۴۲۸۰۵۴
۱ نظر
۵۰۱۶
۱ نظر
۵۰۱۶
پ

روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است

کلینت ایستوود و تام هنکس را تمام علاقه مندان سینما از شیفتگی شان در به تصویر کشیدن رویدادهای واقعی می شناسند؛ «تک تیرانداز آمریکایی» و «بچه اشتباهی» در کارنامه فیلمساز کهنه کار و «کاپیتان فیلیپس» و «آپولو ۱۳» در میان آثار بازیگر تحسین شده نمونه هایی از این علاقه سیری ناپذیر به رویدادهای دینای واقعی هستند.

ماهنامه دیار: کلینت ایستوود و تام هنکس را تمام علاقه مندان سینما از شیفتگی شان در به تصویر کشیدن رویدادهای واقعی می شناسند؛ «تک تیرانداز آمریکایی» و «بچه اشتباهی» در کارنامه فیلمساز کهنه کار و «کاپیتان فیلیپس» و «آپولو ۱۳» در میان آثار بازیگر تحسین شده نمونه هایی از این علاقه سیری ناپذیر به رویدادهای دینای واقعی هستند.

نخستین تجربه مشترک این دو چهره محبوب یعنی «سالی» پس از رونمایی در جشنواره تلوراید، اواخر شهریور در 3525 سینما در آمریکای شمالی روی پرده رفت و در شرایطی که خیلی ها برای آن یک افتتاحیه 25 میلیون دلاری پیش بینی کرده بودند، با 36 میلیون دلار صدرنشین جدول فروش شد.

فیلم، داستان خلبانی به نام چسلی «سالی» سالنبرگر است که در نیمه های ژانویه ۲۰۰۹ هواپیمایی را با ۱۵۵ مسافر روی رودخانه هادسن نیویورک به سلامت فرود آورد. گرچه در نگاه اول، کار او را می توان با صفت «قهرمانانه» توصیف کرد اما این همه ماجرا نیست و ورود نیروهای امنیتی به داستان پیچیدگی های آن را آشکار می کند.
روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است

آنچه پیش رو دارید، گفت و گویی است با ایستوود و هنکس درباره «سالی»

چطور شد فکر کردید می توانید بازه زمانی چهار دقیقه ای پس از خرابی موتورهای هواپیما تا نشستن روی رودخانه را به یک فیلم ۹۶ دقیقه ای تبدیل کنید؟

ایستوود: دستیار من فیلمنامه را همراه با چهار چیز دیگر روی میزم گذاشت و گفت «داستانی بدون نام درباره کاپیتان سالنبرگر و فورد روی رود هادسن». من هم با خودم فکر کردم همه داستان را می دانم؛ هواپیمایی که در زمستان روی رودخانه نشسته، همه نجات پیدا کردند و نمایی اسطوره ای از حضور 155 مسافر روی بال آن. همان شب فیلمنامه را خواندم و دیدم چه چالش ها و پیچیدگی هایی دارد.

تام! تو درباره «سالی» چه می دانستی؟

هنکس: پسر، چه فرودی، چه قهرمانی! درباره ماجرای احساس داستان تقریبا چیزی نمی دانستم. سالی را قهرمانی متواضع و خنده رو می شناختم که کارش را به بهترین شکل انجام داده است. این تمام درک من از ماجرا بود.

البته با موی سفید!

هنکس: بله و اینکه از نظر شیمیایی رسیدن به چنین رنگی بسیار سخت است. من هر روز وقت زیادی را صرف رنگ مو و چهره آرایی می کردم در حالی که کارشناسان پشت سرم ایستاده بودند و درباره مشکلات جمجمه و پوست سرم حرف می زدند. معلوم شد که حتی مشهورترین شرکت سازنده رنگ موی آقایان در آمریکا هم چنین چیزی ندارد.
روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است

کلینت! تو وقتی در ارتش خدمت می کردی، یک تجربه واقعی فرود روی آب- یا حادثه برخورد با آب- داشتی. این تجربه چقدر روی تو تاثیرگذاشت؟

ایستوود: آن یک هواپیمای نظامی بود و من فقط یک مسافر بودم. در آن روزها هر کس لباس نظامی به تن داشت، می توانست یک پرواز رایگان داشته باشد. من 21 ساله بودم و فکر می کردم این قرار است آخرین پروازم باشد. ما روی آب های پوینت ریس در کالیفرنیا فرود آمدیم و هواپیما خیلی زد غرق شد. مجبور شدیم تا رسیدن به ساحل شنا کنیم و در آن چند ساعت، کوسه های سفید اطراف ما پرسه می زدند.

تجربه ای وحشتناک بود برای پسری جوان و من فکر می کردم دارم می میرم. حالا که فکر می کنم، می بینم آن ماجرا برای پروژه «سالی» بهترین تجربه بود و می دانم وقتی هواپیما روی آب فرود می آید، برای سرنشینان تبدیل به یک قایق می شود.

خلبان آن پرواز را هم دیدی؟

ایستوود: نه. قرار بود برای حضور در جلسه محاکمه به دادگاه فراخوانده شوم؛ مثل همین اتفاقی که ما در فیلم «سالی» داریم اما هرگز چیزی درباره آن نشنیدم. چشم هایم را باز کردم و دهانم را بستم و آن اتفاق باعث شد به کره اعزام نشوم.

فکر می کنید چرا فرود سالی روی رودخانه اینقدر توجه همه را جلب کرد؟

هنکس: تقریبا همه از اتفاقاتی که افتاد، خوشحال بودند. بعد پای متخصصان، حرفه ای ها و بخشش و البته وجدان به ماجرا باز شد و همه اینها در برجسته شدن اتفاق سهیم بودند.

در زمانه ای که همه ما به دیدن قهرمانان شنل پوش با قدرت های جادویی عادت کرده ایم، فکر می کنید جای قهرمانی مثل سالی چقدر روی پرده سینما خالی است؟

ایستوود: خیلی. به احساس دیگران کاری ندارم اما من به جای این چیزهای ساختگی، مشتاق دیدن واقعیت هستم... بچه که بودم، بیرون آمدن نخستین کتاب های بتمن و سوپرمن را خوب یادم هست. با خودم می گفتم چه قهرمان هایی و فکر نمی کردم دیدن آنها روی پرده چنین حسی داشته باشد. قهرمان های خیالی در چند سریال مبتذل حضور داشتند اما امروز همان گونه نیستند. معتقدم تماشاگران جوان تر دوست دارند قهرمان های واقعی را هم ببینند.
روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است

کار با کارگردانی که خودش تجربه بازیگری دارد چقدر متفاوت است؟

هنکس: تا حدودی از این نظر که می داند الان چه چیزی مورد نیاز است. همه کارگردان ها باید بازی کنند و همه بازیگران باید تجربه کارگردانی داشته باشند تابدانند هر روز در هر شرایطی چه نکته هایی را باید رعایت کنند. من خودم رفتم و با تمام کسانی که می دانستم با کلینت کار کرده اند، درباره او پرسیدم. واکنشم هم این بود که «راست می گویید؟» این تمام چیزی است که شما باید بگویید.

چه چیزی را راست می گفتند؟

هنکس: یک برداشت و تمام. یکی از بازیگران که نمی خواهم نامش را بگویم، می گفت «کلینت واقعا خود خودش است!» من هم پاسخ دادم که می دانم درباره چه چیزی حرف می زنی. لذت کارکردن با کسی که خودش بازیگر است، یعنی طرف وقتش را بیهوده صرف کارهای بی ارزش و بدون اهمیت نمی کند. اینجا یک راه میانبر هست. نمی خواهم چیزی را توضیح بدهم. فقط باید انجام بدهم. بیایید بیشتر درباره اش حرف نزنیم.

ایستوود: من خودم مثل تام با خیلی از کارگردان ها کار کرده ام. همیشه هم از توضیح زیاد آزرده می شدم. یکی از کارگردان های خیلی سرشناس مدام به من می گفت: «خب کلینت، اینجا را باید...» من هم به او گفتم: «می دانم. فیلمنامه را خوانده ام. این من بودم که تو را برای کارگردانی انتخاب کردم. حالا بگذار نشانت بدهم و اگر اشتباه کردم، تو گوشزد کن.» بازی کردن یک غریزه حیوانی است، نه کاری روشنفکرانه. من هه کلاس ها را گذرانده و درباره تمام شیوه های متفاوت بازیگری شنیده ام. این یک حرفه سرگرم کننده است که باید آن را به اندازه خودش جدی بگیرید. بازیگری درمان سرطان که نیست!

هنکس: در روزهای ابتدایی میل به روشنفکرنمایی وجود دارد اما تو درواقع داری برای باهوش نشان دادن خودت تلاش می کنی.

حرف از روزهای اول شد؛ تام می دانی که دارند «اسپلش» را با بازی یک زن در نقش اصلی بازسازی می کنند؟

هنکس: چرا که نه؟ بگذار کارشان را بکنند. حضور جیلیان بل در نقشی که بازی کرده ام، راهی تازه است برای جلب نظر مخاطبان تازه. نقشی که داریل هانا بازی کرده بود، چه می شود؟
روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است

چنینگ تیتم قرار است نقش مقابل بل باشد.

ایستوود: این به نظرم یک برگ برنده است و شاید بتواند فروش نسخه اصلی را پشت سر بگذارد.

می توانید کدام فیلم کلینت را با بازیگر نقش اصلی زن تصور کنید؟

هنکس: «هیت کثیف!» (اشاره ای طعنه آمیز به «هری کثیف»)

ایستوود: اگر من باشم که آنها را تشویق هم می کنم. باید بروند ویژگی های دیگر آن شخصیت را از زاویه های تازه به تصویر بکشند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • irani

      پیشنهاد میکنم این فیلم را حتما ببنید چون از اون فیلم هایی هست که ارزش دیدن داره مخصوصا چون بر اساس واقعیت هست این ارزش دو چندان میشه

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج