اسنپ پی_استیکی داخلی
adexo3
۲۵۶۷۰۷
۵۰۱۲
۵۰۱۲
پ

فاکس نیوز، محل تجمع راست های دروغگو

بی تردید روپرت مرداک تنها چهره رسانه ای مهم روزگار ماست. او نیرویی قابل توجه در روزنامه نگاری و سیاست آمریکا، انگلیس و استرالیاست.

هفته نامه اصولگرای مثلث نوشت: بی تردید روپرت مرداک تنها چهره رسانه ای مهم روزگار ماست. او نیرویی قابل توجه در روزنامه نگاری و سیاست آمریکا، انگلیس و استرالیاست. در این دنیا مرداک امپراتوری رسانه ای وسیعی را کنترل می کند که دستور کار سیاسی وی و جاه طلبی های تجاری اش را به پیش می برند. کسی که مرداک را مورد مطالعه قرار می دهد، بیشتر شبیه آن است که رومل نازی را مورد بررسی قرار می دهد: شاید از بینش او ترس به دلش بیفتد، اما از پیامدهای اعمالش مبهوت و هراسان می شود.

البته در سال ۲۰۱۲ «کاخ مرداک» دست کم در انگلیس به لطف رسوایی هک کردن تلفن ها از سوی روزنامه دیلی نیوز به لرزه افتاد اما حتی در آنجا نیز این واقعیت که مرداک و نیوز کورپوریشن او هنوز بدون مزاحمت قابل توجهی به فعالیت خود ادامه می دهند، شاهدی است بر قدرت بی رقیب او در سیستم سیاسی.

در آمریکا مرداک نقشی محوری هم در روند تکامل روزنامه نگاری و هم سیاست ایفا کرده است. کانال فاکس نیوز وی به نیرویی قدرتمند - دقیقا نیرویی قدرتمند - در تعیین سیاست های حزب جمهوریخواه و در نتیجه کل سیاست های آمریکا تبدیل شده است.

این شبکه تلویزیونی پیشینه ای مشکوک از بی طرفی، صحت و سلامت داشته است اما ثابت کرده که برای مواضع جمهوریخواهان در نقش بلندگویی بسیار قدرتمند و دارای دست بالا عمل کرده است. هر چند امپراتوری جهانی مرداک پهناور است، من میل دارم به بیان ملاحظاتی در باب مرداک و شبکه فاکس نیوز بپردازیم.

فاکس نیوز، محل تجمع راست های دروغگو

مایکل ولف، فاکس نیوز را تحت عنوان «محصول غایی مرداک» توصیف می کند، به این دلیل که این شبکه سبک روزنامه نگاری تابلوید (روزنامه های نیم ورقی جنجالی در آمریکا) را به تلویزیون های آمریکایی آورد.

روزنامه نگاری تابلوید یعنی صرفنظر کردن از گزارشگری واقعی - که هزینه های بسیار کلانی را نیز می طلبد - و جایگزین کردن آن با فضل فروشی های بسیار کم هزینه تری که مخاطب را به خود جلب می کند.

برای یک شبکه خبری تابلوید، ارزش افزوده به معنای ارائه دادن یک نگاه خوش آب و رنگ به خبرها است و در غیر این صورت کانال هیچ دلیلی برای جذب بینندگان ندارد. ریک کاپلان، رییس پیشین سی ان ان حکایتی را تعریف می کند که چگونه در سال های ۱۹۹۹ یا ۲۰۰۰ بالاسری هایش در تایم وارنر که از سودآوری سی ان ان راضی نبودند با وی برخورد کرده اند، با وجود آنکه این شبکه درآمدهای بی سابقه و بازدهی هنگفت داشت.

آنها به کاپلان گفته بودند فاکس نیوز هم درست به همین اندازه سود کرده و این کار را تنها با نصف درآمدهای سی ان ان انجام داده است، به این دلیل که در مجموعه کارکنانش، گزارشگران چندان جایگاهی نداشتند.

پیام کاپلان روشن بود: «نمایندگی ها را تعطیل و گروه گزارشگران را اخراج کنید.» به طور خلاصه فاکس نیوز محصول کسب و کار منطقی عصری است که در آن روزنامه نگاری به معنای واقعی به کاری تنزل یافته که شرکت ها آن را انجام می دهند.

فاکس نیوز و بخش رسانه ای محافظه کار، از جمله فضای وبلاگ های محافظه کار، جزیره ای محصور برای محافظت از خود ایجاد کردند که محافظه کاران می توانند خودشان را در آن پنهان کنند.

تحقیقات نشان می دهند که هر چه یک فرد از رسانه های محافظه کار بیشتری استفاده کند، احتمال اینکه هر خبر یا اظهارنظری را که با موضع محافظه کارانه در تناقض است به عنوان تبلیغات و دروغ های لیبرال ها رد کند، بیشتر می شود.

رسانه های محافظه کار که عمدتا افاکس نیوز رهبری و هدایت آنها را بر عهده دارد، دوشادوش هم مواضع و موضوعات مشابه را منتشر می کنند و حتی از دایره واژگانی مشابه در تمام تحریریه هایشان استفاده می شود. آنها اصول محوری تبلیغات تجاری را به کار می بندند. این فرآیند به منسجم و متحد شدن جناح راست کمک کرده و آنها را به نسبت هر زمان دیگری قدرتمندتر کرده است. نیروهای پیشرو فقط باید خواب این را ببینند که بتوانند خودشان را به گرد پای چنین قدرت رسانه ای برسانند.

فاکس نیوز، محل تجمع راست های دروغگو

این گزاره همراه با فریب، کل دغل بازی رسانه های محافظه کار را شکل می دهد: گزاره ها بر اساس این پیش فرض مطرح می شوند که آنچه که رسانه های خبری جریان غالب انجام می دهند، دارای سوگیری های روشنی به نفع لیبرال هاست و در خصومت عمیق با جناح راست، ارتش و کسب و کارهای بزرگ قرار دارد.

در این زمینه کاری که محافظه کاران از آن طرف انجام می دهند، ارائه خبرهای بدون سوگیری و مستقیم است. در سیستم فعلی روزنامه نگاری، جریان غالب به طور رسمی به نفع هیچ یک از دو حزب بزرگ کار نمی کند و در بسیاری از مواقع عدم سوگیری نسبت به هر دو حزب را به اثبات رسانده اند. در صورت فاش شدن چنین سوگیری هایی، گزارشگران باید پاسخگوی آنها باشند.

رسانه های محافظه کار ادعا می کنند که آنها مجبور نیستند بر اساس این قوانین بازی کنند. البته طعنه آمیز این است که فاکس نیوز اصرار دارد «بی طرف و متوازن» است و اینکه بگوید «ما گزارش می کنیم، شما تصمیم بگیرید»؛ به این ترتیب این شبکه در حالی که کسب و کار حزبی اش را به پیش می برد، خود را واجد هیبت و دارای امتیازات ویژه روزنامه نگاری حرفه ای جلوه می دهد.

بنابراین جناح راست که در جهان روزنامه نگاری حرفه ای یک بازیگر حزبی نیمه پنهانی است، قدرت قابل توجهی را برای پیشبرد دستور کار خبری خود به دست آورده است. روزنامه نگاران سنتی سر نخ هایشان درباره چگونگی پوشش دادن اتفاقات را از منابع رسمی به دست می آورند و اگر از برآوردن استانداردهای ارائه شواهد ناتوان ماندند و از سوی دیگر منابع رسمی مورد مخالفت قرار گرفتند، می توانند برخی از سرنخ ها را به عنوان مواردی مضحک رد کنند.

برعکس اینها، فاکس و دیگر رسانه های محافظه کار به شکلی تهاجمی می توانند روایت ها را پیش ببرند، سیاستمداران جمهوریخواه را وادارند تا نظر آنها را بازتاب دهند و سپس اگر همین روایت ها را نیز پوشش ندادند، رسانه های سنتی را به بهانه داشتن «سوگیری به نفع لیبرال ها» زیر فشار قرار دهند.

به این دلیل که شبکه معتقد است این نبردی دشوار با تبلیغاتچی های لیبرال است، بدون هیچ شرمی می تواند یک معیار دوگانه نفسگیر را دنبال کند که بر اساس آن، برعکس روایت هایی که به سیاست های آنها لطمه می زند، شواهد بسیاری برای روایت هایی داشته باشند که در خدمت آنهاست.

تعجبی ندارد که پیمایش های حرفه ای بیشتر به این نتیجه می رسند که بینندگان عادی فاکس نیوز در مقایسه با کسانی که شبکه های دیگر را تماشا می کنند، از آنچه عملا در جهان می گذرد تا حد زیادی غافلند. در سال ۲۰۱۱ از طریق افکارسنجی عمومی دانشگاه فرلی دیکنسون، یک بررسی در این باره صورت گرفت که اهالی نیوجرسی چگونه اخبار تلویزیونی را تماشا می کنند. این نظرسنجی چنین نتیجه گیری کرد که «برخی از ایستگاه ها به خصوص فاکس نیوز تماشاگرانشان را به نسبت کسانی که اصلا شبکه های خبری را تماشا نمی کنند، به سمت بی اطلاعی بیشتری سوق می دهند.»

دقیق تر بگویم در برخی از پیمایش ها، فاکس نیوز از نظر میزان دانش بینندگان در رده پایین قرار نمی گیرد اما در مقام مقایسه، این شبکه شاگرد دلقک کودنی در میان شبکه های خبری محسوب می شود. هیچ شبکه دیگری حتی به این ارزیابی که فاکس نیوز از طرف پروژه افکار جهانی دریافت کرده، نزدیک هم نمی شود.

این پروژه در سال ۲۰۱۰ از سوی «برنامه نگرش های سیاسی بین المللی» در دانشگاه مریلند صورت گرفت. همانطور که یک گزارشگر خلاصه کرده، این برنامه پیمایشی را در میان ردی دهندگان آمریکایی انجام داده که نشان می دهد بینندگان فاکس نیوز به شکل قابل توجهی به نسبت مصرف کنندگان اخبار از طریق منابع دیگر، کمتر مطلع و آگاهند.

نکته دیگر اینکه این مطالعه نشان می دهد هر چه این افراد بیشتر در معرض القائات فاکس نیوز قرار می گیرند، بی اطلاعی آنها نیز افزایش می یابد. به این ترتیب هر چه بیشتر این شبکه را تماشا کنید، اطلاعات کمتری به دست می آورید یا دقیق تر بگویم، هر چه بیشتر فکر کنید که می دانید، دانسته هایتان بیشتر غلط است.

فاکس نیوز، محل تجمع راست های دروغگو

چیزی که شاید بیشتر از همه فاش کننده این مسئله باشد، این است که هیچ شواهدی دال بر اینکه این موضوع ذره ای مدیریت فاکس نیوز را ناراحت کرده باشد، وجود ندارد. نکته تکان دهنده تر آنکه مشتی از برنامه های تلویزیونی آشکار لیبرال وجود دارند که همگی زمان قابل توجهی را صرف بررسی شواهد، نشان دادن بی پایه و اساس بودن مسائل و تمسخر مسائلی که در فاکس نیوز نشان داده می شود می کنند، در حالی که به نظر نمی آید فاکس نیوز حتی متوجه حرف هایی که لیبرال ها می زنند هم شده باشد.

به نظر نمی آید که آنها اهمیتی به این مسئله بدهند. چرا باید بدهند وقتی که آنها حمله می کنند و لیبرال ها وقت شان را صرف پاسخ دادن به آنها می کنند؟

روبرت مرداک و فاکس نیوز کاملا خود را وقف یک برنامه سیاسی کرده اند که اتحادیه های کارگری را نابود می کند. آموزش و پرورش دولتی را منسوخ یا تجاری می کند، نابرابری اقتصادی و قدرت میلیاردرها و کسب و کارهای بزرگ را افزایش می دهد، بحران زیست محیطی را که موجودیت انسان را تهدید می کند نادیده می گیرد یا به آن حمله می کند و جنگ های بی پایان و نظامی گری، حکومت برای ثروتمندان، یک سیستم قضایی فاسد و انتخاباتی را که با بالاترین رشوه دهندگان (ناشناس) به اجرا گذاشته می شود، ترویج می کنند. بالاتر از همه، مرداک پرچمدار امحای روزنامه نگاری مستقل است. تمام موسساتی که برای یک دموکراسی مدرن معتبر فعالیت می کنند، زیر ضرب او قرار دارند.

البته مرداک و عمله و اکره اش ندرتا این را به زبان می آورند. در تبلیغات رسمی هر چه هست سخن از کوچک نگه داشتن دولت، بیشتر تلاش کردن برای مردمان فقیر، بیرون راندن کسانی که گستاخی فکر کردن به چیزی خلاف این را دارند و حفاظت از کارآفرینی آزاد و بازارهای رقابتی است اما در واقعیت هر چه هست وصلت قدرت انحصاری با یک دولت نظامی شده بزرگ و غیرپاسخگوست که دست در دست اربابان شرکتی اش کار می کند.

خود مرداک چهره سرشناس سرمایه داری همپالگی هاست: «امپراتوری او بر اساس کمک های مالی انحصاری و موثر اعطا شده از سوی دولت، نظیر مجوزها و کپی رایت های پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی بنا شده است. نبوغ او در این است که خوب می داند چگونه سیاستمداران را در ازای امتیازاتی بزرگ خریداری کند و بدوشد، به علاوه اینکه او استاد چگونه پیروز شدن در یک بازار رقابتی است.»

به طور خلاصه در روزگار پر آشوب ما، مرداک چهره ای واجد اهمیتی خاص در ایالات متحده، انگلیس و در سطح جهانی است. از بسیاری جهات توصیفی را می توان در مورد او منطبق دانست که سردبیر بزرگ ویلیام آلن وایت نزدیک به یک قرن پیش از ویلیام رندولف هرست کرده بود: «از نظر حرفه ای هرست شکلی از زهر است... از نظر سیاسی او افول کرده و شکلی از خودکشی را به خود گرفته است.»

نویسنده: رابرت دبلیو م چزنی

مترجم: هادی سعادت
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج