۱۵۲۲۱۲۷
۲۳۸۸
۲۳۸۸
پ

همنشینی نتانیاهو و پوریا زراعتی؛ کارگر به کارفرما رسید!

مصاحبه پوریا زراعتی با نخست وزیر اسرائیل و صحبت‌های این دو نفر واکنش‌های زیادی را به همراه داشت.

برترین‌ها: دو روز از مصاحبه پوریا زراعتی در شبکه ایران اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو می‌گذرد. این مصاحبه واکنش‌های زیادی را با خود به همراه داشت. در ادامه یادداشت محمدحسین سلطانی، خبرنگار روزنامه فرهیختگان را در این باره می‌خوانید:

ما در خانه‌مان ماهواره نداشتیم. وقتی به پشت‌بام می‌رفتم و می‌دیدم به تعداد اهالی ساختمان دیش نصب شده همیشه تعجب می‌کردم. یادم است آن موقع تازه منوتو آمده بود و همه حزب‌اللهی‌ها احساس خطر کرده بودند که خانواده‌ها دارند از دست می‌روند. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم پدرِ خدا بیامرزم، یک روز سی‌دی مستندی را به من داد که تماشا کنم. رویش نوشته بود سرگردون و تصاویر رامبد جوان، اشکان خطیبی، مرحومه طائرپور، مصطفی زمانی، لعیا زنگنه، رضا رشیدپور، پریوش نظریه، شهره سلطانی، مرحوم علی معلم، کوروش تهامی و خیلی‌های دیگر رویش نقش بسته و در ابتدای مستند از پریسا بخت‌آور (همسر اصغر فرهادی و کارگردان دایره زنگی) تشکر شده بود. از آنجایی که فنِ اشکان خطیبی و مو‌هایش بودم، به محض گرفتن سی‌دی آن را در ویدئوپلیر لاجانم انداختم و با چند بار کوبیدن روی دستگاه مادر مرده بالاخره مستند پخش شد. مستند هشدار‌هایی جدی‌ می‌داد درباره ماهواره و اینکه چه بلایی دارد به سر مردم می‌آورد. مصطفی زمانی با یک شال‌گردن که آن موقع‌ها برای تیپ‌های هنری از نان شب واجب‌تر بود، رو به روی محمد طادی نشسته و از این حرف می‌زد که خارج‌نشین‌ها با ماهواره هدف‌گذاری کرده‌اند و دارند مردم را هدف قرار می‌دهند، رامبد جوان هم می‌گفت این‌ها باعث تخدیر خانواده است. اشکان خطیبی هم با همان مو‌های فرفری و بدون آنکه بداند چندسال بعد چه مسیری را طی می‌کند، مقابل طادی نشسته بود، طادی از او پرسید شما سیاسی نیستید اصلاً؟ خطیبی گفت: «چرا باید سیاسی باشم مگر تحصیلات سیاسی دارم؟!» در جای دیگری خطیبی از طادی پرسید: «ما چند شبکه داریم در تلویزیون؟ ۷ تا؟» طادی گفت: «۱۹ تا شبکه داریم.» خطیبی گفت: «۱۹ تا! همین‌ها را آدم بخواهد بالا و پایین کند یک روز طول می‌کشد، دیگر چه برسد بخواهد ماهواره هم ببیند.» خطیبی بعد درباره مضرات ماهواره صحبت می‌کند که وقت آدم را می‌گیرد. شهره سلطانی، نظریه، جوان، تهامی، مرحومه طائرپور و مرحوم معلم هم پنبه منوتو را زدند. 

81230772-5811752

آن زمان شبکه‌های فارسی‌زبان هنوز جرئت نداشتند تند و تیز سراغ ایران بروند. آن موقع‌ها اگر کسی می‌خواست بگوید ما از محتوا‌های بد ماهواره پرهیز می‌کنیم، می‌گفت: «ما فقط اخبار‌هایش را می‌بینیم.» همه این خاطرات انگار برای همین دیروز است اما نزدیک به 13 سال از آن گذشته. در این 13 سال ماهواره چقدر تغییر کرده؟ چقدر همه چیز متفاوت شده؟ شاید برخی خاطرشان نباشد اما زمانی فارسی‌زبان‌ها جرئت نداشتند اسمی از نتانیاهو در شبکه‌هایشان ببرند، اصلاً اسرائیل چیز ممنوعه‌ای بود. با این‌ها مسیر کم‌کم تغییر کرد و همه تغییر‌ها با منوتو آغاز شد. شبکه‌ای که یک‌سری جوانک دانشجو را در داخل و خارج از ایران با حقوق قابل‌توجه جذب کرد؛ کسانی مثل ندا جناب یا همین پوریا زراعتی. 

برگردیم به 13 سال بعد، منوتو یک‌بار منحل می‌شود و دوباره باز می‌گردد، حقیقتش دیگر مدل کاری که منوتو می‌کند به کار نمی‌آید. تأمین‌کنندگان شبکه‌های فارسی‌زبان چیز دیگری را می‌خواهند. آن‌ها دیگر نمی‌خواهند برخی ملاحظات را در نظر بگیرند. استراتژی تغییر می‌کند. یک شبکه جدید تأسیس می‌شود. شبکه‌ای با نام ایران‌اینترنشنال، آن هم دقیقاً نزدیک به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری در ایران. شرایط آدم را به یاد هشت سال قبل می‌اندازد. همان زمانی که قبل از انتخابات دهم بی‌بی‌سی فارسی تأسیس شد. با این حال بی‌بی‌سی با ایران‌اینترنشنال رویکرد متفاوتی دارد. این شبکه در همان روز‌های اول تأسیسش نشان می‌دهد در اخبار بسیار تندروست. به‌جای خلیج‌فارس عبارت نامفهوم خلیج را به کار می‌برد. به اسرائیلی‌ها تریبون می‌دهد. مجریانش اظهارنظر‌های صریح سیاسی می‌کنند. به مرور این رویکرد‌ها شدیدتر و تندتر هم می‌شود. به عنوان نمونه در یک‌سال و چهارماه پس از تأسیس این شبکه حادثه تروریستی اهواز اتفاق می‌افتد و گروهک الاحوازیه به رژه نیرو‌های مسلح حمله می‌کند. یک کودک 4 ساله شهید می‌شود. نام کودک شهید شده، محمد طا‌ها اقدامی ا‌ست. چند ساعت بعد از حمله، ایران‌اینترنشنال با سخنگوی گروهک، یعقوب حر التستری گفت‌وگو می‌کند. همه تعجب می‌کنند. هیچ‌کدام از شبکه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین تاکنون چنین رویکردی نداشته‌اند، به جز وی‌اوای (صدای آمریکا) که به ریگی تریبون داد. 

اینترنشنال که بیشتر مطرح می‌شود، شروع می‌کند به جذب نیرو از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج. یکی از این مجری‌ها هم پوریا زراعتی ا‌ست. زراعتی نامش با یک درگیری لفظی در اتاق خبر منوتو بر سر زبان‌ها افتاد؛ درگیری‌ای که میان او و علی علیزاده رقم خورد و تکه‌های صحبت‌های علیزاده و پاسخ‌هایی که در شبهات مطرح شده از سوی زراعتی می‌داد، تا یک هفته تمام فضای رسانه‌های داخل و خارج را گرفت. با شروع قرن جدید شمسی، منوتو ضعیف شد. دیگر خلاقیت‌ها به ته رسید و مجری‌های جوانی که گرفته بود حالا پیر شدند. اینترنشنال هم در بازه سال‌های 98 تا 1401، با توجه به رویکرد بی‌پروایش، در میان گروهک‌های ضدایرانی محبوب شد. اینترنشنال شروع می‌کند و به تجزیه‌طلب‌ها تریبون می‌دهد. با این حال هیچ‌کدام از این اتفاقات تا قبل از 18 اسفند 1401 آنقدری عجیب نیست. 

18 اسفند 1401 ایران اینترنشنال یک گفت‌وگوی 25 دقیقه منتشر می‌کند. یک‌سوی میز پوریا زراعتی‌ست و گوشه دیگر میز یکی از منفورترین چهره‌های سیاسی در جهان. کسی که بار‌ها عکسش زیر پای خاورمیانه‌ای‌ها رفته. کسی که در کشورش هم چندان محبوب نیست؛ بنیامین نتانیاهو. با این اتفاق اینترنشنال دست به کاری می‌زند که تاکنون هیچ‌رسانه ضدایرانی‌ای به آن دست نزده. گفت‌وگو با کسی که دستور مستقیم ترور در ایران داده و دشمن مستقیم محسوب می‌شود. نسبت به این کار اینترنشنال بسیاری انتقاد می‌کنند، برخی‌ها که حامی ززآ هستند حتی چنین گفت‌وگو‌هایی را به انحراف کشیدن مسیر حرکت‌های سیاسی‌شان می‌دانند. با این حال اینترنشنال دست بردار نیست. دوسال و چندماه بعد اسرائیل به ایران هجوم می‌آورد. هشت سالی از تأسیس اینترنشنال گذشته. این شبکه دفتر و دستکش را بعد از عقب کشیدن سعودی‌ها از آن به تل‌آویو انتقال داده و نهایت آنچه را یک شبکه فارسی‌زبان می‌توانسته انجام دهد، انجام داد. با این همه برای مزدور حد یقفی وجود ندارد. زراعتی درست چند روز پس از هجوم رژیم صهیونی به ایران اسلامی دوباره با نتانیاهو گفت‌وگو می‌کند، حالا او با افتخار در بیوی اینستاگرامش هم نوشته ساکن تل‌آویو. همه‌چیز در رادیکال‌ترین شکل ممکنش در حال رخ دادن است. به شکل مشخصی بی‌بی‌سی هم جرئت ندارد تا این حد واکنش صریح بگیرد، حتی وی او ای هم. بی‌بی‌سی صرفاً به این که مقصر ایران است بسنده می‌کند؛ اما اینترنشنال یکی یکی قله‌های ضدیت با ایران را فتح می‌کند. 

13 سال قبل وقتی کسی از یک مجری بی‌بی‌سی یا منوتو یا حتی وی‌اوای می‌پرسید که شما به کجا متصلید، او خیلی با افتخار می‌گفت من مستقلم و اگر جیره و مواجب هم از جایی می‌گیرم در رویکرد مستقلم اثری ندارد. با این حال اینترنشنال مرز‌های پروپاگاندا بودن را رد کرده است. این شبکه دیگر مستقیماً به اسرائیل یا حتی به‌طور دقیق‌تر به نتانیاهو مربوط است زیر کانال‌های 12 و 14 رژیم صهیونیستی هم از انتقاد نسبت به نتانیاهو پروایی ندارند، اما اینترنشنال تنها خط قرمزش نتانیاهوست. این شبکه به‌طور واضحی در دوران نفتالی بنت تضعیف شده بود؛ اما حالا در دوران نتانیاهو قدرت گرفته است. شاید چندان عجیب نباشد که در سال‌های آینده ببینیم اینترنشنال تولد نتانیاهو را جشن گرفته یا مراسم خانوادگی خانواده نتانیاهو را برگزار می‌کند (البته اگر تا آن موقع نتانیاهو زنده باشد). اینکه دوباره اینترنشنال گفت‌وگویی با بی‌بی تنظیم و منتشر می‌کند نشان از ترس دارد. همانطور که دوسال و چندماه قبل‌تر هم گفت‌وگوی زراعتی و نتانیاهو از سر ترس بود. آن موقع نتانیاهو از این می‌ترسید که ززآ متوقف شود و هرچه کاشته از بین برود، حالا از این می‌ترسد موشک‌ها کارش را تمام کنند و با فرسایشی شدن جنگ صدای ساکنان تحمیلی فلسطین اشغالی دربیاید. با این همه هنوز یک سؤال برای ما باقی مانده؛ نتانیاهو از چه چیز زراعتی خوشش آمده که دائم و تنها با او گفت‌وگو می‌کند؟ آدم یاد دهه 60 می‌افتد و مجری‌های فارسی‌زبان رادیو‌های عراق؛ همان‌هایی که خوزستانی‌ها وقتی موجشان را می‌گرفتند قبل از آنکه گوینده داهنش را باز کند، چند ناسزای سزاوار نثارشان می‌کردند. کمی که آدم بیشتر فکر می‌کند مورد زراعتی و اینترنشنال نباید چندان برای ما عجیب باشد، برای مایی که در حافظه تاریخی مردم، خاطرات جنگ هنوز باقی‌ است. شاید شوک‌آور باشد اگر بفهمیم پشت بی‌سیم دشمن کسی به زبان فارسی حرف می‌زند، اما این اتفاق چندان هم امر عجیبی نیست. عجیب‌تر از همه آن است که از بی‌سیم دشمن صدای کسانی را بشنویم که روزی می‌گفتند ما سیاسی نیستیم و اصلاً به سیاست کاری نداریم ولی حالا صدا‌هایشان از پشت همان تریبون‌ها می‌آید. بله! روزگار آدم‌ها را تغییر می‌دهد و جنگ چقدر خوب همه‌چیز را روشن می‌کند. ترس آدم‌ها را لو می‌دهد. دست‌ها را رو می‌کند. نتانیاهو، زراعتی، خطیبی و... به وضوح از چیز‌هایی می‌ترسند که اگر رقم بخورد، دیگر چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند. ولی اگر راستش را بخواهید من هم از یک چیز می‌ترسم؛ اینکه همه این چیز‌ها را فراموش کنیم، اینکه پس از کمپین راه انداختن‌ها، چند هفته دیگر یادمان برود. این گزارش هم برای همین است به قول محمود درویش، خبر آن چیزی نیست که دیده یا شنیده می‌شود، آن چیزی‌ است که نوشته می‌شود. درویش می‌گوید یک مورخ اسرائیلی بود که با آنکه می‌دید اسرائیلی‌ها بیروت را محاصره کرده‌اند، اما قبول نمی‌کرد تا روزنامه محلی‌شان خبرش را اعلام کند. به امید اینکه این نوشته‌ها هم انقضا نداشته باشد. 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج