جاباما
۱۰۷۲۲۱۹
۲۱ نظر
۵۷۲۷
۲۱ نظر
۵۷۲۷
پ

ایرانِ دهه ۷۰؛ روز‌های توکیو بدون توقف

مهاجرت به ژاپن برای کار به یک پدیده اجتماعی در آغاز دهه ۷۰ تبدیل شد. در این مطلب، روایتی از آن زمان بخوانید.

روزنامه همشهری - ترمه هوشیار: امیر یکی از آن ۸ هزار نفر بود؛ آن هم از میان ۴۰ هزار نفری که پاییز سال ۱۳۷۰ به استادیوم شیرودی آمده بودند تا بخت خود را برای تهیه بلیت سفر به سرزمین آفتاب تابان در قرعه‎‌‎کشی شرکت هواپیمایی ایران ایر بیازمایند. او چند‎‌‎ماه پیش بختش را در قرعه‌کشی هتل استقلال تهران و در بین ۳۲ هزار نفر متقاضی امتحان کرده بود که به نتیجه نرسید، ولی این بار توانست بلیت آبی‎‌‎رنگ تهران به توکیو را به‌دست بیاورد.

ایرانِ دهه ۷۰؛ روز‌های توکیو بدون توقف

این بلیت برایش رؤیای زندگی در خانه‎‌‎ای بزرگ با سنگ‎‌‎های سفید و وسایل طلایی در بالای شهر پایتخت را ساخت که او با ربدوشامبری براق داشت بازی بچه‎‌‎ها را تماشا می‌کرد؛ اما چند هفته بعد او پشت سینک یک ظرفشویی پر از بشقاب‌های کثیف و بدبوی رستورانی در محله قدیمی توکیو ایستاده بود. به‌جای آن رؤیای سال ۷۰ حالا او در خانه‎‌‎ای صدمتری در خیابان پلیس زندگی می‌کند و خاطرات ریز و درشت آن سفر به عکسی از او کنار معبد بزرگ توکیو محدود شده که آن را زیر شیشه پیشخان آجیل‎‌‎فروشی کوچکش گذاشته است.

سال ۷۰ خبر رسید آن سوی جهان، در سرزمین آفتاب تابان پول روی زمین ریخته و کافی است پاسپورت در دست باشد و آن قدر پول، که بلیت خرید و سوار هواپیما شد و خود را به توکیو رساند. سال‎‌‎های پایانی دهه ۶۰ و ابتدایی دهه ۷۰ سال‎‌‎های اقبال عمومی جهان به ژاپن بود. مجمع‎‌‎الجزایر ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و مصیبت‎‌‎هایش با سختکوشی مردمان آن سرزمین به روزگار آرامش رسیده بود و حالا در مسیر پرشتاب قدرت تکنولوژی و ثروت پیش می‎‌‎رفت. مردمی که ۴۰ سال پیش‌تر روزگار خرابی‎‌‎ها را با تلاش شبانه‌روزی پشت‎‌‎ سر گذاشته بودند حالا داشتند به آرامش نسبی می‌رسیدند و جهان را با تولیدات خود تسخیر می‎‌‎کردند. ایران نیز یکی از بازار‌های محصولات‌شان بود؛ از ماشین‎‌‎های تویوتا و موتور‌های هوندایشان در خیابان‎‌‎ها تا تلویزیون‎‌‎های سونی و توشیبا در خانه‎‌‎ها رسوخ کرده بودند.

ایرانِ دهه ۷۰؛ روز‌های توکیو بدون توقف

اوشین و سال‎‌‎های دور از خانه‎‌‎اش ختم به خیر شده بود و حالا نوبت پدر مجرد و از سرزمین شمالی یا قصه زندگی با هانیکو و خانواده سختکوش و سرخوشش بود؛ از سوی دیگر هفت سامورایی و سریر خون و دیگر آثار کوروساوا که عصر‌های جمعه در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد، مردم ایران را با فرهنگ ژاپنی آشنا کرده بود. دور، دور ژاپنی‎‌‎ها بود که شایعه پولدار شدن در ژاپن در میان بچه‎‌‎های پایین‎‌‎شهر پیچید. گرفتن ویزای ژاپن سخت نبود، بین ایران و ژاپن لغو رواید بود و می‎‌‎شد با یک بلیت در فرودگاه ناریتای توکیو، ویزای چند ماهه کاری گرفت. البته اگر مسافران به در بدشانسی نمی‎‌‎خوردند؛ گاهی یک مسافر باعث دیپورت شدن یک هواپیما می‎‌‎شد.

با این همه بچه‎‌‎های جوادیه، خزانه، نازی‎‌‎آباد و شوش هرچه ته جیب داشتند جمع می‌کردند و با قرض و قوله راهی خیابان استاد نجات‌اللهی یا همان ویلای سابق می‌شدند تا بلیت ژاپن بخرند و راهی فرودگاه مهرآباد شوند. این استقبال آنقدر زیاد شد که پرواز‌های ژاپن پر از ایرانی‎‌‎های مشتاق کار شده بود. برای همین مدیران ایران‎‌‎ایر که هفته‌ای ۲ پرواز به توکیو داشت، تصمیم گرفتند تا با قرعه‎‌‎کشی، بخشی از این مشتاقان کار در ژاپن را گردهم آورند.

ایرانِ دهه ۷۰؛ روز‌های توکیو بدون توقف

قرعه‎‌‎کشی اول در هتل استقلال تهران که پیش از انقلاب شرایتون نام داشت، صورت گرفت، اما قرعه‎‌‎کشی اصلی در سال ۷۰ در محل بزرگ‎‌‎تری یعنی ورزشگاه شهید شیرودی (امجدیه سابق) برگزار شد که حالا مدت‎‌‎ها می‌شد میزبان بازی‎‌‎های پرسپولیس و استقلال نبود. ۴۰ هزار نفر با پاسپورت و مدارک آماده به آن‎‌‎جا آمدند و ساعت‎‌‎ها منتظر ماندند تا مدیران ایران ایر بیایند و با قرعه‌کشی از میان ۴۰ هزار شماره ۸ هزار نفر را انتخاب کنند و برایشان بلیت سفر به توکیو صادر کنند. با این حال فقط این ۸ هزار نفر مسافر توکیو نبودند؛ در سال ۷۰ بیش از ۱۷ هزار و در سال بعد آن، بیشتر از ۳۲ هزار نفر برای کار از ایران به ژاپن رفتند.

در میان سال‎‌‎های ۶۹ تا ۷۵ براساس آماری که اداره مهاجرت ژاپن ارائه کرد از ۳۰۰ هزار کارگر مهمان، ۱۲۰ هزار نفر ایرانی بودند. محله‎‌‎های قدیمی و ارزان‌قیمت توکیو، جردن جنوبی شده بود. از آنجا که جوانان جویای کار ایرانی فاقد تخصص بودند بیشتر در کار‌های سطح پایین به‌کار گرفته می‌شدند. بخش زیادی از آنان که ویزایشان به پایان رسیده بود از سوی کارفرمایان ژاپنی برای کار‌های ساختمانی غیرقانونی کار می‌کردند یا برخی دیگر جذب باند‌های خلافکار (یاکوزاها) می‌شدند. شماری از آن‌ها در آن سال‎‌‎ها عاشق دختر‌های ژاپنی شدند و با زنان چشم بادامی راهی ایران شدند یا در همان ژاپن ماندند.

ایرانِ دهه ۷۰؛ روز‌های توکیو بدون توقف

عمده جوانانی که از ژاپن به ایران برگشتند، با پولی که آوردند توانستند فقط یک تاکسی پیکان نارنجی بخرند. تاکسی‎‌‎هایی که نشانه سفر صاحبشان به ژاپن بود را می‌شد از کارت‎‌‎های تلفن با خط ژاپنی تشخیص داد که جلوی کنسول ماشین نصب شده بودند یا عروسک‎‌‎های ژاپنی‌ای که زیر آیینه تاب می‌خوردند. زرنگ‌ترهایشان با «ین»‌هایی که با سختی به‌دست آورده بودند، خانه‎‌‎ای کوچک در پایین شهر یا مغازه‎‌‎ای نقلی خریدند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • سعید

      نه عزیزم . اینجوریام نیست . من فامیل دارم با 7 سال کار تو ژاپن اونم بعنوان راننده هم ی آپارتمان خرید هم ی مغازه (اونم تو تهران) و کلی هم پس انداز داشت . اونایی که فقط ی تاکسی تونستن بخرن ... بودن و نای کار کردن نداشتن و به عیش و نوش مشغول بودن نه کار و جمع کردن پول . اینجاست که میگن عروس بلد نیست برقصه میگه دیوار کجه

      پاسخ ها

      • سعید

        همیشه هم اینطور نیست برعکسشم بوده ، اونایی که نتونستن بخرن چون مردونه کار کردن و خلاف نکردن و به همون کارگری و ...در ژاپن قناعت کردن چون چاره دیگه ای نداشتن و شرفشونو زیر پا نگذاشتن وگرنه با خرید و فروش مواد و کارهای خلاف دیگه تو ژاپن بله خیلیا برگشتن و زندگیشون متحول شد . چیزی فقط شنیدی ولی من دیدم

      • بدون نام

        الان دیگه جیبوتی هم نمیزارن بریم چه برسه ژاپن خخخخ

      • بدون نام

        زمین البته

    • همشهری

      نه داداش همچین چیزی نیست کسایی که رفتن و خوب پول در آوردن و قدر پولشون رو دونستن و خانواده های فهیمی داشتند که تو ایران براشون خوب سرمایه گذاری کردن من خودم به شخصه چند نفر رو میشناسم که با کارگری تو رستوران و ... تونستن توی همین پایین شهری که شما میگی و برای شما کسر شان چندین خونه و مغازه بخره دیدم که میگم کسایی هم بودن که هیچی ندارن و آس و پاس برگشتن تازه با یه عالمه قرض و بدهی حداقل برو یکم بیشتر تحقیق کن

    • بدون نام

      خیلی هاشون که لات و لوت های جنوب شهری بودن رفتن به یاکوزاها پیوستن و وارد کار خلاف شدن. فیلم کیفر به کارگردانی حسن فتحی رو ببینید.

    • علی 11

      ژاپن نه، جاپون

    • بدون نام

      من کسی رو میشناسم یازده سالگی رفته شونزده سالگی برگشته.الان تو دهه سی زندگیش عملا بازنشستست.سه تا مغازه با سه واحد آپارتمان 160 متری روش تو بلوار فردوس

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خالی نبند. 11 ساله گذرنامه داره که بره ژاپن؟

    • بدون نام

      ما سال 79 ی آپارتمان 60 متری خریدیم که ساختمون چهار طبقه بود صاحب همه طبقات خانومی بود که میگفت تا چند سال پیش هیچی نداشتن ولی از وقتی شوهرش رفته ژاپن بعنوان کازگر در ی فرش فروشی مشغول شده کلی دارایی تو تهران به هم زدن الکی اطلاعات دروغ ندید

    • بدون نام

      چه روزگاری بود

    • بدون نام

      بخاطر خلاف کاری هایی که همین ایرانی ها در ژاپن کردن دیگه به ایرانی ها ویزا نمیده

    • بدون نام

      خوبه الان اگه میشد میرفتم

    • بدون نام

      اینم میتونست یه موضوع واسه ساخت یه فیلم کمدی باشه

    • جلال صدیق

      نمیدونم چرا اینقدر دروغ مینویسن هر کی دور بر من رفت ژاپن حداقل تو ایران سه تا خونه خریدن،هر کیم ایران موند الان تو بدبختی داره دست و پا میزنه که فقط اگه بتونه کرایه خونه خرج زندگیش در بیاد الانم که هیجا ایرانی رو قبول نمیکنن حتی کشور بدبخت جیبوتی.....

      پاسخ ها

      • بدون نام

        ن داداش منم تو همین ایران خودم از راه حلال و درست تلاش کردم و اوضاع زندگیم روبراهه
        خاک غربتم نخوردم

    • بهادری

      بله دوستان درست میفرمایند
      من خنگ حداقل ۴ نفر از دوستانم را هر کدام جداجدا فرودگاه بردم وبعد از کلی ماچو بوسه رسوندم وبرگشتم به این دلیل که موتور داشتم ،اونها هر ماه ۳۰۰ هزارتومان(سال۷۰) برای خانواده میفرستادن ولی من هر ماه از اداره با کلی اضافه کار ۶۰۰۰ هزار تومان میگرفتم.

    • ابراهیم

      یکی از دوستان رفت ژاپن ۷ سال کار کرد تو تهران یه خونه دو طبقه تو ستارخان و یه خونه دیگه خرید و کلی هم وسایل آورد ایران و دییگه هم تو ۳۰ سالگی نیاز به کار کردن نداره . آره کسی که رفته ژاپن و ولخرجی و خلاف کرده دلیل نمیشه هر کس رفت موفق نشه

    • بدون نام

      دایی خود من رفت ژاپن بعد 10 سال برگشت ماشالا توپ زندگی ش رو تکون نمیده . سه تا خونه و دو تا مغازه داره . یه کارگاه تولید جوراب هم داره . والا ما هر کی رو دیدیم رفته ژاپن زندگیش توپ شده . همه بچه های فلاح و ابوذر اومدن جنت آباد و بلوار فردوس و شهر اندیشه خونه و مغازه خریدن . خودشون که هیچی کل خانواده شون رو هم کشیدن بالا

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خدا بیشتر بهشون بده

    • بدون نام

      اره چرت نوشته دوست من سال هفتاد ب پول ایران ماهی یک میلیون درآمدش بوده تو ژاپن یعنی به پول الان بیش از یک میلیارد

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج