پیام تصویب لایحه CFT به کشورهای غربی
یکی از آخرین مصوبات مجمع تصویب لایحه CFT است که پس از اجرایی شدن اسنپبک رخ داده است. اتفاقاً پیام این رفتار به غربیهای این است که تا ما را تحت فشار قرار ندهید، حاضر نیستیم که چیزی را بپذیریم.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: مجمع تشخیص مصلحت نظام که قرار است مصالح نظام را بسنجد با دهها عضو که اغلب نیز به نسبت خیلی پیر هستند و با یک ساختمان مجهز و بودجه کلان و انواع کمیسیونها و دبیرخانه مشغول فعالیت است، و تا کنون هم کسی متوجه کارکرد موثر این نهاد نشده است، سهل است که به جای پرداختن به موارد اصلی تعیین کننده مصلحت نظام، که طبعاً هر از گاهی و برحسب ضرورت باید تصمیم بگیرند، تبدیل به یک نهاد با کلی خدم و حشم شده است و به اموری میپردازد که هیچ تناسبی با اصل و منطق شکل گرفتن این نهاد ندارد.
نهادی که باید گرهگشایی از بنبستهای کشور بر اثر موانع شرعی و حقوقی کند، در عمل خودش تبدیل به یک گره اضافی و البته سفت و محکم دیگر بر انواع گرههای تصمیمگیری و سیاستگذاری شده است. همین الآن، جامعه ایران با انواع مسایلی مواجه است که نیازمند رویکرد مصلحتگرایانه هم برای کشور و مردم و هم برای نظام است، ولی دریغ از یک اقدام و حتی دخالت حداقلی در این موضوعات و به جای آن به مواردی پرداخته میشود که در عمل تاریخ گذشته است.
یکی از آخرین مصوبات آن تصویب لایحه CFT است که پس از اجرایی شدن اسنپبک رخ داده است. اتفاقاً پیام این رفتار به غربیهای این است که تا ما را تحت فشار قرار ندهید، حاضر نیستیم که چیزی را بپذیریم. ولی از عجایب اینکه معمولاً زمانی میپذیریم که این پذیرش چندان کارآیی ندارد، و مصداق ضربالمثل قبای بعد از عید است که میگویند به درد گَلِ مِنار میخورد (انداختن روی منار و نه پوشیدن). تازه آقایان برای اینکه بگویند حرف ما یکی است، آن را هم به صورت مشروط میپذیرند، تا مبادا خدای ناکرده متهم به تغییر موضع انقلابی شوند!
این مسأله در مجلس دهم (۷ سال پیش) تصویب شد، شورای نگهبان تحت رویکرد بخشی از حکومت برخی از لوایح مصوب از جمله CFT را رد کرد. ظاهراً حضور در این کنوانسیونها را به غلط مانع تأمین مالی «جبهه مقاومت» میدانستند. به نظر میرسد که اکنون یا جبهه مقاومت از نظر آنان بلاموضوع شده یا منابع لازم برای تأمین مالی کم شده است.
جالب است که کشورهای غیر غربی و مهم مثل چین و روسیه که نزدیک به ایران هم هستند، بارها متذکر شدهاند که مسأله ما فقط تحریمهای آمریکا نیست، چرا این کنوانسیونهای جهانی را اجرا نمیکنید؟ برقراری متعارف و سالم مبادلات و روابط پولی و مالی و بیمهای بینالمللی مستلزم پذیرش این کنوانسیونها است.
حالا همه اینها هیچ! جالبتر و تأسفبارتر این است که برای عدم تصویب این لایحه، چون از نظر عقل و منطق نمیتوانستند دفاع کنند، از دین و اسلام مایه میگذاشتند، و برخی امامان جمعه آن را حرام و عدم پایبندی به قرآن معرفی میکردند، حال که تصویب شده، طبعاً مردم خواهند گفت این چه مجمعی است که میتوان حرام را حلال کند؟ خوب بقیه حرامها را هم دیر یا زود حلال خواهند کرد. در واقع با این کار خود بیشترین ضربه را به دین میزنند.
جالب است که یکی از حقوقدانان شورای نگهبان در نقد وضع موجود میگوید که: ”چین با عروسک لبوبو، بازار اروپا را گرفته، ولی ما نتوانستیم دین اسلام را به جوانان منتقل کنیم.“ خوب! اسلام رسمی مورد نظر تا کنون چنین بود که افراد صاحب صلاحیت و حتی متدین را به دلایل سیاسی رد صلاحیت میکنند، بعد چنین رفتاری با حرام و حلال خدا میکنند. این چه دینی است که بتوان آن را به جوانان منتقل کرد؟ اگر منزجر نشوند، هنر کردهاید.
جوانی که میبیند، صدها میلیارد دلار خسارت به کشور زده شده است با این عنوان که پذیرش CFT خلاف شرع و حرام و مبارزه با قرآن است، حالا پس از تحمل این همه هزینه و بدبختیها به راحتی تصویب و حلال میشود. میگویند، مشروط پذیرفتهایم، خوب اگر پذیرش مشروط موثر است، همان ۷ سال پیش هم آن را مشروط میپذیرفتید. اگر بیفایده است، پس اصلاً چرا شرطی را گذاشتهاید که به معنای عدم پذیرش است؟
این رفتارها شاید از نظر مقامات دولتی جای تشکر داشته باشد(تشکر رییس شورای اطلاعرسانی دولت از مجمع)، که به همین حد هم رضایت دارند که، چیزی که حرام شناخته میشد، اکنون مصلحت اقتضا کرده که حلال معرفی میشود. ولی از نظر مردم جای تشکر ندارد، چون بیدلیل و غیر منطقی و بدون رعایت مصلحت جامعه، حلال و حتی واجب را قبلاً حرام کرده بودند و تا کنون هزینههای زیادی را به مردم و جامعه تحمیل کردهاند و باید پاسخگو باشند.
فراموش نکنیم این فقط یکی از دستاوردهای مشترک شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت است، تقریباً در همه زمینهها همین گونه تصمیم میگیرند.
ارسال نظر