به خاطر گربهها به رامبد جوان گیر دادهاند، یک گیر ناجور!
در میان تمام اخبار این روزها و در حالی که مشکلات کم نیست، برخی مطالب و رویکردها واقعاً عجیب و غریب به نظر میرسند. ما در اینجا قصد قضاوت درباره این موضوع را نداریم، اما یادآوری میکنیم که نقد هم اصولی دارد. خودتان این مطلب را بخوانید؛ گزارشی است که در روزنامه شهرآرا منتشر شده است.
برترینها: در میان تمام اخبار این روزها و در حالی که مشکلات کم نیست، برخی مطالب و رویکردها واقعاً عجیب و غریب به نظر میرسند. ما در اینجا قصد قضاوت درباره این موضوع را نداریم، اما یادآوری میکنیم که نقد هم اصولی دارد. خودتان این مطلب را بخوانید؛ گزارشی است که در روزنامه شهرآرا منتشر شده است.
شیما سیدی، روزنامه نگار در شهرآرا نوشت: آقای رامبـد جوان وقتی شما برنـامه «کارنـاوال» را راه انداختید قسمت هایی را به تمرین گفت وگو اختصاص دادید تا تماشـاچیها هم بتوانند نظرشان را به اشتراک بگذارند و از قضا وجه تمایز برنامه شما هم همین بخش بود و هست. بنابراین وقتی شعار یک برنامه بحث و گفت وگوی سازنده است توقع می رود این شعار در تمامی بخش ها رعایت شود حتی بخش طنز و نمایشی «افتو». اما متأسفانه سکانس طنز افتو روز پنجشنبه 8 آبان نه طنز بود، نه اصول گفت وگو در آن رعایت شده بود و نه اینکه در آن خبری از عدالت بود. تنها ویژگی این بخش، نمایش جهالت بود.
در این سکانس رامبد جوان با همراهی «افتو» و با بستن دهان متخصص محیط زیست به این نتیجه رسید که انسان چون عاطفه دارد، میتواند در چرخه محیط زیست دخالت کند. دخالتی که به باور کارشناسان نه تنها سازنده نیست که به شدت آسیبزاست.
متخصص اکولوژیست را سگ خور کنیم!
نتیجه گیری بحث غیرعلمی غذا دادن یا ندادن به گربه ها در این بخش به اصطلاح طنز برنامه این بود که متخصص اکولوژیست را که نماینده بخش دانشگاهی جامعه است به صندلی ببندیم، جلوی دهانش را چسب بزنیم و یک طرفه به قاضی برویم و در نهایت او را «سگ خور» کنیم، چون ما انسانیم و عاطفه داریم! این است ته گفتمان شما؟ این است آخر احترام گذاشتن به جامعه علمی کشور؟ آقای رامبد جوان این همان راهی است که سال هاست طی شده و نتیجه اش شده نابودی محیط زیست کشور.

اساس بحث شما در این برنامه این است که چون مسئولان وظیفه شان را درست انجام نمی دهند، ما هم نباید در قبال طبیعت مسئولانه رفتار کنیم، اما این خطرناک ترین روش برخورد با موضوعات است. از آقای محراب قاسم خانی نویسنده این بخش برنامه که علاقه وافری به گربه ها دارند و قبلا هم مطالب علمی روزنامه ها را به سخره گرفته بودند و حتی در استوری به مطلب روزنامه شهرآرا چاپ 21 دی1399 مبنی بر غذا ندادن به گربه ها اعتراض کرده بودند توقعی نیست، اما کاش شما کلاس برنامه تان را حفظ می کردید و با ساختن این بخش اعتبار خودتان را زیر سؤال نمی بردید.
حکایت دوستی خاله خرسه است!
توجیه مجری برنامه در این بخش برای درستی فعل غذا دادن به گربه ها به این خاطر که ما انسان ها عاطفه داریم مَثَل بارز دوستی خاله خرسه با محیط زیست است. مثل این است که بگوییم چون ما آدم ها موجودات برتر طبیعت هستیم و خدا به ما توانمندی داده پس اجازه داریم هر دستکاری که دلمان می خواهد در طبیعت انجام دهیم! ما درخت ها را قطع می کنیم چون ما انسانیم و حق داریم برای خودمان خانه بسازیم.

در مصرف آب صرفه جویی نکنید چون تنها ۲درصد فایده دارد!
شما در برنامه غذا دادن انسان ها به گربه ها را با میزان هدررفت آب شهری مقایسه می کنید و می گویید مصرف آب شهری تنها 2درصد است و بیشتر هدررفت در سایر بخش هاست ولی آیا با وجود همین 2درصد شما در برنامه هایتان به شهروندان توصیه نمی کنید در میزان مصرف آب صرفه جویی کنند؟ آیا چون هدررفت بخش شهری 2درصد هست ما مجازیم هرطور می خواهیم آب مصرف کنیم؟ پس چگونه است که وقتی حرف غذا دادن به گربه ها می شود توجیه می کنید چون مسئولان پسماند را مدیریت نمی کنند ما هم می توانیم به گربه ها غذا بدهیم.
باید نسبت به همه حیوانات عاطفه داشته باشید نه فقط گربه ها!
می گویید خدا به ما انسا ن ها عاطفه داده تا هوای گربه ها را داشته باشیم، وقتی شما اجازه دارید بحث عاطفه را وسط بکشید که بتوانید عدالت را رعایت کنید و به همه گونه های حیوانی به یک اندازه کمک کنید نه اینکه محیط زیست ما را به جولانگاه سگ ها و گربه ها تبدیل کنید.
متخصصانی چون دکتر حسین آخانی و مسلم یزدانی عمرشان را صرف ارتقای علم نکردند که شما با عاطفه تان همه یافته های علمی را زیر سؤال ببرید.

هرگونه دست کاری در محیط زیست خیانت است
شاید برای شما هم پیش آمده باشد، لانه قُمری یا به قول ما خراسانی ها موسی کوتقی را دیده باشید که در محلی ناایمن ساخته شده و در حال نابودی است. شاید شما هم حس مهربانی تان گل کرده و لانه را جابه جا و ایمن کرده اید. این مهربانی از دید بسیاری از ما انسانی است، اما فعالان محیط زیست معتقدند نباید مفاهیم انسانی را به حیوانات نسبت بدهیم. خدا برای حفظ تعادل در طبیعت حماقتی در موسی کوتقی ها گذاشته تا جمعیتشان بیشتر از حدی زیاد نشود. مثلا می روند لانه شان را جایی می سازند که به راحتی خراب می شود، اما برخی از آدم های با عاطفه(!) فکر می کنند دارند خدمت می کنند، می روند لانه را جابه جا می کنند. برایش گندم می ریزند و با این دست کاری در طبیعت، موجب زیاد شدن جمعیت موسی کوتقی ها و کم شدن جمعیت گنجشک ها می شوند. توجه بیش از اندازه یا به عبارتی مهربانی به یک گونه حیوانی موجب برهم خوردن توازن طبیعت و در حقیقت ستم کاری در حق گونه ای دیگر می شود.
غذادادن به حیوانات در برخی کشورها جرم است
در انگلیس اگر حتی به پرندگان غذا بدهید 2هزارو500پوند جریمه می شوید، بسته به نوع غذارسانی به حیوانات ممکن است فرد خاطی را زندانی هم بکنند. چون وقتی دل سوزی ها ناآگاهانه باشد نتیجه اش به تلخی می انجامد. مثل امروز که وضعیت سگ های ولگرد به خاطر دوستی عده ای ناآگاه به حالت ICU و اورژانسی رسیده و برای نجات سایر گونه های محیط زیستی چاره ای جز کشتار سگ ها نمانده است.
گرگ یک بار در سال می تواند باردار شود و حدود شش توله بزاید. غریزه گرگ می داند که در طبیعت غذا سخت پیدا می شود و نگهداری از شش توله گرگ خیلی راحت نیست، بنابراین گاهی دو توله ضعیف تر خود را می خورد چون می داند اگر آن ها را رها کند غذای سایر حیوانات می شوند. با خوردن دو توله ضعیف تر انرژی کافی برای نگهداری از چهار توله دیگرش را هم به دست می آورد، اما وقتی دائم به سگ غذا می دهیم سالانه سه بار هم می تواند جفت گیری کند و بچه به دنیا بیاورد. هر بار هم بین شش تا 10 توله به دنیا می آورد و بعد باز انسان ها به بچه هایش هم غذا می دهند. با ادامه این روند تا چند سال آینده تمام جمعیت محیط زیست ما پر از سگ می شود. بعد دیگر راهی جز کشتار برای ما نمی ماند.
نظر کاربران
گربه ها عشقن