روزنامه اصولگرا: حمید رسایی بیادب است
اخیرا در یکی از برنامههای اینترنتی، مناظرهای میان احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب، و حمید رسایی، نماینده مجلس برگزار شد.
روزنامه خراسان نوشت: اخیرا در یکی از برنامههای اینترنتی، مناظرهای میان احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب، و حمید رسایی، نماینده مجلس برگزار شد. گفتوگویی که بهجای تبدیل شدن به فرصتی برای تضارب آرا و ارتقای فهم سیاسی جامعه، به جدلی پر از کنایه و ادبیات نامتعارف بدل شد.
در بخشی از این مناظره، حمید رسایی برای اثبات ادعای خود درباره «غربگرایی دولت یازدهم» از تشبیهی استفاده کرد که نهتنها سطح گفتوگو را پایین آورد، بلکه موجب واکنش منفی گستردهای در فضای مجازی و فعالان سیاسی شد. رسایی گفته بود علاقه حسن روحانی به آمریکا مثل علاقه بچه به پستان مادرش است. چنین عباراتی علاوه بر این که با فرهنگ گفتوگوی سیاسی در تضاد است، عملاً اصل نقد را از محتوا تهی میکند و آن را به نزاعی کلامی و بیثمر فرو میکاهد.
وقتی نقد از مسیر عقلانیت منحرف میشود
نقد دولتها و سیاستمداران، اگر با واژههای دقیق و منطقی بیان شود، میتواند چراغ راه آینده باشد. اما هنگامی که نقد به توهین و تحقیر تبدیل میشود، نتیجهای جز تشدید شکافهای اجتماعی ندارد. در مورد دولت حسن روحانی، دهه ۱۳۹۰ پر از تجربههای تلخ اقتصادی و سیاسی بود. از رکود و تورم تا ناکامی در برجام . اگر قرار است این دوران مورد نقد قرار گیرد، باید با زبانی فنی، مستند و اخلاقی انجام شود تا جامعه بتواند از اشتباهات گذشته درس بگیرد. اما وقتی نقد به ادبیاتی هیجانی و تحقیرآمیز آلوده میشود، افکار عمومی از اصل ماجرا منحرف شده و ناکارآمدیها در سایه جنجالها پنهان میمانند.
سیاستِ جنجال، جای عقلانیت
متأسفانه در سالهای اخیر برخی چهرههای سیاسی و رسانهای تصور میکنند تند گفتن یعنی حق بودن . در حالیکه سیاست در تراز انقلاب، یعنی نقد مودبانه برای جلوگیری از ایجاد جنجال و ارائه ایده برای آینده. ادبیات تند، فقط به تولید خشم و نفرت در جامعه میانجامد و فضای رسانهای را از
گفت وگو و اقناع تهی میکند. این همان چیزی است که دشمنان کشور برای تضعیف سرمایه اجتماعی ایران آرزو میکنند یعنی جامعهای عصبانی، بیاعتماد و گرفتار در دو قطبیهای بیپایان.
رسانهها باید مسئولانهتر عمل کنند
نقش رسانهها در این میان تعیینکننده است. وقتی برنامهسازان به جای دعوت از کارشناسانی با ایده و راهحل برای آینده، کسانی را میآورند که تنها هنرشان جنجالآفرینی و تولید کلیپهای وایرال است، نتیجهای جز تضعیف امر ملی ندارد. ما به مناظره نیاز داریم، اما نه مناظرهای برای تسویهحساب سیاسی، بلکه گفتوگویی که از دل آن فکر تازه و راهحل اجرایی بیرون بیاید. در این مناظره حتی طرف مقابل هم ایده ای برای آینده نداشت و تکرار حرف هایی بود که بارها و بارها در رسانه ها نقد شده است. زیدآبادی در این مناظره طوری صحبت می کرد که انگار در مسئله بین ایران و غرب، ایران خطاکار است.
جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند گفتوگویی عقلانی، اخلاقی و ملی است. نقد صریح لازم است، اما با حفظ حرمت و عدم تحریک و عصبانی کردن طرفداران طرف مقابل . زیرا وقتی نقدها تند شود ، هیچکس از این میدانِ جنجالی و بدون منطق برنده بیرون نمیآید. نه اصلاحطلب، نه اصولگرا، نه مردم.
نظر کاربران
تازه فهمیده