فلای تودی - بالا استیکی
۱۵۳۸۳۰۰
۸۱۰
۸۱۰
پ

حرف‌های قاتل در حال مستی، مُشت او را باز کرد

اوایل سال گذشته پیکر خونین دختر جوانی که کنار خیابان افتاده بود از سوی رهگذران به بیمارستان منتقل شد. بررسی‌های اولیه نشان داد وی به علت ضربه به سرش به کما رفته است.

روزنامه ایران: اوایل سال گذشته پیکر خونین دختر جوانی که کنار خیابان افتاده بود از سوی رهگذران به بیمارستان منتقل شد. بررسی‌های اولیه نشان داد وی به علت ضربه به سرش به کما رفته است.

با انجام خدمات پزشکی، وی پس از چند هفته به هوش آمد و به پلیس گفت: با دوست پسرم، ساسان دعوایم شد او مرا هل داد که سرم به جدول کنار خیابان خورد و از هوش رفتم.

2244592_411

با شناسایی خانواده این دختر مشخص شد روز حادثه کیف و گوشی تلفن همراه او نیز سرقت شده است.» 

با اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار مأموران قرار داد، تحقیقات برای دستگیری ساسان به دستور بازپرس دادسرای سرقت تهران آغاز شد. زمانی که کارآگاهان پلیس پایتخت راهی خانه وی شدند، دریافتند که او از زمان حادثه ناپدید شده و مخفیانه به ترکیه فرار کرده است.

بازگشت به کشور و دستگیری

در حالی که این پرونده همچنان در دست رسیدگی بود چند روز قبل پسر جوانی با پلیس یکی از شهرستان‌های اطراف تهران تماس گرفت و گفت: «دیشب در یک میهمانی بودم که پسر جوانی در حالی که مشروب زیادی خورده بود و حالش خوب نبود اعتراف کرد سال گذشته دوست دخترش را کشته و به ترکیه فرار کرده، اما با گذشت چندین ماه از جنایت، چند روز قبل قاچاقی به ایران برگشته و با هویتی جعلی زندگی می‌کند.»

به دنبال این تماس و بعد از هماهنگی‌های قضایی، مأموران پسر جوان را که همان ساسان بود دستگیر کردند. او در بازجویی‌ها گفت: «با ملیکا در اینستاگرام آشنا شدم. رابطه ما کم‌کم شکل گرفت و در این مدت به او علاقه‌مند شدم. حتی از ملیکا خواستگاری کردم اما با گذشت یک سال از دوستی‌مان، ملیکا گفت که می‌خواهد به رابطه‌مان پایان دهد. وقتی بررسی کردم فهمیدم پای پسر دیگری در میان است. به همین خاطر با او قرار ملاقات گذاشتم، می‌خواستم راضی‌اش کنم با من ازدواج کند اما وقتی قبول نکرد عصبانی شدم و با مشت و لگد به جانش افتادم که ناگهان تعادلش را از دست داد و با سر به جدول خیابان برخورد کرد و بی‌هوش شد خیلی ترسیده بودم و برای اینکه ردی از من به جا نماند کیف دستی ملیکا را برداشتم و به همراه گوشی تلفن همراهش داخل سطل زباله انداختم.» 

ساسان ادامه داد: «بعد از ساعاتی دچار عذاب وجدان شدم و به محل برگشتم اما خبری از ملیکا نبود، فهمیدم او را به بیمارستان برده‌اند با ترس به آنجا رفتم اما به من گفتند که امیدی به زنده بودنش نیست من هم به خانه آمدم و وسایلم را جمع و به ترکیه فرار کردم. 18 ماه آنجا بودم تا اینکه آنجا هم از من کلاهبرداری کردند و پول‌هایم را بالا کشیدند و به ناچار به ایران برگشتم که دستگیر شدم.» 

با اعترافات پسر جوان، به دستور بازپرس پرونده تحقیقات ادامه یافت و با توجه به اینکه مشخص شد ملیکا زنده است ساسان که 18 ماه تصور می‌کرد قاتل است، از این کابوس نجات یافت و دختر جوان نیز از ادامه شکایت صرف‌نظر کرد.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج