۷۰۸۲۲۰
۸ نظر
۵۰۰۱
۸ نظر
۵۰۰۱
پ

عقاید یک «کروات»

به کنفرانس مطبوعاتی فولادشهر نرفت. پاسخ خبرنگاران را نداد. از استادیوم خارج شد و رفت. فردایش گفت نمی‌خواستم با حضورم به چنین سیرکی مشروعیت ببخشم.

آی اسپورت: به کنفرانس مطبوعاتی فولادشهر نرفت. پاسخ خبرنگاران را نداد. از استادیوم خارج شد و رفت. فردایش گفت نمی‌خواستم با حضورم به چنین سیرکی مشروعیت ببخشم. به نظر از داوری دلگیر بود -با توجه به صحبت‌های کارشناس برنامه نود، محمدرضا حسینی بازیکن ذوب‌آهن باید در نیمه اول از زمین مسابقه اخراج می‌شد- تمامی عصبانیت و حتی حاضر نشدن برانکو در کنفرانس مطبوعاتی، باتوجه به اینکه پیش‌تر چنین رفتارهایی از برانکو سر نزده بود برای اکثر هواداران فوتبال و حتی خبرنگاران منتظر در کنفرانس مطبوعاتی قابل درک بود. اما مساله‌ای که حائز اهمیت است و قصد دارم به آن اشاره کنم این است که یک لحظه از این منظر نگاه کنید که اگر کارلوس کی‌روش از واژه «سیرک» در قبال کنفرانس‌ مطبوعاتی خبرنگاران ایرانی، و یا این واژه را منتسب به بخشی از فوتبال ایران می‌کرد چه اتقاقی می‌افتاد. گرچه به شخصه این جملاتی که برانکو به کار برده را نشات گرفته از یک عصبانیت زودگذر و برگرفته از یک فشار روحی روانی می‌دانم، اما اگر جای او، کارلوس کی‌روش این جملات را بر زبان می‌آورد چه پیامدهای وحشتناکی را در بر داشت؟ آیا فردای همان روز اکثر روزنامه‌های‌مان‌ جلد را با واژه سیرک نمی‌بستند؟ آیا پیشکسوتان باشگاه از کاه کوه نمی‌ساختند و از توهین آشکار به ساحت فوتبال ایران نمی‌گفتند؟ آیا کانون مربیان ایرانی شبانه به حمایت از خبرنگاران، از فروپاشی آرمان‌های خبرنگاران ایرانی بیانیه سر نمی‌دادند؟ آیا هواداران عزیزمان او را در شبکه‌های مجازی به شدت مواخذه نمی‌کردند؟ آیا کانال‌های آنچنانی اتهام‌های بی اساس‌شان را با الفاظی تندتر و زشت‌تر، بی پرواتر نمی‌نوشتند؟

تعبیر کردن بخشی از فوتبال کشورمان (حتی کنفرانس مطبوعاتی) به سیرک اصلا و ابدا ناراحتم نمی‌کند. حتی اعتقاد دارم آبی هم ذره‌ای گل‌آلود نشده که ماهی‌ای گرفته شود. فوتبال ایران به دلایلی متعدد سزاوار نقدهایی تندتر هم است. دلیلی هم ندارد که یک کروات یا یک آلمانی این تعبیر را به کار ببرند و به تریج قبای مربیان و کارشناسان ایرانی بربخورد. اما امیدوارم با این توضیحات، فردایی اگر چنین مسائلی پیش آمد، فرافکنی‌های عزیزان برای تهییچ مردم کمتر از قبل باشد. امیدوارم تا آن موقع که این سیرک به مربیان خارجی، اعم از وینفرد شفر، کارلوس کی‌روش و برادران ایوانکوویچ وفادار مانده است جای فرافکنی در ذهن هواداران‌، قلب‌‌ طرفداران‌شان را گرم کنند. نیازی نیست بیش از این از بحث خارج شویم. قضاوت در مورد این رفتارهای دوگانه، برعهده مردم است، میلی هم برای دیکته کردن آنچه که واضح و مبرهن است را بیش از این ندارم.

برگردیم به فولادشهر. جایی که برانکو ایوانکوویچ رفته بود. از فشارها آگاه بود، از هجمه‌ای باور نکردنی که علیه قهرمانان‌اش به صف شده بودند. تیمی که آنها را مصداق واقعی از فرش به عرش آمدن می‌پندارم. کافی‌ست برای این ادعا نه خیلی دور، بلکه به همین چند فصل پیش بازگردید. جایی که محمد نوری برای بقای پرسپولیس سجده شکر می‌کند، و جایی که علی دایی برای نایب قهرمانی نماز جماعت را در استادیوم به پا می‌دارد. جایی که اراده‌ برانکو و شاگردان‌اش از همان سه فصل پیش که زبان تند آرش برهانی را بریدند آغاز شد. این‌ها سطحی‌ترین دلایل برای احترام به شخصیتی است که پرسپولیس با برانکو به دست آورده است، تیمی که در این دو سه فصل اخیر آنقدر سزاوار بود که ماحصل آن قهرمانی‌های زودهنگام و رکوردهایی که یکی پس از دیگری به نام‌شان سند ‌خورد، باشد. با این تفاسیر ماهیت کلی شخصیت پرسپولیس جای هیچگونه بحثی را باقی نمی‌گذارد، و حتی در ظاهر هیچگونه نقدی، منصفانه به نظر نمی‌رسد، حتی اگر تمامی فوتبال ایران از نگاه عقاید یک کروات که در آخرین نظرسنجی هم بالاتر از آقایان وینفرد شفر، علی دایی و امیر قلعه‌نویی در صدر ایستاده است به یک سیرک تعبیر شود.

فقط می‌ماند چند سوال؛ امروز این هجمه‌ها به برانکو از کجا نشات گرفته است؟ از چه زمانی آغاز شده است؟ این فشارها بر روی برانکو که در عرصه باشگاهی در این فصول لااقل ممتاز بوده است از کجا سرچشمه گرفته است؟ آیا همه این اعتراض‌ها بی دلیل است؟ آیا پرسپولیس همانند گذشته نه چندان دور همچنان زیبا بازی می‌کند؟ نکند خوشی زده زیر دل هواداران؟ چه دلیلی وجود دارد که پرسپولیس ِ برانکو دیگر همانند گذشته شایسته احترام همگان و حتی رقبا نمی‌باشد؟ به راستی چرا باید هیچ اعتراضی در کار نباشد و کوچک‌ترین نقدها از منظر برانکو مغرضانه لقب بگیرد؟ چرا باید دوستداران پرسپولیس به دلیل اعتراض به سبک بازی تیم محبوب‌شان در صفوف دشمن‌‌ قرار بگیرند؟ چرا باید هواداران به دلیل تشویق بازیکن محبوب‌شان از تمرین رانده شوند؟ اگر بازی با ذوب‌آهن تشریفاتی است چرا به بازیکنان جوان تیم هیچگونه اعتماد نمی‌شود؟ چرا دردانه بازیگر خوب کشورمان سعید راد که به واسطه رفاقت چندین ساله‌اش با محمود خوردبین به لیست پرسپولیس اضافه شده است هیچ جایی در تیم ندارد؟ چه زمانی باید به بازیکنان جوان‌تر اعتماد شود تا خودی نشان دهند؟ احسان علوان زاده کجاست؟ استعدادی چون رضا کرملاچعب چرا باید از سوی برانکو ایوانکوویچ طرد شود؟ چرا باید گادوین منشا که یکی از بهترین بازیکنان فصل گذشته لیگ بود اینگونه نیمکت نشین باشد؟ چرا علی علیپور به میدان می‌رود تا مصدومیت او پیش از بازی حساس در لیگ قهرمانان آسیا مقابل الجزیره امارات تشدید پیدا کند؟ چرا ستاره‌ای همانند بشار رسن که یکی از بازیکنان مستعد غرب آسیا محسوب می‌شود جایی در ترکیب ندارد؟ آیا زلاتکو جانشین مناسبی برای مغر متفکری همچون سرتن چوک است؟ امروز که پرسپولیسِ برانکو مثل گذشته نمی‌درخشد، مثل گذشته زیبا بازی نمی‌کند، مثل گذشته هوادار را به استادیوم نمی‌کشاند، آیا وقت آن نیست به خاطر منافع باشگاه، از نام برادرتان بگذرید آقای برانکو؟

تا چه زمانی باید به شکلی منسوخ و پیش‌پا افتاده هواداران را با اتهامات مضحک «نمک‌نشناسی و قدرنشناسی» در قواره متهمین ردیف اول و دوم بشماریم تا مبادا گلایه‌ای از سبک بازی تیم‌شان داشته باشند. تا چه زمانی باید معترضین را همانند افشین پیروانی به تمرین راه نداد و هر گلایه‌ای را با انگ‌های دشمنی همنشین کرد؟ یک جایی باید جلوی این ناهنجاری گرفته شود. با توجه به خبرهایی که از لوزان تا به این لحظه آمده امیدی به باز شدن پنجره نقل و انتقالات نیست. پس بهتر است جای آنکه برانکو به رسانه‌ها بگوید «برای فصل بعد فقط از داورها می‌ترسم»، با هواداران و دوستداران‌اش صادق باشد. کافیست برای صحت این ادعا به صحبت‌های محسن مسلمان پس از بازی با ذوب آهن اشاره کرد. جایی که محسن‌مسلمان در پاسخ به خبرنگار اصفهانی مبنی بر اینکه چه تصمیمی برای فصل آینده دارد می‌گوید «اولویت اول و آخر من پرسپولیس است». جایی که خبر رسیده است برانکو علنا از این مصاحبه ناراحت شده است و به حمیدرضا گرشاسبی اعلام کرده است محسن مسلمان را نمی‌خواهد و او نباید چنین مصاحبه‌ای انجام می‌داد! مصاحبه‌ای که برانکو به خوبی می‌داند امکان دارد در صورت عدم نتیجه‌گیری فشار را بر روی او از سوی هواداران بیش از پیش افزایش دهد.

ماجرای محسن مسلمان دیگر موضوعی نیست که نیمه پنهانی داشته باشد. با توجه به حاشیه‌هایی که به وجود آمده است بهترین تصمیم اجرا کردن خواسته سرمربی است. اما مساله‌ای که عجیب است صحبت از دیسیپلینِ برانکو می‌شود، شوخی‌تان گرفته؟ با توجه به صحبت‌های ظاهری و باطنی برانکو در قبال محسن مسلمان، این نظریه از اساس هرگز رنگ واقعیت به خود نمی‌گیرد. گویی واژه اقتدار آنچنان در عقاید یک کروات نهادینه نشده باشد. اما با همه این تفاسیر و اعتراض‌‌هایی که این روزها از سوی هواداران مطرح می‌شود یک موضوع مهم هم به چشم می‌خورد. حتی سرسخت‌ترین معترضین هم به این مساله کاملا باور و اعتقاد دارند که برانکو بهترین مربی برای مسیر پیشروی‌شان است. تردیدی در این تصمیم وجود ندارد، درست هم است. اگر امروز انتقادی می‌شود اگر صدای معترضین بیشتر شنیده می‌شود، اگر صدها نفر اعتراض‌شان را به تمرین پرسپولیس می‌کشانند، اگر فضای قدرتمند مجازی در قبضه نقدهای ریز و درشت به برانکو است، دلیل آن تنها علاقه به موفقیت تیم محبوب‌شان است.

چقدر زیبا و درست نوشته بود سایمون کوپر -نویسنده فاینشال تایمز- در وصف آرسن ونگر. در بخشی از صحبت‌های سایمون کوپر آمده است: «ونگر فهمید پاتریک ویرا، بازیکن ذخیره میلان و تیری آنری، بازیکن ذخیره یوونتوس فوق‌العاده هستند. متوجه شدن این مسئله، نیازی به جادو نداشت. هواداران آرسنال تنها بعد از ۴۵ دقیقه از اولین بازی پاتریک ویرا در برابر شفیلد ونزدی در سال ۱۹۹۶، این موضوع را فهمیدند. در آن زمان هیچکدام از رقبای انگلیسی ونگر، اسم پاتریک ویرا را نشنیده بودند. به عنوان کسی که ذاتا معلم بود، ونگر می‌توانست چیزی را ببیند که حتی خود بازیکن هم در خودش نمی‌دید. او تیری آنری را که در آن زمان وینگر بی ثمری بود، قانع کرد که می‌تواند یک مهاجم مرکزی گلزن باشد. بین سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴، آرسنالِ ونگر سه بار فاتح لیگ برتر شد و باشکوه ترین فوتبال را در تاریخ باشگاه بازی کرد. ایده‌های ونگر خیلی زود تبدیل به بهترین سیستم در فوتبال شدند. او در سال ۲۰۰۳، وینگر پرتغالی و جوانی را شناسایی کرد، او را به لندن آورد و پیراهن آرسنال با نامش را به او داد و متقاعدش کرد که با توپچی‌ها قرارداد امضا کنند. ولی منچستریونایتد کریستیانو رونالدو را کشف کرد و مبلغ انتقال را بالا برد. اما مشکلِ‌ بزرگ بدعت گزاران این است که رقبا آنها را «کپی» می کنند. از سیستم‌شان، از سبک‌شان، از زیبایی‌های نگرش‌شان.»

اشتباه برداشت نشود. قصد قیاس آرسن ونگر و برانکو ایوانکوویچ را نداشته‌ام. اما مساله بدعت کپی برداری در فوتبال بود. ضد تاکتیک‌هایی که برای تیم‌ها و مربیان صاحب سبک به اوج می‌رسد. اتفاقی که امروز دقیقا برای برانکو ایوانکوویچ رخ داده است. مربی صاحب سبکی که پس از مصطفی دنیزلی، با تفکرات و سبک نوینی که در فوتبال ایران پیاده کرده بود زیباترین بازی‌ها را شاگردان‌اش به نمایش می‌گذاشتند، اما به تدریج این زیبایی‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر شد. مساله قانون کپی برداری است، این اواخر که حتی می‌توانم به جرات به کلیت لیگ جاری اشاره کنم تفکرات برانکو را از فوتبالی زیبا و مالکانه به نتیجه‌گرایی سوق داد. هدفی مناسب اما نه به شکوه گذشته‌ای که از او سراغ داشتیم. تمامی این نظرات در سایه یک نظریه که «این قهرمانی‌ها هستند که ماندگار می‌مانند» قرار می‌گیرد. اگر این نظریه مورد تایید بعضی از هواداران باشد سوالی که پیش می‌آید این است که چرا امروز که پرسپولیس همانند فصل پیش قهرمان زودهنگام است هواداران تا این اندازه مایوس و ناامید هستند؟ آیا رکوردهایی که شکسته شده است باز هم تفاوتی با فصل گذشته ندارد؟ آیا نایب قهرمانی باشکوه دوره اول برانکو، شیرین تر از قهرمانی فصل جاری نبوده است؟ چرا امروز هواداران پرسپولیس از دیدن بازی‌های تیم محبوب‌شان نگران شده‌اند؟ چرا سکوها روز به روز خالی‌تر از عشاق شده است؟ برای پاسخی مناسب بهتر است به جملات سایمون کوپر رجوع کنیم. جایی که حریفان دست برانکو را خوانده‌اند. جایی که نگرش‌های تکراری شکست پشت شکست به ارمغان می‌آورد. جایی که رامون دیاز در بازی رفت و برگشت مرحله گروهی، تمامی آنچه که باید را می‌فهمد و در حساس‌ترین بازی چندسال اخیر پرسپولیس، ضد تاکتیک را مقابل تفکرات برانکو پیاده می‌کند. جایی که امیر قلعه‌نویی با بدعت کپی برداری رکورد ممتاز مرد کروات را می‌شکند. شاید برای یک نگرش جدید، نیاز به یک عنصر تازه باشد. شاید برانکو باید از زلاتکو و این رابطه برادرانه که هیچ نقطه مثبتی برای موفقیت تیم در بر نداشته است چشم بپوشاند، شاید باید احتیاط را کمی کنار بگذارد و شجاعتی که همواره از او سراغ داشتیم را از سر گیرد، شاید باید کمی هم به حرف هواداران و دوستداران‌اش حتی منتقدان‌اش گوش فرا دهد.

این جملاتی که می‌خواهم بنویسم کلیشه‌ای‌ست، ببخشید اما باید بازهم تحمل کنید. که مردم فوتبال را خیلی خوب می‌فهمند، دیگر مثل گذشته نیست. برای اثبات این ادعا می‌توانید به صحبت‌های کارشناسانی، البته عزیزانی که به اسم کارشناس در برنامه‌های فوتبالی حاضر می‌شوند و یکی دودقیقه ای در ابتدای بازی با بیان چنین جملاتی «تیم در رتبه فلان قرار دارد، تیم محترمی است، به نظرم اگر از موقعیت‌هایشان به خوبی استفاده کنند و اگر دستور مربیان را به خوبی در زمین پیاده کنند موفقیت‌شان دور از دسترس نیست» اشاره کنم. تا اینجا بخش عمده‌ای از صحبت‌های کارشناسان را طبق عادت می‌شنویم. بین دونیمه هم چند جمله‌ای که بستگی به نتیجه دارد بیان می‌شود؛ «تیم الف خوب بازی کرد، از کناره‌ها و عمق حمله کردند، اگر بیشتر دقت کنند می‌توانند موفق باشند، تیم ب هم اگر می‌خواهد موفق باشد باید بیشتر تلاش کند». پایان بازی می‌رسد اینجا دیگر صحبت کارشناسان ارتباط مستقیمی با نتیجه بازی دارد. تعریف و تمجیدات کلیشه‌ای، و شرح گل‌ها همانطور که مردم دیده‌اند را بازگو می‌کنند. کارشناسان هیچ آورده خاصی برای مردم و دوستداران فوتبال ندارند، چه بسا خیلی از مردم با عوض کردن شبکه‌های تلوزیون، حتی آنها را دیگر نگاه هم نمی‌کنند. مساله اینجاست مردم متوجه جزئی‌ترین اتفاقات بازی هستند، از چیدمان نفرات، استراتژی تیم‌ها، و از سیستم‌ اتخاذشده مربیان‌شان مطلع‌ هستند، طرز بازی محتاطانه و بازی هجومی را به خوبی تفکیک می‌کنند و تا جایی که بسترش مهیا باشد پس از بازی تیم‌های مورد علاقه‌شان منطقی‌ترین نظرات‌ را پیرامون بازی بیان می‌کنند. چه بسا همقواره همان کارشناسان برنامه‌های ورزشی. (با احترام به کارشناسان، منظور با تعداد اندکی از کارشناسان برنامه‌های ورزشی است) با علم بر این حقیقت آیا می‌توان باز به هواداران پرسپولیس گفت «هیس، اعتراض نکنید، ساکت باشید؟ شما نمی‌فهمید؟ ». دیگر نمی‌شود وقتی اعتراض هواداران پرسپولیس به تمرین کشیده می‌شود آن‌ها را بیرون کرد. دیگر نمی‌شود صدای معترضان را از روی سکوها خفه کرد. آنها حق دارند پاسخ سوالات‌شان را بگیرند، آنها حق دارند در مورد تیم محبوب‌شان نظر بدهند. آنها حق دارند برای آینده پرسپولیس کنونی که پای‌اش خون دل‌ها خورده‌اند نگران شوند.

برانکو از لحاظ ذهنیت روحی و روانی مربی درجه یکی محسوب می‌شود. برای کسانی که از گذشته با خصوصیات او کمی بیشتر آشنا هستند با عجیب‌ترین عقاید یک کروات هم تعجب نمی‌کنند. برای این ادعا می‌توانید به مصاحبه‌های برانکو ایوانکوویچ در سخت‌ترین پرسش‌هایی که از او می‌شود رجوع کنید. اما برای آنکه مبحث کمی کوتاه‌تر شود و حوصله‌تان بیش از این سر نرود می‌خواهم اشاره‌ای کنم به قهرمانی فصل پیش سرخپوشان. پس از این قهرمانی پرسپولیس، برانکو ایوانکوویچ در مصاحبه‌ای با رسانه زاگرب به موضوع جالبی می پردازد. برانکو در آن مصاحبه اشاره می‌کند که پرسپولیس فصل گذشته‌ هم «قهرمان واقعی» بود (منظور برانکو فصل پانزدهم بود که استقلال خوزستان قهرمان شده بود). شاید خواننده یا شنونده‌ای که این جمله را از زبان برانکو می‌شنود در نگاه اول به این فکر می‌کند که منظور برانکو از واژه «قهرمان واقعی» بیان یک جمله احساسی، و یا تشکری ویژه از شاگردان‌اش است که آنها را به پاس قهرمان نشدن، قهرمان واقعی می پندازد. اما اینطور نیست، منظور برانکو پایمال شدن حق تیم‌اش در لیگ ایران بود. برانکو به نکته جالب‌تری هم در آن مصاحبه اشاره می‌کند، به قوانین لیگ برتر ایران که او را غافلگیر کرد و قهرمانی را از چنگ او و شاگردان‌اش گرفت. برانکو به خبرنگار هم‌وطنش می‌گوید «در آنجا -ایران- تفاضل گل قهرمان را انتخاب کرد نه بازی رودررو». برانکو در این مورد قاعدتا درست می‌گفت، پرسپولیس با توجه به بازی رودررو مقابل استقلال خوزستان قهرمان محسوب می‌شد اما تصویب قانون تفاضل گل که از مدت‌ها قبل در اختیار باشگاه‌ها قرار گرفته بود این دستاورد بزرگ را از برانکو گرفته بود. اما مساله‌ای ساده پشت این سیرک خطاب شدن فوتبال ایران بود. جایی که برانکو از ابتدای فصل این قانون را که به شخصه نظری در مورد آن ندارم را می‌دانست و از آن به خوبی مطلع بود. برای این ادعا می‌توان به صحبت‌های برانکو پیش از بازی مقابل نفت تهران اشاره کرد، جایی که فقط دو هفته به پایان لیگ مانده است و پرسپولیس شانس اول قهرمانی لیگ محسوب می‌شود. جایی که برانکو با علم بر اینکه از قوانین به خوبی باخبر است در پاسخ به خبرنگاری که می‌گوید یک مساوی هم راه قهرمانی پرسپولیس را هموار می‌کند لبخند رضایت می‌زند و تاکید می‌کند می‌خواهد نفت تهران را غافلگیر کند و به نوعی به هواداران هدیه‌ای دهد. برانکو قانون را می‌دانست، اما با ارنجی که به گواه کارشناسان و حتی دوستداران‌اش اشتباه بود، در ورزشگاه خانگی مقابل نفت تهران شکست خورد و عملا سرنوشت قهرمانی را به خوزستانی‌های استقلال سپرد. آن روز در رسانه زاگرب، برانکو ایوانکوویچ جای پذیرفتن اشتباه، از حربه غافلگیری استفاده کرد و در رسانه‌های کشورش خودش را از قاعده قوانین بی خبر نشان داد. این یک «فریب آشکار» از عقاید یک کروات بود.

تعبیر معرکه برانکو را گره زده‌ام به عقاید یک کروات. با همه نقدهایی که به برانکو ایوانکوویچ و شرایط نه چندان خوب این روزهای پرسپولیس وارد است، با همه کم تحملی‌هایی که شیفتگان پرسپولیس به کوچک‌ترین نقدها دارند، من سکوت را در این برهه جایز نمی‌دانم. برای فردایی می‌نویسم که نکند خدای‌‌نکرده همان سکوت‌ها، همان توجیهات کلیشه‌ای هواداران، تبدیل به فریادهایی ویران کننده‌ بر سر برانکو شود. آنطور دل ببُرد که همانند قبل برای خداحافظی هم بازنگردد. این چند خط را نوشتم تا نقدها سازنده بمانند، تا فریاد خانه‌به‌دوشان خانه را به ویرانه تبدیل نکند. نوشتم تا بگویم این سیرک هرچه که بود، میل به مبارزه و جنگیدن برای نام پرفروغ‌اش لحظه ای کمرنگ نشده بود. شکست مقابل ذوب آهن و یا سایپا مساله‌ای ندارد، عیبی ندارد، اما این سبک خیلی وقت است کپی برداری شده است، این عادت به اشتباهات تکراری، این لجبازی‌ها، این فرارها، این نگرش‌های منسوخ، این مصاحبه‌های فرمالیته، روزی، آنجا که نباید طاقت سرسخت‌ترین دوستداران برانکو و پرسپولیس را هم طاق می‌کند، تا آن روز -با احترام به هاینریش بل- همان که تیتر کرده‌ام.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • متی

      ماشالله همگی جمع شدین فقط این تیمو بزنین زمین!!!
      تو جایی از نقدها گفتی ک رسن یکی از بهترین بازیکنای غرب آسیا رو چرا بازی نمیده؟؟؟همین رسن دربی بازی کرد اما انگار تو بازی نبود شدید افت کرده.یا نمونش مسلمان بر اساس آمارها ضعیفتر از فرشاد احمد زادس.یا جایی از نقدت علوان زاده رو مثال زدی ک چرا بازیش نمیده اما بازی با سایپا اومد ولی فارغ از یه سانتره درست حسابی!!!یا همین منشا وقتی دروازه خالی رو میزنه هوا....نمونه دیگه همین شجاع خلیل زاده بازی با السد دو بار اشتباه میکنه و دوبارشم توپ گل میشه.
      سرمربی با این وضعیت دیگه باید چیکار کنه!!!
      واقعیت اینه ک دست برانکو خالیه بازیکنا دیگه اون بازیکنای سابق نیستن همشون افت کردن.

    • بدون نام

      چرا همچین مطالب چرتی مینویسین
      شما چرا هر خبری رو توی اپ تون میزارین
      برای همه ی شما متاسفم

      پاسخ ها

      • شیراز

        سیرکه دلقکشم فرشاداحمدزاده وبرانکو...

      • بدون نام

        چندمیلیاردازاین سیرک به جیب زدی اقای برانکو..؟

    • بدون نام

      خوب کاملا درست گفته! حقیقت تلخ هست! ناراحت نباشید خودتو اصلاح کنین تا از این جملات نشنوین

    • بدون نام

      سیرک تیم کثیف لنگه
      لنگ حقیر مافیا و دزد و سوگلی

    • بدون نام

      مرده شور هرچی کرواته ببرن بخصوص این الدنگ برانکورو

    • یونس پرسپولیسی

      شر و ور

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج