adexo3
۳۲۸۹۱۳
۱ نظر
۵۰۱۶
۱ نظر
۵۰۱۶
پ

طنز؛ زنی که کتک می خورد

پدرام سلیمانی در روزنامه قانون نوشت:

زن در گذشته‌ای نه چندان دور از شوهرش کتک می‌خورد. با مادرش موضوع را در میان گذاشت. مادر گفت که او باید همیشه نیمه پر لیوان را ببیند و تمام سعی‌اش بر این باشد که زندگی‌اش را حفظ کند. اینگونه شد که زن دیدن نیمه پر لیوان را در پیش گرفت. پس از هر کتک خوردن با خودش فکر می‌کرد دعوا نمک زندگی است و طبیعی است در هر دعوایی یک نفر بزند و یک نفر بخورد. یک بار در هنگام کتک خوردن دستش شکست. ابتدا کمی غمگین شد اما بعد خوشحال شد که همسرش فقط او را می‌زند و با زن‌های دیگر کاری ندارد و این یعنی فقط او را دوست دارد. فی الواقع «اگر با دیگرانش بود میلی چرا دست مرا بشکست؟» همچنین این کتک خوردن‌ها باعث می‌شد مرد دیگر نیازی به باشگاه رفتن نداشته باشد و در خانه تمریناتش را تمام و کمال انجام بدهد و این باعث می‌شد بی‌دلیل پولی خرج باشگاه رفتن نشود و به چرخه اقتصادی خانواده کمک شود. سال‌ها بعد، مرد دیگر زن را کتک نمی‌زد. به تحقیر کلامی بسنده می‌کرد. مرد دستکش‌هایش را آویزان کرده بود و به شغل شریف مربی گری روی آورده بود و جوانان را ارشاد می‌کرد که چگونه با همسر خود رفتار کنند و تمام این راهنمایی‌ها با این جمله آغاز می‌شد «اول اینکه بهش رو نده.»

عرض می کردم که مرد به تحقیر کلامی روی آورد. مهمان که می‌آمد و از دستپخت زن تعریف می‌کرد مرد می‌گفت «برنجش خیلی بد شده. هزار بار گفتم حواست باشه شل نشه. نمی‌فهمی که» و اینگونه باعث می‌شد زن به دستپختش غره نشود و هر روز در حال پیشرفت باشد. تا اینکه فرزندان زن بزرگ شدند و کمی چشمش را باز کردند. زن فهمید «انسان» تعریفی دارد و او هم جزو دسته انسان‌ها قرار می‌گیرد و بالطبع حقوقی دارد. روزی مرد مشغول دیدن فوتبال بود و تخمه می‌شکست. تخمه‌هایش که تمام شد برای تنوع زن را صدا کرد تا کمی او را تحقیر کند. جمله تحقیرآمیزی گفت اما در کمال تعجب زن جوابش را به صورت خفنی داد. مرد جا خورد و بلند شد که به یاد خاطرات شیرین گذشته زن را کمی گوشمالی بدهد که زن تهدیدش کرد اگر دستش به او بخورد روزگارش را سیاه می‌کند. مرد باز هم جا خورد. چپ و راستش را نگاه کرد تا مطمئن شود در مقابل دوربین مخفی قرار نگرفته است و بعد گفت چیه؟ تهش می خوای مهریتو بذاری اجرا که اونم جراتشو نداری. زن که حالا به شدت انسان آگاهی شده بود گفت نه با مهریه روزگارتو سیاه نمی کنم. روش‌های بهتری هم هست. به هر حال آن روز مرد باز هم زن را کتک زد. زن از مرد شکایت کرد. ماه‌ها درگیر این قضیه بود اما آخرش به علت نبودن شواهد کافی اتفاقي نيافتاد. باری زن با کمک فرزندانش درخواست طلاق داد و علی رغم میل باطنی‌اش مهریه‌اش را به اجرا گذاشت. البته در صفحه مجازی‌اش این حرکت (به اجرا گذاشتن مهریه) را به طور کلی حرکتی چیپ دانست و از خیل عظیمی از مهریه گیرندگان اعلام برائت کرد اما خب چاره دیگری هم نداشت و مجبور بود برای مجازات مرد به این روش متوصل شود. سرتان را درد نیاورم. مرد به فنا رفت. زن پس از عمری نفسی راحت کشيد. اما مرد هیچ وقت نفهمید که اشکال کار کجا بود که زندگی‌اش به این روز افتاد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۵ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      نگاه جالب اما دردناکی بود

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج