مهندسی معکوس ایران از سلاح مرموز آمریکایی، یک شاهکار ساخت
در ادامه این مقاله قرار است ترجمه مقاله یک رسانه متمرکز بر تکنولوژیهای نظامی درباره درونها یا پهپادهای رادارگریز و پنهانکار ایران را مرور کنیم و ضمن شناختن نسخههای مختلف این پهپاد، دریابیم در اختیار داشتن چنین سلاحی برای ایران و همسایههایش چه معنایی دارد.
برترینها- آرمان رمضانی: در سال ۲۰۱۱ در خلال حادثهای که طرفهای ایرانی و غربی بر سر جزئیاتش توافق کاملی ندارند، ایران به یک پهپاد رادارگریز آمریکایی دست پیدا کرد. پرنده پنهانکاری که کلید دستیابی نیروهای نظامی ایران به تکنولوژی بود که دستکم در منطقه نادر است و در دنیای امروز نتیجه جنگها را رقم میزند. نیروهای ایرانی با مهندسی معکوس رمز و راز ویژگیهای منحصربفرد این دِِرونِ آمریکایی رابیرون کشیدند و این داستان به تولد پهپادهای رادارگریز ایرانی منجر شد.
در ادامه این مقاله قرار است ترجمه مقاله یک رسانه متمرکز بر تکنولوژیهای نظامی درباره درونها یا پهپادهای رادارگریز و پنهانکار ایران را مرور کنیم و ضمن شناختن نسخههای مختلف این پهپاد، دریابیم در اختیار داشتن چنین سلاحی برای ایران و همسایههایش چه معنایی دارد.
یک تکنولوژی کاملا انحصاری
در منطقه خاورمیانه تنها دو ارتش وجود دارد که به تکنولوژی ساخت پرندههای رادارگریز دست یافته است و یا امکان استفاده از این پرندههای پنهانکار در نبرد را دارد. یکی از این دو ارتش، ارتش اسرائیل است که توسط آمریکا به ناوگانی از جنگندههای رادارگریز اف-35 تجهیز شده است و با استفاده از همین جنگندهها بسیاری از نقاط خاورمیانه را از یمن گرفته تا سوریه و ایران هدف قرار داده است. ارتش دوم ارتش ایران است و حالا زمانی است که درباره ناوگان پرندههای پنهانکار ایران حرف بزنیم.
این تکنولوژی انحصاری چگونه به دست ایران رسید
بخش مهمی از داستان تولد پرندههای رادارگریز ایران به چهارمین روز از ماه دسامبر سال 2011 مربوط میشود. روزی که یک فروند پهپاد رادارکریز RQ-170 Sentinel مشغول انجام یک ماموریت آزمایشی در افغانستان بود. این ماموریت ناگهان با منحرف شدن سنتینل از مسیر تعیین شده متوقف شد و پهپاد منحرف شده پس از عبور از مرز ایران در منطقهای در نزدیکی پایگاه هوایی کاشمر به زمین نشست.
طرفهای ایرانی و مقامات غربی بر سر یک نکته توافق داشتند: امواج دریافتی پهپاد فوق پیشرفته سنتینل توسط نیروهای سپاه پاسداران دچار اختلال شده و نیروهای ایرانی با این ترفند باعث شدند پهپاد رادارگریز از حالت هدایت دستی به حالت اتوماتیک تغییر حالت بدهد. پهپاد سنتینل در این حالت پروتکل بازگشت به پایگاه را فعال میکند و نیروهای ایرانی در این زمان با مختل کردن و تعییر دادن سیگنالهای جیپیاس این پهپاد، این پرنده رادارگریز را به داخل خاک ایران هدایت کردند.
ایران حالا دهههاست که با تحریمهای مختلف و سنگین در زمینههای مختلف دست و پنجه نرم میکند و احتمالا به همین دلیل است که این کشور در مهندسی معکوس بسیار ماهر شده است. دستیابی به پهپاد سنتینل در حقیقت به نیروهای ایرانی اجازه داد به یکی از پیشرفتهترین طراحیهای رادارگریز آمریکا دست پیدا کنند و ایران در عرض چند سال نمونه ایرانی این پرنده را ساخت. ایران نام این سلاح استراتژیک را شاهد-171 یا سیمرغ گذاشت، همنام با یک پرنده اسطورهای و باشکوه در فرهنگ و ادبیات این کشور.
کارشناسان نظامی معتقدند سیمرغ یک مشابه تقریبا بینقص از پهپاد سنتینل است و بررسی وظیفه اصلی این دو پرنده بدون سرنشین و رادار گریز هم همین ادعا را اثبات میکند: هر دو پهپاد سنتینل و سیمرغ به عنوان پرندههای شناسایی با برد زیاد شناخته میشوند. سیمرغ به یک رادار دهانه ترکیبی(synthetic aperture radar) مجهز شده، راداری که توانایی جالب توجه تولید تصاویر سه بعدی از منطقه تحت پوششش را داراست. سیمرغ از برد قابل توجه 2200 کیلومتری برخوردار است، بردی که تقریبا تمام خاورمیانه را تحت پوشش این پرنده پنهانکار قرار میدهد.
از پرنده شناسایی به پرنده مهاجم
سیمرغ خیلی زود به سنگ بنایی برای یک خانواده بزرگ از پهپادهای رادارگریز ایران تبدیل شد و کارشناسان نظامی غربی معتقدند ایران دستکم 5 نسخه مختلف از این پهپاد را برای سه ماموریت اصلی شناسایی، تهاجم و عملیات انتحاری تولید کرده است.
پهپاد شاهد-191 که برخلاف سیمرغ نه با هدف شناسایی بلکه با ماموریت تهاجم ساخته شده در حقیقت پیشرفتهترین عضو از این خانواده است. شاهد-191 4 بمب هدایتشونده را با خود حمل میکند و نیرویش را از یک موتور جت مینیاتوری میگیرد، موتور مینیاتوری که بر اساس طراحی مشهور چکها ساخته شده است. شاهد-191 بردی نزدیک به 500 کیلومتر دارد که برای انجام حمله از روی مرزهای ایران مناسب است و این پهپاد باید از طریق یک کنترل و توسط یک اپراتور انسانی هدایت شود.
برادر دوقلوی شاهد-191، پهپاد شاهد-181 است. نسخهای که نیروهای ایرانی در آن موتور سنگین جت را با یک موتور پیستونی سبکتر جایگزین و با همین تغییر برد این پهپاد را تقریبا دوبرابر کردهاند. دیگر تفاوت شاهد-181 با شاهد-191 در این نکته است که این پهپاد نه یک پرنده تهاجمی بلکه یک پرنده شناسایی است هرچند که همچنان توسط سازنده ایرانی به سلاحهای سبک مجهز شده است.
به نقاط تفاوت شاهد-181 و شاهد-191 اشاره کردیم و بدنیست حالا به وجه تشابه این دو پهپاد رادارگریز که از قضا یکی از مهمترین نقاط قوت این دو پرنده بدون سرنشین هم هست اشاره کنیم: هر دو پرنده پنهانکار قابلیت لانچ شدن یا به هوا پریدن تقریبا بدون هیچ امکانات خاصی را دارا هستند و نیروهای ایرانی میتوانند این دو پهپاد را از پشت یک وانت ساده به هوا بفرستند.
نسل دوم از خانواده سیمرغ
ایران بعدها دست به تولید سری دیگری از پهپادهای رادارگریز زد، سری جدیدی که در مقایسه با اولین نسخههای پهپادهای رادارگریز ایرانی از نظر جثه کوچکتر بودند. سری جدید که از منظر اندازه تقریبا 40 درصد کوچکتر شده بود برای نمونه شامل پهپاد شاهد-161 میشود، یک پهپاد انتحاری که توسط یک موتور جت تغذیه میشود و از دو طریق جیپیاس و سنسورهای اپتیکال مکانیابی میکند. شاهد-161 قابلیت هدف قرار دادن اهداف متحرک را داراست و با برد 300 کیلومتری برای هدف قرار دادن کشتیها و کاروانهای در حال حرکت ایدهآل است.
از سری جدیدتر پهپادهای رادارگریز ایران میتوان به برادر شاهد-161، پهپاد شاهد-141 که در حقیقت یک پهپاد شناسایی است اشاره کرد. شاهد-141 یک پهپاد ایدهآل برای زیرنظر گرفتن مواضع دشمن بدون شناسایی شدن به حساب میآید و با وجود داشتن وظیفه اصلی شناسایی همچنان حجم کمی از مواد منفجره را با خود حمل میکند.
اما چرا تابحال ایران به طور گسترده از پهپادهای رادارگریزش استفاده نکرده است؟
اگر از حملات ایران به مواضع نیروهای داعش در سال 2021 بگذریم، حملاتی که در آن ایران از پهپادهای شاهد-191 بهره برد، نیروهای ایرانی تابحال به صورت گسترده از نسخههای مختلف پهپادهای رادارگریزش استفاده نکرده است. کارشناسان نظامی تئوریهای مختلفی برای این موضوع مطرح میکنند:
۱. هزینه تولید
هزینه ساخت یک پهپاد انتحاری معمولی و غیررادارگریز تقریبا در حدود 20 هزار دلار است، پهپاد معمولی که ایران میتواند از مواد اولیه در دسترس و غیر گران بسازد. پهپادهای رادارگریز اما در طرف مقابل نیازمند مواد اولیه خاصتر(نادر و گران) و محاسبات هوانوردی بسیار دقیق هستند و به همین دلایل معمولا در تعداد بسیار محدود تولید میشوند. در ماموریتهای پیش آمده احتمالا ایران به این نتیجه رسیده که میتواند با پهپادهای غیررادارگریز به نتیجهای مشابه دست یابد و در نتیجه سراغ پهپادهای رادارگریز و گران خود نرفته است.
۲. لو نرفتن یک سلاح مخفی و قدرتمند
باید توجه داشت که استفاده مداوم و مستمر ایران از این پرندههای پنهانکار باعث خواهد شد نیروهای نظامی اسرائیل و کشورهای غربی برد دقیق و قدرت راداری این پهپادها را متوجه شوند و همچنین برای نقاط قوت این پرندهها، استراتژیهایی تعریف کنند. ایران ممکن است پهپادهای رادارگریزش را برای روز مبادا، برای مثال یک درگیری در ابعادی بزرگتر، از چشم دشمنان و همسایهها دور نگه داشته باشد.
۳. ترجیح اطلاعات به تهاجم
ایران در طول این سالها به وضوح نشان داده که ترجیح میدهد از پهپادهای پنهانکار و گرانش نه برای تهاجم(با خطر آسیب بیشتر) بلکه برای شناسایی و ماموریتهای اطلاعاتی استفاده کند. از نگاه ایران هدر دادن چنین سلاح ارزشمندی در یک ماموریت انتحاری حرکت عاقلانهای نیست.
۴. محفوظ برای اهدافی متفاوت
برخی از کارشناسان نظامی معتقدند در خاورمیانه تنها ارتش اسرائیل به تکنولوژی راداری مجهز است که ممکن است بتواند پهپادهای رادارگریز ایران را شناسایی کند. این تئوری به این معنی است که ممکن است ایران این پهپادهای رادارگریز را نه برای نبرد با اسرائیل بلکه برای نبرد یا درگیری احتمالی با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس مانند عربستان، امارات یا قطر در نظر داشته باشد، کشورهایی که از نظر تکنولوژی امکان شناسایی و ساقط کردن پرندههای پنهانکار ایران را ندارند.
۵. تجارت
ایران مشتریهای پیدا و پنهان فراوانی مانند روسیه و هند برای این پهپادهای رادارگریز دارد و بدون شک مانند تمام کشورهای صادرکننده تجهیزات نظامی از یک اصل نانوشته پیروی خواهد کرد. این اصل به این صورت است که کشور صاحب یک تکنولوژی یا ابزار نظامی تا قبل از نهایی کردن قراردادهای فروش پیشبینی شده از استفاده از آن محصول در سطح وسیع صرف نظر میکند چرا که هر شکست یا خطا در ماموریتهای احتمالی ممکن است به روند فروش محصول آسیب بزند و در این نمونه برای ایران میلیونها دلار ضرر مالی ایجاد کند.
اما آیا این پرندههای رادارگریز نمیتوانند به اسرائیل آسیب بزنند؟
اغلب کارشناسان نظامی معتقدند ایران پس از تولید، آزمایش و اصلاح پرندههای پنهانکار و گرانِ خود این سلاحهای موثر را برای روز مبادا کنار گذاشته است. با این وجود هرچند میدانیم در صورت رخدادن درگیری بین ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، این پهپادهای پنهانکار میتوانند به شدت موثر ظاهر شوند اما پرسش اصلی اینجاست که آیا پرندههای بدون سرنشین و رادارگریز ایران میتوانند به عنوان خطری برای اسرائیل، به عنوان مهمترین دشمن ایران در منطقه، تلقی شوند؟
نویسنده مقاله برای پاسخ دادن به این پرسش سراغ یک کارشناس نظامی اسرائیلی رفته و این کارشناس به پرسش مهم این مقاله اینچنین پاسخ میدهد:
" در حال حاضر نیروهای نظامی اسرائیل تنها ارتش حاضر در منطقه هستند که توانایی شناسایی، ایجاد اختلال و در نهایت ساقط کردن پهپادهای رادارگریز ایران را دارند. این موضوع اما باعث نمیشود فرماندهان اسرائیل نگران این پرندههای ساخت ایران نباشند. نیروهای نظامی ایران مرتبا در حال اصلاح نسخههای قدیمی و یا تولید نسخههای جدید از این پهپادها هستند و حتی دستهای بزرگ از نسخههای فعلی این پرندههای رادارگریز هم میتواند سیستمهای دفاعی اسرائیل را دچار خطا یا اشباع حجم آتش کند. ایران همچنین امکان بهره بردن از این پهپادهای پنهانکار در حملات ترکیبی (برای نمونه به همراه موشک کروز) را داراست و تعدد سناریوهای غیرقابل پیشبینی بدون شک فرماندهان هر سیستم رفاعی را نگران میکند."
ارسال نظر