دیشب روبرتو باجو در حوالی اسلامشهر رویت شد!
شب گذشته آبادان در بهت فرو رفت. انگار تاریخ از موقعیت پاسادینای ۱۹۹۴ به اسلامشهر ۲۰۲۵ نقل مکان کرده بود تا اتفاقات رقم خورده از وفادارترین مرد شهر، چیزی شبیه به بودای کوچک بسازد.
برترینها: شب گذشته آبادان در بهت فرو رفت. انگار تاریخ از موقعیت پاسادینای 1994 به اسلامشهر 2025 نقل مکان کرده بود تا اتفاقات رقم خورده از وفادارترین مرد شهر، چیزی شبیه به بودای کوچک بسازد. طالب ریکانی در نقل و انتقالات زمستانی لیگ برتر را به مقصد لیگ یک و حضور دوباره در آبادان ترک کرد تا کمک حال تیم خود باشد و آنها را برای بازگشت به لیگ برتر همراهی کند اما همه چیز برخلاف میل او پیش رفت و او از یک قهرمان به یک بازنده بزرگ تبدیل شد، ریکانی در طول دوران فوتبالش عملکرد خوبی در زدن ضربات پنالتی مهمترین پنالتی دوران فوتبالش را به آسمان فرستاد، ضربه محکم کاپیتان به قصد گل زده شد و قدرت ضربه او به اندازهای بود که بعد از برخورد به تیرک توپ با اختلاف به بیرون رفت.
آبادان، شهر وفا بوده و از صفای مردمانش همواره به نیکی یاد شده، به هر حال روزگاری در اندازههای اسمش نفس میکشیده و حالا که جبر روزگار گرد و غبار را نصیبش کرده، تنها از آن اسمی به یادگار مانده. آبادان البته طی همه این سالها سیلاب بلا بوده، از ماجرای سینمارکس، روزهای حصر و جنگ، فروریختن متروپل و چند قصه دیگر. انگار در آبادان هیچ چیز قرار نیست به شرایط عادی برگردد و سایه غم بر این شهر استوار شده است.
همین چیزهاست که اتمسفر آبادان را خاص کرده و نمیگذارد این شهر رنگ عادی بودن را ببیند، همین ماجرای طالب هم مشتی نمونه خروار ماجراها آبادان است، شهری مجاور اروندرود که سالهاست روز خوش ندیده، انگار خاصیت اتفاقات در آن اقلیم دراماتیزه شدن است و غم و غصهی آبادانیها حالا و پس از پنالتی دیشب طالب، رنگ آبادانی گرفته، حالا انگار فقط جای سنج و دمام خالیست.
مریم منوچهری، نویسنده در وصف اتفاق دیشب مینویسد: "صنعت با یه بُرد میتونست برگرده به لیگ برتر. حتما میدونید برای همهمون چقدر مهم بود اما دقیقه ۹۲ طالب ریکانی پنالتی رو خراب کرد که لابد امشب مردم آبادان روی دیوارای شهر بنویسن خدایا همه را ببخش جز طالب ریکانی. ادامهی تراژدی اینه که الان فهمیدم ریکانی بعد بازی خودزنی کرده."
پنالتی ریکانی شباهت زیادی به ضربه روبرتو باجو در جامجهانی ۱۹۹۴ بود و به همان شکل از بالای دروازه بیرون رفت، بهت طالب ریکانی هم بیشبهات به این اسطوره دنیای فوتبال نبود و حتی همبازیانش هم دقایقی طول کشید تا او را در مجدد در جریان بازی قرار دهند، سوت پایان برای طالب زودتر از تمام بازیکنان به صدا درآمد و او خودش را در نخواهد بخشید!
پایان بازی تلخترین لحظهها برای کاپیتان طالب ثبت شد و بازیکنان آریو که خودشان هم از صعود به لیگ برتر بازمانده بودند به سمت ریکانی رفتند تا او را آرام کنند، تلاشهای آنها فایدهای نداشت و هقهق ریکانی در اسلامشهر تلخترین قاب هفته پایانی لیگ یک بود. ریکانی باتجربهترین و محبوبترین بازیکن سالهای اخیر صنعت نفت است و همین محبوبیت باعث شده تا او بعد از خراب کردن پنالتی احساس گناه زیادی بکند و در تصمیمی اشتباه و عجیب و باورنکردنی اقدام به خودزنی کند. کمتر کسی باور می کرد که ریکانی پنالتی را از دست دهد اما او آن را به دیرک افقی دروازه کوبید.
آرتا نوشت: ۳۰ سال بعد از کالیفرنیا ، طالب ریکانی در اسلامشهر ایستاده مرد.
سروش: آرزوهای یک شهر مثل این پنالتی که دقیقه ۹۲ «طالب ریکانی» به آسمون زد، دود شد و رفت هوا! صنعت نفت با همین یک گل میرفت به لیگ برتر اما حالا باید یک سال دیگه صبر کنه. آبادان غمگینه...
علی: دقیقه ۹۲ طالب ریکانی محبوبترین بازیکن آبادان پنالتی خراب میکند! تا به جای صنعت نفت آبادان پیکان تهران راهی لیگ برتر شود.
میگویند حالا روی دیوارهای شهر آبادان قرار است بنویسدند: «خدایا همه را ببخش، جز طالب ریکانی» اما این فقط بخشی از ماجراست. در صنعت، سکوت است. لباس شماره ۷، تا شده، روی نیمکتی خاکگرفته جا خوش کرده. کسی نمیداند که ریکانی فصل بعد بازمیگردد یا نه. کسی حتی جرأت نمیکند بپرسد.
اما یک چیز روشن است: او دیگر فقط یک بازیکن نیست. او تبدیل به قصهای از جنس سقوط شده. قصهای که آبادان آن را تا سالها زمزمه خواهد کرد. در کوچهها، در ورزشگاهها، در ذهن نسلهایی که هنوز متولد نشدهاند. طالب برگشته بود تا آبادان را به سطح یک ایران برگرداند اما هر چه که بود او حالا با روبرتو باجو همدرد شده و این کلمات هم برایش کارکردی نخواهند داشت.
نظر کاربران
اون ضربه به توپ برای دفع توپ مناسب بود البته که پنالتی سادش هم مشکله