adexo3
۴۱۵۵۳۹
۵۰۷۶
۵۰۷۶
پ

ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار

ادوارد سعيد روشنفكر- مولف پركاري بود كه در زمينه هاي بسياري نوشت و در ساحت هاي بسياري تاثير جهاني داشت.

مجله اطلاعات حکمت و معرفت: ادوارد سعيد روشنفكر- مولف پركاري بود كه در زمينه هاي بسياري نوشت و در ساحت هاي بسياري تاثير جهاني داشت. تاثير وي در حوزة انسان شناسي به دليل مجموعه آثار و شخصيت سعيد و به ويژه کتاب معروف او "شرق شناسي" بسيار چشمگير بود. اين نوشتار به بررسي آثار ادوارد سعيد در بافتار زندگي وي مي پردازد.
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار

ادوارد سعيد، امريکايي فلسطيني ‌تباري بود که پيش از مرگ رياست دانشکدة ادبيات تطبيقيِ دانشگاه کلمبيا را در نيويورک برعهده داشت. وي اديب، پژوهشگر، منتقد، روشنفکر و فعال سياسي حامي فلسطين بود که در۱ نوامبر ۱۹۳۵ (۱۰ آبان ۱۳۱۴) در بيت‌المقدس به دنيا آمد و در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۳ (۳ مهر ۱۳۸۲) در ايالات متحدة امريکا و بر اثر سرطان خون درگذشت۱. سعيد نوامبر ۱۹۳۵ در بيت‌المقدس، که آن زمان تحت قيمومت انگلستان بود، به دنيا آمد. پدر و مادر وي مسيحي و جزو کليساي آنگليکان به شمار مي‌رفتند. پدر سعيد بازرگاني متمول بود که به سبب خدمت در ارتش امريکا، در جنگ جهاني اول، شهروندي آن کشور را به دست آورده بود۲.

وي تا دوازده سالگي بين قاهره و بيت‌المقدس در رفت‌وآمد بود، و در حالي که در ۱۹۴۷ آکادمي سن ژرژ بيت‌المقدس پذيرفته شده بود، به سبب تشکيل دولت اسرائيل و آغاز درگيري و تنش ها به همراه خانواده به قاهره مهاجرت کردند و سپس رهسپار امريکا شدند۳. در آنجا وي وارد دانشگاه پرينستون شد و در ۱۹۵۵ موفق به دريافت مدرک کارشناسي از آن دانشگاه شد.در همين سال، براي ادامة تحصيل وارد هاروارد شد و در ۱۹۶۰ مدرک کارشناسي ارشد و در ۱۹۶۴ مدرک دکتراي خود را دريافت کرد.
سعيد از يک سال قبل از دريافت مدرک دکتري خود، يعني از ۱۹۶۳، در دانشگاه کلمبيا مشغول تدريس شد و پيش از مرگ سمت استادي زبان انگليسي و ادبيات تطبيقي آن دانشگاه را برعهده داشت۴. سعيد هويت چهل تکه و سيّال خود را اين‌گونه بيان مي‌کند؛ "من با اسمي بريتانيايي و نام خانوادگي‌اي عربي، به طور آزاردهنده‌اي در ساليان نخست زندگيم در فلسطين و بعدها در مصر، دانش‌آموزي غيرعادي به شمار مي‌رفتم. با نامي انگليسي و گذرنامه‌اي امريکايي و با اين همه بدون هويتي مشخص بودم. عربي زبان مادري من و انگليسي زبان مدرسه‌اي من بود، پيوندي غيرقابل تفکيک، که هرگز پي نبردم کدام يک از آنها زبان نخست من است"۵.
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار

ادوارد سعيد قريب به بيست کتاب به طبع رسانيد که مهم‌ترين آنها عبارت اند از: ژوزف کنراد و داستان اتوبيوگرافي۶ (۱۹۶۶)، آغازها: هدف و روش۷ (۱۹۷۵)، شرق‌شناسي۸ (۱۹۷۸)، مسئلة فلسطين۹ (۱۹۷۹)، پوشش خبري اسلام۱۰ (۱۹۸۱)، جهان متن و منتقد۱۱ (۱۹۸۳)، پس از واپسين آسمان۱۲ (۱۹۸۶)، ملي‌گرايي، استعمارگرايي و ادبيات۱۳ (۱۹۸۸)، بسط موسيقيايي۱۴ (۱۹۹۱)، ‌فرهنگ و امپرياليسم۱۵ (۱۹۹۳)، ‌نقش روشنفکر۱۶ (۱۹۹۴)، صلح و ناخرسندي هايش، گفتارهايي در باب فلسطين و فرآيندهاي صلح خاورميانه۱۷ (۱۹۹۵)، بي در کجا۱۸ (۱۹۹۹)،‌ پايان فرآيند صلح۱۹ (۲۰۰۰)،فرويد و غيراروپايي ها۲۰ (۲۰۰۳)، انسان‌گرايي و نقد دموکراتيک۲۱ (۲۰۰۴).۲۲

ادوارد سعيد در بيش از دويست دانشگاه در امريکا،‌ اروپا، افريقا و آسيا سخنراني کرده و به عنوان استاد مدعو در دانشگاه‌هاي ييل، هاروارد، جان هاپکينز، کيمبريج، تورنتو و کلوژ دوفرانس دعوت شده است. ميان سالهاي ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۱ عضو شوراي ملي فلسطين به شمار مي‌رفت. سعيد عضو افتخاري فرهنگستان هنر و علوم امريکا، عضو شوراي روابط خارجي آن فرهنگستان، عضو انجمن سلطنتي ادبيات بود. او پيش از مرگ رياست انجمن زبان هاي مدرن را برعهده داشت و جوايز متعدد ادبي، سياسي و فرهنگي در سراسر جهان را دريافت نمود۲۳. وي جايزة ولک۲۴ را از انجمن ادبيات تطبيقي امريکا، جايزة اسپينوزا۲۵ را از هلند، جايزة لانن۲۶ را براي يک عمر دستاورد ادبي و جايزة کنکورد۲۷ را دريافت نمود و نخستين امريکايي بود که جايزة سلطان اويس۲۸ را به دست آورد.۲۹

ادوارد سعيد و نظرية شرق‌شناسي

هيچ‌کدام از آثار و آراي سعيد، به اندازة «شرق‌شناسي» مورد تحسين و توجه دنياي آکادميک و حوزة عمومي قرار نگرفته است. سعيد بيان مي‌دارد که مجموعه‌اي از فرض ها و پندارهاي نادرست، زيربناي نگرش «غرب» نسبت به «شرق» را تشکيل مي‌دهد و تعصب اروپامدارانة پايدار و هوشمندانه‌اي عليه مردمان مسلمان عرب و ساير فرهنگها همواره وجود داشته است. در کتاب شرق‌شناسي، سعيد تصريح مي‌کند که مطالعة تمدن اسلامي بر مبناي عقلانيت سياسي متکي بر خودباوري بوده تا مطالعة عيني و شرق‌شناسي شکلي از نژادپرستي و ابزار استيلاي امپرياليسم بوده است۳۰.
شرق‌شناسي در رابطه با قدرت شکل‌ مي‌گيرد (بمانند نهادي مستعمراتي و يا سلطنتي) و يا قدرت فکري (همچون زبان‌شناسي تطبيقي يا آناتومي و يا هر کدام از رشته‌هاي علوم سياسي جديد) و يا قدرت فرهنگي (بمانند تفکراتي در باب آن‌چه که «ما» مي‌توانيم انجام دهيم و «ديگران» از انجام و يا درک آن عاجزند۳۱).
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار

سعيد با بهره‌گيري از انديشه‌هاي فوکو، رويکرد تبارشناسي و پيوند قدرت دانش، انتونيوگرامشي، هژموني و دريدا، متافيزيک حضور، به نقد بنيانهاي معرفتي «غرب» در باب «شرق» مي‌پردازد. به باور سعيد، شرق‌شناسي «دانش» مورد نياز براي «قدرت» امپرياليسم و مستعمره‌گرايي بوده که غالباً در آثار هنري، ادبي، سفرنامه‌ها و تاريخ‌ نگاري ها بازتاب يافته است. در اين آثار شرق و بعدها اسلام به مثابة «ديگر» بازنمود مي‌شوند، «خود» غربي که در محور «خير» و نيکي قرار دارد در برابر «ديگر» که در محور «شر» جاي دارد، تعريف مي‌شود.

به عقيدة سعيد، نوشته‌هاي رنان، فلوبر، لارنس، لوئيس و ديگران باعث به وجود آوردن نظمي آکادميک شده که فرهنگ غرب از طريق آن «شرق» را توليد کرده است. در نزد سعيد، آن‌چه از اين نوشته‌ها دريافت مي‌شود «نه تنها درک و فهم اين نکته است که چه چيزي اروپايي نيست، بلکه کنترل و به انحصار درآوردن آن چيزي هست که متفاوت به نظر مي‌رسد۳۲».

مهم‌ترين استدلال سعيد در نظرية شرق‌شناسي خود اين است که «متون» شرق‌شناسانه «نه فقط مي توانند معرفت ايجاد کنند، بلکه واقعيتي را که ظاهراً توصيف مي‌کنند را نيز مي‌توانند خلق کنند». به مرور زمان چنين معرفت و واقعيتي، سنّتي را توليد مي‌کند که پس از آن به همة معارف بعدي، در باب شرق‌ شکل مي‌دهد. به علاوه اين سنّت معرفتي آن‌چنان به ساختارهاي قدرت اقتصادي و سياسي گره مي‌خورد که بردة استعمار مي‌شود؛ درواقع، سنّت مذبور دلايل آمال استعمارگران را بيان کرد و در ادامه، استعمارگري را توجيه نمود.
شرق‌شناسي مي‌کوشد تا هم نشان دهد که اروپا چگونه افسانة شرق و شرقيان را ابداع کرد و هم اينکه چگونه اين تصوير‌سازي چونان ابزاري براي سلطه و ايجاد انقياد، مورد استفادة استعمار قرار گرفت۳۳. در نهايت سعيد نتيجه مي‌گيرد که در آثار غربي، شرق «به مثابة» ضعيف، «غيرعقلايي» و «ديگر مؤنث» در برابر «غربِ» «قوي»،‌ «عقلايي» و مذکر بازنمود مي‌شود۳۴.

ادوارد سعيد و پوشش خبري اسلام

کتاب پوشش خبري اسلام، که يکي از معروف ترين نوشتارها و نظريه‌هاي سعيد به شمار مي‌رود، تحقيق جامعي است از داده‌هايي که در آن زبان نه تنها توصيف کننده بلکه تعريف‌کننده و حتي تعيين‌کنندة واقعيت سياسي است. در اين رساله، سعيد به اين مسئله مي‌پردازد که چگونه رسانه‌هاي همگاني امريکا و غربي، تصوري نادرست و کوته‌بينانه از اسلام و مردم مسلمان به دست مي‌دهند، و اينکه چگونه اين تصوير سدّي در راه درک واقعي اسلام شده و اسلام به يک دشمن همگاني براي مردم امريکا تبديل شده است. سعيد ردپاي عدم درک و داشتن اطلاعات نادرست دربارة‌ اسلام را در نوشته‌هاي شرق‌شناساني مي‌يابد که بودجه‌هاي تحقيقاتي خود را از مؤسسات رسمي دريافت مي‌کنند. نکتة ديگري که سعيد به اهميت آن اشاره مي‌کند، ابزاري شدن همة دانش تاريخي است۳۵.
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار

"تز من در اين کتاب اين بوده که پوشش رسمي ـ ارتودوکسي از اسلام که ما در غرب در آکادميها، حکومت و وسايل ارتباط جمعي با آن مواجه مي‌شويم، همه باهم ارتباط و پيوند داشته و بيش از «هر» پوشش و يا تفسير ديگري در مغرب زمين رواج داشته و متقاعد‌کننده‌تر به نظر آمده است.
موقعيت اين پوشش را بيشتر بايد مرهون و مستند به نفوذ سياسي افراد و مؤسساتي که آن را به وجود آورده‌اند دانست تا ضرورتاً حقيقت يا دقت آن همچنين استدلال کرده‌ام که اين پوشش فقط به صورتي بسيار سطحي و گذرا در خدمت اهداف شناخت واقعي از خود اسلام بوده است. نتيجة حاصله، پيروزي نه فقط دانش و معرفت خاصي از اسلام و بلکه تفسير خاصي از آن بوده است که در هر صورت، در مقابل انواع پرسشهايي که از ناحية اذهان جستجوگر غيرمتعارف ]غير ارتودوکس[ مطرح مي‌شوند چندان هم بلامعارض و نفوذناپذير باقي نمانده است۳۶".

در رسالة پوشش خبري اسلام، سعيد به خوبي نشان مي‌دهد که چگونه رسانه‌هاي مدرن مغرب زمين و کارشناسان آنها تلاش مي‌کنند تا درک مردم مغرب زمين را نسبت به اسلام و شرق کنترل کرده و به انحصار خود درآورند۳۷.

ادوارد سعيد و مسئلة فلسطين

مسئلة فلسطين را مي‌توان مهم‌ترين و بنيادي‌ترين دغدغه و دلمشغولي ادوارد سعيد دانست. وي از ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۱ عضو مستقل شوراي ملي فلسطين بود که در اعتراض به موافقت‌نامة اسلو از آن شورا خارج شد۳۸. به قول رابرت فيسک، سعيد صداي سياسي قدرتمند فلسطين بود۳۹. صداي سعيد در تلويزيون، راديو و در مقالاتي که در مجلات و نشريات ادواري مي‌نگارد، پادزهري (و برخي مواقع تنها پادزهر) براي اتفاق‌نظر در مورد حماقتي فراهم ساخته است که عموماً در هر رسانة مهمي که به بحث فلسطين مي‌پردازد، شيوع دارد.
در همان حال که تصوير فراگير فلسطيني ها به عنوان تروريست از رسانه‌ها زدوده نشده است و در همان حال که هنوز ايدة فلسطين، به صورت جهاني خرابکارند، ايده‌اي قوي است، سعيد بدون ترديد بيش از هر فرد ديگري تلاش کرده تا ايدة انسانيت اساسي مردم فلسطين را در اذهان عموم امريکايي ها تثبيت کند۴۰.

ادوارد سعيد، از دوازده سالگي که مجبور به جلاي وطن شد، فلسطين را مهم‌ترين دغدغة ذهني خود مي‌داند. وي آوارگي را اين‌گونه توصيف مي‌کند؛ «فلاکت نداشتن وطن يا نداشتن مکاني که بشود به آنجا برگشت، حمايت نشدن از سوي قدرت يا نهادهاي ملي، و اينکه گذشته ديگر چيزي نيست جز ندامتي تلخ و نوميدوار، و زمان حال چيزي نيست جز تلاشها و دلهره‌ها و به صف ايستاده‌هاي روزانه به اميد يافتن کار، و چيزي در ميانه نيست، جز فقر و گرسنگي و تحقير۴۱».
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار
سعيد آثاري که در باب فلسطين خلق نموده، علاوه بر تحليل هاي جامع و دقيق و تفسيرهاي روزآمد، حس و حالتي نوستالژيک به فلسطين دارد.«حتي امروز هم پذيرفتن اين واقعيت برايم سخت است که همان محله‌اي که در آن به دنيا آمده‌ام، در آن زندگي کرده‌ام، در آن راحت بوده‌ام، از دست رفته باشد، و جاي ما را مهاجران لهستاني، آلماني و امريکايي گرفته باشند، مهاجراني که اورشليم را فتح کردند و به نماد حکومت خود تبديل ساختند بي‌آنکه جايي براي زندگي خود فلسطينيان گذاشته باشند42».

کارنامة ادوارد سعيد در باب فلسطين در دو بخش نظري و عملي قابل تأمل است. در بخش نظري، وي فلسطين را در چهارچوب شرق‌شناسي و پوشش خبري اسلام در غرب تحليل مي‌کند. کتاب «مسئلة فلسطين» تاريخچه‌اي است از تلاش و مبارزه بين ساکنان بومي عرب و عمدتاً مسلمان سرزمين فلسطين، با حرکت صهيونيستي (و بعدها کشور اسرائيل)، کشوري که زادگاه و منشأ اصلي‌اش مغرب زمين بوده و شيوة درگير شدنش با حقايق و واقعيات «شرقي» فلسطين، نيز عمدتاً به سبک غربي است.
مطالعة ما دربارة فلسطين، به گونه‌اي صريح‌تر از شرق‌شناسي، کوشش مي‌کند تا به شرح و بيان آن چيزي که در سطح زيرين ديدگاه غرب نسبت به شرق قرار داشته ــ در اين مورد، تلاش و مبارزة ملي فلسطينيان براي کسب حق سرنوشت خويش بپردازد43.

اما در عرصة عملي وي به دنبال تحقق ايدة دو دولت، دو دولت مستقل فلسطيني و اسرائيلي، بوده است44. سعيد بر نقش اعترافات توده‌اي غيرخشونت‌آميز عليه اقدامات صهيونيست ها و نيز ايجاد نهادهاي مدني چون بيمارستان ها، کلنيک ها، دانشگاه‌ها، و مدارس تأکيد مي‌کند. مدل آرماني سعيد «اندلس» يا اسپانياي مسلمانان است که در آنجا يهوديان، مسيحيان و مسلمانان آزادانه زندگي مي‌کردند45. سعيد در 2003 همراه با حيدر عبدالشافي، ابراهيم دکاک و مصطفي برقوتي، "ابتکار ملي فلسطين46 يا الموبادر" را که تلاش براي ايجاد راه سومي در سياست فلسطين و بديل اصلاح‌گراي دموکراتيک براي فتح و حماس بود را تأسيس نمود47.

ادوارد سعيد و روشنفکري

آن‌چه سعيد در اکثر نوشته‌هاي خود، و به عنوان يک روشنفکر، سعيد در ستيز با آنها دارد، افسانه‌هايي است که در قالب مفاهيم ژئوپوليتيک يا خطوط جداکننده مانند «نژادهاي تحت انقياد» آريايي ها، و از همه‌ مهم‌تر «شرق» و «غرب» متجلي شده و هنوز هم مي‌شوند. به عقيدة سعيد «اين‌گونه خيال‌پردازيهاي افسانه‌اي و سخنوري هايي که براي سرزنش ديگران پديد آورده‌اند، دروغي بيش نيستند؛ فرهنگ ها بيش از آن با هم درآميختند، و مضامين و تاريخشان بيش از آن به هم پيوند خورده و وابسته‌اند که بتوان آنها را با يک عمل جراحي به صورت گروه‌هاي مخالف بزرگ و بيشتر ايدئولوژيک، مانند شرق و غرب از هم جدا کرد48.
ادوارد سعید، فیلسوف آمریکایی فلسطینی تبار
روشنفکر مورد تأييد سعيد فردي است که نه مي‌توان او را به راحتي پيش‌بيني کرد و نه مي‌توان او را به يک شعار، خط‌مشي حزبي، و يا جزم‌گرايي تغييرناپذير تبديل کرد. به عقيدة سعيد، جهان شمولي يکي از مايه‌هاي اصلي نقش روشنفکري است. در نزد وي، روشنفکر بايد فردي باشد که امتياز ناسيوناليسم ميهن‌پرستانه، تفکر جمعي و حس طبقاتي، نژادي يا جنسي را به زير سؤال بکشد.

سعيد معتقد است روشنفکر بايد آماتور باشد. اين بدان معناست که عمل روشنفکري بايد عملي باشد که نيروي محرک آن را عاطفه و غمخواري تأمين مي‌کند، و نه سودجويي و خودخواهي کوته‌فکرانة تک‌رشته‌کاري، روشنفکر آماتور کسي است که باور دارد براي عضو انديشمند و دلسوز بودن يک جامعه، موظف است مسائل اخلاقي را حتي در قالب تکنيکي‌ترين و حرفه‌اي‌ترين عملي که کشورش درگير آن است، مطرح کند. در نزد سعيد، روح روشنفکر، به عنوان يک آماتور، مي‌تواند در يکنواختي حرفه‌اي محضي که بيش‌تر ما درگير آن هستيم، دخالت کند و آن را به چيزي زنده‌تر و بنيادي‌تر تغيير دهد۴۹.

آرا و آثار سعيد تأثيرات فراواني بر حوزه‌هاي تاريخ، انسان‌شناسي، جامعه‌شناسي، علوم سياسي، ادبيات و فلسفه داشته که بي‌شک اين تأثير براي ساليان درازپايدار خواهد ماند. شايد در ميان آثار پرشمار وي هيچ کدام به اندازة شرق‌شناسي، مجادله‌آميز و پرنفوذ نبوده باشد و همين نظريه امروز نيز کماکان اين وضعيت را حفظ نموده است.

پي نوشت ها:

۱. حميد عضدانلو، ادوارد سعيد، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، ۱۳۸۳، ص ۱۵ و Young Robert, white Mythologies: writing History and the west, NewYork, Routlege, ۱۹۹۰. // ۲. ادوارد سعيد، بي در کجا، ترجمة علي اصغر بهرامي، تهران، ويستار، ۱۳۸۱، صص ۲۵-۲۰.

۳. Edward Said, Between worlds, London Review of Books, May ۷, ۱۹۹۸, pp ۲-۸

۴. عضدانلو، همان، ۱۸-۱۷.

۵. Ibid, Between worlds, pp ۳-۷. // ۶. Joseph Conrad and the fiction of Autobiography. // ۷. Beginings: Intention and Method. // ۸. Orientalism. // ۹. The Question of palestine. // ۱۰. Covering Islam. // ۱۱. The World, The text, and the Critic. // ۱۲. After the last Sky. // ۱۳. Nationalism, Colouialism, and Literature. // ۱۴. Musical Elaboratious. // ۱۵. Culture and Imperialism. // ۱۶. Represeutatious of Iutellectual. // ۱۷. Peace and its Discontents: Essays ou Palestine in the Middle East process. // ۱۸. . Out of place. // ۱۹. The End of peace process. // ۲۰. Freud aud the Nou-Europeau. // ۲۱. Humanism and Democratic Criticism. // ۲۲. Ashcroft Bill and Ahlu waliapal, Edward Said, USA, Routledge ۱۹۹۹, pp ۱۴۳-۱۴۷.

۲۳. عضدانلو، همان، ۱۸-۱۷.

۲۴. Wellek prize. // ۲۵. Spinoza Award. // ۲۶. Lannau. // ۲۷. Concord. // ۲۸. Sultan owais prize. // ۲۹. Edward Said, Humauism and Democratic Criticisu, Columbia University Press, May ۲۰۰۴, pp ۳-۱۹. // ۳۰. Edward Said, Orientalism, Vintage Books, NewYork ۱۹۷۹, pp ۱۱-۱۸. // ۳۱. Ibid, pp ۱۵-۲۱.

۳۲. همان، عضدانلو، ۲۷. // ۳۳. ضياء‌الدين سردار، شرق‌شناسي، مترجم محمدعلي قاسمي، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگي و اجتماعي، ۱۳۸۷، صص ۱۰۵-۱۰۴. // ۳۴. Ibid, ۶۵-۶۹. // ۳۵. همان، عضدانلو، ۴۳. // ۳۶. ادوارد سعيد، پوشش خبري اسلام در غرب، ترجمة عبدالرحيم گواهي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ۱۳۷۸، ص ۲۹۸. // ۳۷. همان، عضدانلو، ۴۷.

۳۸. Edward Said, The Moruing After, London Review of Books, vol.۱۵, No.۲۰, October ۱۹۹۳, ۳-۵. // ۳۹. www.independent.co.uk.

۴۰. رشيد خالدي، ادوارد سعيد و حوزه‌ي عمومي آمريکا، ترجمة حميد پورنگ، راهبرد، ش۳۸، زمستان ۱۳۸۴، ص ۳۷۶. // ۴۱. همان، بي در کجا، ۱۳۸۱، ص ۱۸۶. // ۴۲. همان، ص ۱۷۶. // ۴۳. ادوارد سعيد، پوشش خبري اسلام در غرب، ترجمة عبدالرحيم گواهي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي،۱۳۷۸، ص ۴. // ۴۴. علي قاسمي، راه سوم ادوارد سعيد به مثابه «توليد عدالت»، راهبرد، ش۳۸، زمستان ۱۳۸۴، ص ۴۰۵. // ۴۵. ادوارد سعيد، اسرائيل ـ فلسطين، راه سوم، مترجمين مجتبي کرباسچي و قاسم زائدي، راهبرد، ش۳۸، زمستان ۱۳۸۴، ۴۰۳.

۴۶. Palestiuian National Initiative. // ۴۷. Said Edward and Barsamian, David, Culture and Resistance - Conversations with Edward Said, South End Press, ۲۰۰۳, pp ۱۷۶-۱۷۹.

۴۸. ادوارد سعيد، نقش روشنفکر، ترجمة حميد عضدانلو، تهران، ني، ۱۳۸۰. // ۴۹. همان، ۱۱۶.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج