردن داریم ولی تفاوت همه این آدم ها با هم ۱۸۰ درجه نیست. بعضی ها ۱۰ درصد باهم تفاوت دارند، بعضی ها ۲۰ و بعضی ها هم ۱۰۰ درصد. مثلا به تعداد حاجی بازاری های تاجر شما شخصیت متفاوت دارید که در عین شباهت هایی که ممکن است با هم داشته باشند تفاوت های عمده ای هم دارند ولی همان قشر مسلما با یک نفر که شغلش پزشکی است زمین تا آسمان از لحاظ ظاهری و شخصیتی متفاوت است هرچند ممکن است استثنا هم وجود داشته باشد. حرف من این است که اگر شما ۱۰ تا نقش حاجی بازی کنید ناخواسته درصدی از رفتارشان به هم شبیه خواهد بود.

*حرف شما درست است ولی مسئله همین است که آیا آقای شریفی نیا دوست دارد بیشتر نقش هایی را بازی کند که فقط با همان پنج تا ۱۰ درصد تفاوت با هم را داشته، همه چیز خوب و ساده باشد و احتیاج به گریم آنچنانی یا تفاوت های عمده در بازی نداشته باشد؟

یادم هست آقای بیضایی سر کار دزد عروسک ها نکته ای درمورد بازی خانم حاجیان که در آن فیلم نقش عجوزه و مادر را همزمان بازی می کرد عنوان کرد. آقای بیضایی گفت نقش عجوزه بازی کردن خیلی ساده تر از نقش مادر است چون عجوزه یک تیپ کاملا متفاوت است که قابل مقایسه با نقش های دیگر نیست ولی از آنجایی که بخش زیادی از همه مادرها شبیه به هم هستند درست درآوردن نقش مادر کار بسیار سخت تری است چون در عین حال که باید شبیه یک مادر باشی ولی باید تفاوت های خود را هم با مادران دیگر که شاید درصد بسیار پایین با هم تفاوت داشته باشد را به خوبی نشان دهید. به نظرم هنر بازیگری دقیقا همین است که یک بازیگر تبواند آن تفاوت های ریز را در یکسری نقش های کاملا شبیه به هم به خوبی درآورد.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

فکر می کنم اگر قرار باشد نقش پنج تا حاجی، لات یا بازاری را بازی کنم مهم این است که بتوانم تفاوت های ریز آنها را به خوبی درآورم و مردم و منتقدان هم نباید به همان تفاوت ها نگاه کنند و قضاوت کنند که آیا من توانسته ام آن تفاوت های ریز را به خوبی درآورم یا نه. ضمن اینکه معتقدم بازیگری هدف نیست بلکه وسیله است. وسیله ای است برای بیان مفهومی که نویسنده توسط کارگردان قرار است به بینندگان منتقل کند. به همین دلیل است اگر بدانم نقشی که قرار است بازی کنم به کارهای قبلی ام شباهت زیادی هم دارد ولی می توانند به انتقال درست پیام و مفهوم فیلم کمک کند آن را بازی می کنم و هیچ وقت هم دنبال بازی در نقش هایی که صدردصد باهم متفاوت باشد نبوده و نیستم چون به نظرم این مسئله اصلا مهم نیست. شما اگر دقت کنید آدم های بزرگ سینمای جهان مثل چارلی چاپلین خیلی مواقع در فیلم ها آانقدر شبیه نقش های قبلی خود هستند که حتی لباسی را هم می پوشند عوض نمی کنند چون قصد آنها خود نشان د ادن و به رخ کشیدن قدرت بازیگری شان نیست بلکه می خواهند مفهوم خاص و بزرگ اجتماعی را به تماشاچی منتقل کنند.

*تجربه های متفاوتی در زمینه های مختلف پشت دوربین در فیلم ها و سریال های تلویزیونی داشته اید. بازیگری در سینما و تلویزیون چه جایگاه و درجه اهمیتی برای شما دارد؟

جایگاه خیلی ویژهای ندارد. بیشتر دوست دارم بتوانم یک فیلمنامه خیلی خوب که حاوی پیام خوبی برای جامعه، خانواده، جوان ها و حتی بچه ها باشد را به سرانجام برسانم تا اینکه بخواهم حتما در کاری بازیک نم. خیلی اوقات هم پیش آمده باتوجه به شرایط مجبور شدم در یک کار هم بازی کنم ولی در مجموع دغدغه من برای کار سینما خیلی در بازیگری خلاصه نمی شود. به همین دلیل است که انواع و اقسام در تیتراژ اول فیلم بخورد یا آخر فیلم چون در قید و بند انی مناسبت بازیگری نیستم.

*یکی از عنوان های مشهور شما در سینما و تلویزیون انتخاب بازیگری ست. این انتخاب ها چقدر براساس استعداد و توانایی یک بازیگر است و چقدر خارج از قواعد و وابسته به روابط بازیگرها و آدم ها با شماست؟

انتخاب بازیگری در درجه اول آبروی کاری من است و حفظ اعتبارم در سینما خیلی مهم تر از چیزی است که خیلی ها فکر می کنند. کلا وقتی وظیفه معرفی چند نفر برای کاری به دوش شماست اولین چیزی که وجود دارد این است که شما باید یک انتخاب درست داشته باشی تا بتوانی در کاری که می کنی دوام و اعتبار کسب کنی. در بخش یسنمای درجه یک و الف سینما که ما در آن کار می کنیم (کاری به فیلم های درجه سه و هشت و ۱۰ ندارم) نمی توانیم آدم نامناسب جلوی دوربین بفرستیم. موفقیت و عدم موفقیت بازیگری که من برای یک کار معرفی می کنم نتیجه اش کاملا به خودم برمی گردد چون من معرف آن شخص بوده ام. مثل یک رستوران خوب که شما باید هر روز یک غذای خوب به مشتری تحویل بدهید والا خیلی زود اسم شما خراب می شود. انتخاب بازیگری شغل من است و هیچ وقت دوست ندارم ذره ای در این شغل اشتباه کنم چون پای آبرویم وسط است.

*این انتخاب بازیگر تقریبا از چه زمانی به عنوان شغل برای آقای شریفی نیا مطرح و مهم شد؟

نزدیک به دو دهه می شود. از فیلم سینمایی روز واقعه من به انتخاب بازیگری برای کارهای مختلف مشغولم.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

*صادقانه فکر می کنید دلیل اصلی این دوام دو دهه ای در این کار چه بوده است؟

دلیل این دوام دو دهه ای این است، کارهایی که در آنها انتخاب بازیگر کرده ام بازیگران کاملا براساس شایستگی و توانایی شان انتخاب شده بودند. ضمن اینکه اگر شما نظرات مردم را هم در انتخاب هایی که من تا به حال برای ک ارهای مختلف انجام داده ام ببینید بیشتر متوجه می شوید که چقدر موفق بوده. نمونه بارزش انتخاب خانم ویشکا آسایش برای سریال امام علی(ع) بود. زمانی که این خانم هنوز کاری بازی نرکده بود من این نقش را به ایشان سپردم. نقشی که جدا از جاودانگی اش برای مردم، می بینید که نتیجه دو دهه بعدش انتخاب او به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر برای فیلم ورود آقایان ممنوع می شود پس این نشان می دهد که من راهم را درست رفته ام و کارم موفق بوده است. انتخاب پارسا پیروزفر که الان ستاره ای شده برای بازی در فیلم پری به کارگردانی آقای مهرجویی که اولین کار او به حساب می آ مد هم نمونه دیگری از انتخاب هایی است که درستی آن را امروز هم مردم و هم منتقدان تایید می کنند. همه آدم هایی که من انتخاب کرده ام کاملا مشخص هستند و کارنامه مشخصی هم دارند. به کارنامه آنها رجوع کنید تا ببینید شریفی نیا چقدر در انتخاب هایش درست حرکت کرده است.

*خب مسئله همین است، انتخاب بازیگرهای شما موفق بوده پس قاعدتا فیلمنامه های خوبی پیش شما می آید که برایشان بازیگر انتخاب کنید و دقیقا همین جاست که بحث باندبازی و پارتی بازی به وجود می آید. به این مفهوم که خیلی ها می گویند اگر بازیگری در باند شریفی نیا نباشد نمی تواند کار خوب در سینما بازی کند، دوام داشته باشد، پیشرفت کند یا خیلی حاشیه های دیگری که خودتان هم خیلی خوب آنها را می دانید.

اتفاقا مسئله همین است که اگر همه راه ها به شریفی نیا ختم می شود به این معنی است که من در کارم موفق بوده ام ولی باور کنید از ۱۰۰ فیلم تولیدشده سینمای ایران در یک سال شاید درگیر فقط ۱۰ درصد فیلم ها باشم و بقیه اش را دیگران کار می کنند. من براساس ترکیب و محتوای یک فیلمنامه از بازیگران در فیلم ها درست و سر جای خودشان استفاده می کنم و این باعث می شود توانایی هایشان درست دیده شود. اگر بخواهم پارتی بازی کنم و آدمی را نادرست در جایگاهی بگذارم که باعث شود فیلم شکست بخورد اولین ضربه را به خودم زده ام و من به هیچ وجه حاضر نیستم این کار را انجام دهم. در کنار همه اینها امکان ندارد که هر بازیگری از پس هر نقشی برآید، هر نقشی بازیگر خاص خودش را می طلبد و به صرف اینکه طرف ستاره است، نمی توانیم او را در قالب هر نقشی قرار دهیم چون مسلما مردم هم او را نخواهند پذیرفت. خب این نکته ای است که من خیلی روی آن تاکید می کنم و خیلی ها توجهی به آن نشان نمی دهند.

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

*ولی نکته ای که هست بازیگران اصلی اکثر فیلم هایی که شما انتخاب بازیگری آن را برعهده دارید، تقریبا یک عده خاص هستند و انگار وارد شدن به آن طیف از بازیگران اصلی برای بقیه ممنوع یا شاید هم غیرممکن است.

اصلا این گونه نیست اما یک نکته ای وجود دارد، بعضی بازیگران در سینما مثل امین حیایی بازیگران ویژه ای محسوب می شوند ممکن است از هر ۱۰ فیلمی که فیلمنامه اش به دست من می رسد ۹تا از آنها خواستار حضور امین حیایی باشند و اصلا براساس او فیلمنامه می نویسند. خب این به من مربوط نمی شود بلکه به اصرار تهیه کننده ها برای حضور فلان بازیگر برای فیلم شان برمی گردد. گاهی اوقات برای تهیه کننده اعتبار بازیگران برای یک فیلم مهم تر از موقعیت آنهاست و در این صورت اگر نقش مشکل خاصی برای اعتبار بازیگر به وجود نیاورد من هم مخالفتی نمی کنم. ضمنا ینکه دو نکته مهم هم وجود دارد اولا مگر ما چند بازیگر تاپ و درجه یک در سینمای ایران داریم؟ ثانیا اگر ما ۵۰۰ بازیگر ثبت شده برای نقش های درجه یک تا ۱۰ در سینما داریم من حداقل با ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از آنها کار کرده ام و همچنان هم کار می کنم. همه این ادعاهای من هم مستند است. لیست فیلم هاییکه من تا به حال کار رده ام را کنار هم بگذارید تا متوجه شوید طیف بازیگرانی که من انتخاب می کنم چه تنوع بالایی دارد.

*پس این باندی که گفته می شود اصلا وجود ندارد؟

نه. ولی نکته ای هم هست. اصلا کار هنر براساس کار تیمی است. همان گونه که شما مطبوعاتی ها هم خیلی اوقات تیم می شوید با هم به یک مجله یا روزنامه می روید و با هم از آن بیرون می آیید. چرا این گونه است؟ چون شما به اخلاق و رفتار و هم عادت کرده اید، همدیگر را از لحاظ اخلاقی و توانایی های کاری قبول دارید، برای هم حاشیه ایجاد نمی کنید و از همه مهم تر از کارکردن با هم لذت می برید خب در هنر و سینما و حتی تئاتر هم همین گونه هست. این همه گروه های موفق تئاتری را ببینید که هر کدام اسم و رسم خود را دارند یا حاتمی کیا، مهرجویی و مجیدی هرکدام اکیپ و تیم خودشان را دارند. اصلا موفقیت هم همین گونه اتفاق می افتد. شما تیمی درست می کنید که در کارکردن با آنها کمترین صدمه را از هر لحاظ ببینید. همه تلاش من هم این استکه بهترین ها را در کنار خودم داشته باشم چون از موفقیت آنها من هم موفق خواهم شد و این معنی اصلی یک کار تیمی است. من با یکسری بازیگران خوب و بااخلاق کار می کنم، آنها موفق هستند خب این من را خوشحال می کند هر کسی را هم که احساس کنم روحیاتش، خلق و خویش و توانایی هایش به گونه ای است که می توانم به راحتی با او کار کنم حتما از او استفاده خواهم کرد.

*ما در کارنامه کاری شما تقریبا همه گونه کار از دستیار کارگردانی و بازیگری و بازیگردانی تا عکاسی و برنامه ریزی و مدیر تولیدی وجود دارد اما هیچ اثری از کارگردانی دیده نمی شود. باتوجه به اینکه به قول خودتان همیشه دوست داشته باید کمک کنید فیلمنامه های خوب به یک سرانجام درست برسند پس چرا هیچ وقت خودتان کاری را کارگردانی نکرده اید؟

خیلی به کارگردانی علاقه ندارم. من دوست دارم از طریق تهیه کنندگی و تولید به فیلمنامه های خوب کمک کنم. شما اگر کارگردانی کنید نهایتا یک کار در سال یا دو سال می توانید بسازی و دیگر کارها را هم نمی کنید مثل کسی که رئیس جمهور می شود دیگر نمی رود بعد از ریاست جمهوری وزیر شود. من هم اگر قرار باشد روزی بیکار شوم حتما فیلمی را کارگردانی خواهم کرد (می خندد). ولی جدا از شوخی امسال دو فیلمنامه به دستم رسیده که بسیار خوب هستند و حیفم می آید آن چیزی که دوست دارم از روی آنها ساخته نشود به همین دلیل شاید به زودی دستی هم بر آتش کارگردانی بزنم.

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

محمدرضا شریفی نیا: باندباز نیستم اما...

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۵ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • من

      نمیدونم چرا احساس میکنم این آقا تو زندگی واقعیش هم مثل نقشهاشه.

      پاسخ ها

      • خودم

        منم همین طور................

      • ویکتوریا

        آره منم همچین حسی دارم....
        نمیدونم چون ما نمیتونیم درمورد زندگی شخصی دیگرون نظر بدیم....

    • فری

      ماهه به خدا کارش درسته.......

    • somaye

      منکه خیلی دوسش دارم بازیش فوقالعاده ست....

    • arman

      یه خورده مشکوک میزنه!

    • رویا

      آقا میتونه نوش جونش چرا از حسودی دارید میمیرید آقای شریفی نیا اگر باند بازی هم میکنی دمت گرم بقیه هم میتونن بکنن

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج