برانکو میداند چه میخواهد
برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس در فرصتی بالنسبه کوتاه تیمی ساخته است که میتواند قهرمان لیگ برتر کشور هم بشود اما این سوال مطرح است که دستپخت او برای امسال جواب میدهد یا به یکی دو فصل پختهتر شدن بیشتر برای رسیدن به هدف نیاز دارد؟
ایران ورزشی: برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس در فرصتی بالنسبه کوتاه تیمی ساخته است که میتواند قهرمان لیگ برتر کشور هم بشود اما این سوال مطرح است که دستپخت او برای امسال جواب میدهد یا به یکی دو فصل پختهتر شدن بیشتر برای رسیدن به هدف نیاز دارد؟
این از نشانههای هوشیاری این مربی متین کروات است که توانسته یک ترکیب جوان و آیندهدار را براساس بازی افرادی بسازد که در نظام کاری سرمربی قبلی - حمید درخشان - گاه به بیراهه میرفتند و در طرحهای تاکتیکی سرمربی قبل از درخشان - علی دایی - نیز نوسانهای زیادی داشتند. تعداد قابل توجهی از همان بازیکنان اینک به قدری کم اشتباه و پرشور و رو به جلو بازی میکنند که بینندهها میپرسند آیا همان نفراتند یا افرادی به شکل و قیافه بازیکنان قبلی پرسپولیس؟!
از بسیار بد تا خوب
مهارتهای فکری و عملی ایوانکوویچ و گزینش سیستمهایی که به فراخور بازی این نفرات باشد حسن اصلی این مربی کروات در فصلی بوده که بسیار بد آغاز شد اما در گذر زمان از تیم وی یک مدعی ساخت.
نمیتوان تمامی ماجرای مدعی شدن پرسپولیس در لیگ برتر پانزدهم را محصول ضعف نسبی و لغزش برخی رقبا منجمله هر دو تیم اصفهانی و به ویژه سپاهان و تداوم نداشتن صبا و سایپا و اشتباهات تکراری استقلال تهران و استقلال خوزستان دانست و همین نکته که یک تیم ۱۲ هفته متوالی است که در خانه و سفر نمیبازد و دو سه برد قطعی را با بداقبالی از دست داده و به تساوی قناعت ورزیده، خبر از قدرت تیم میدهد.
دقایق جذاب
سرخها در ۱۰ هفته اول بابت داوریها هم لطماتی دیدند اما وقتی سرانجام تیمی شدند که سرمربیشان میخواست، کمتر به سمت عقب برگشته و هر دقیقه مسابقاتشان حاوی نکات جالبی بوده است. آنها البته در نیمه اول دیدار اخیرشان برابر سپاهان واقعا بد بودند اما اکثریت با بازیهای خوب و چشمگیرشان بوده و با نمایشهایی که از آن بوی سرزندگی میآید و اگر یک فرد در این روند بیشترین سهم را داشته، ایوانکوویچ بوده است. مربی که نشان داده میداند چه میخواهد و از چه طریق باید به آن برسد.
گران تمام میشود
اما این تیم خوب و این مربی خوبتر ایراداتی هم دارند که میتواند برایشان گران تمام شود و خطر نرسیدن به سکوی افتخار لیگ برتر پانزدهم را برای آنها جدیتر و در نهایت محقق کند.
نداشتن یک دروازهبان ششدانگ بدترین ایراد پرسپولیس است. نه سوشا مکانی دروازهبان قابل قبولی بود (و طبعا هنوز هم نیست) و نه از وجنات الکساندر لوبانوف ازبکستانی میتوان پی به وجود چنین سنگربانی برد. هافبکهای پرسپولیس در کار توپسازی گاه تداخل وظیفه دارند و کارهای انفرادی و زاید انجام میدهند، در دفاع وسط پرسپولیس چه بنگر و نورمحمدی باشند و چه هر ترکیب دیگری، همچنان میلنگند و در ضد حمله برانکو هنوز نفهمیده است که زوج دلخواهش چه کسانی هستند و در آستانه هفته بیستم لیگ همچنان در حال بالا و پایین کردن گزینههای این خط است و به ندرت به انتخابهای خود در دیدار قبلی وفادار میماند و البته پرسپولیس به رغم برخی توپسازیهای خوب محسن مسلمان و امید عالیشاه هنوز یک ژنرال در خط میانیاش در اندازههای محمد نوری ندارد و جوانترهایی چون احمد نوراللهی هنوز نیامده گمان میکنند که یلی شدهاند.
«ستاره بیستاره»!
و البته مهدی طارمی. او ستارهای است که نمیداند ایفای نقش یک ستاره چقدر سخت است. گلهای او پرسپولیس را به ۵ امتیازی صدر جدول رسانده و گل نزدنها و واگذار کردن پنالتیهایش به این و آن گاه کمر تیم را شکسته است. کسی نمیداند چرا کمال کامیابینیا ملیپوش شده است اما این نکته مشخص است که طارمی هم که با سزاواری به این جایگاه رسیده، همچنان چوب کمتجربگیاش را میخورد.
با این اوصاف میتوان سوال ابتدای مطلب را تکرار و مجددا عنوان کرد که زمان قهرمانی احتمالی سرخها همین فصل است یا وقتی پختهتر شوند؟ شما چه فکر میکنید؟
این از نشانههای هوشیاری این مربی متین کروات است که توانسته یک ترکیب جوان و آیندهدار را براساس بازی افرادی بسازد که در نظام کاری سرمربی قبلی - حمید درخشان - گاه به بیراهه میرفتند و در طرحهای تاکتیکی سرمربی قبل از درخشان - علی دایی - نیز نوسانهای زیادی داشتند. تعداد قابل توجهی از همان بازیکنان اینک به قدری کم اشتباه و پرشور و رو به جلو بازی میکنند که بینندهها میپرسند آیا همان نفراتند یا افرادی به شکل و قیافه بازیکنان قبلی پرسپولیس؟!
از بسیار بد تا خوب
مهارتهای فکری و عملی ایوانکوویچ و گزینش سیستمهایی که به فراخور بازی این نفرات باشد حسن اصلی این مربی کروات در فصلی بوده که بسیار بد آغاز شد اما در گذر زمان از تیم وی یک مدعی ساخت.
نمیتوان تمامی ماجرای مدعی شدن پرسپولیس در لیگ برتر پانزدهم را محصول ضعف نسبی و لغزش برخی رقبا منجمله هر دو تیم اصفهانی و به ویژه سپاهان و تداوم نداشتن صبا و سایپا و اشتباهات تکراری استقلال تهران و استقلال خوزستان دانست و همین نکته که یک تیم ۱۲ هفته متوالی است که در خانه و سفر نمیبازد و دو سه برد قطعی را با بداقبالی از دست داده و به تساوی قناعت ورزیده، خبر از قدرت تیم میدهد.
دقایق جذاب
سرخها در ۱۰ هفته اول بابت داوریها هم لطماتی دیدند اما وقتی سرانجام تیمی شدند که سرمربیشان میخواست، کمتر به سمت عقب برگشته و هر دقیقه مسابقاتشان حاوی نکات جالبی بوده است. آنها البته در نیمه اول دیدار اخیرشان برابر سپاهان واقعا بد بودند اما اکثریت با بازیهای خوب و چشمگیرشان بوده و با نمایشهایی که از آن بوی سرزندگی میآید و اگر یک فرد در این روند بیشترین سهم را داشته، ایوانکوویچ بوده است. مربی که نشان داده میداند چه میخواهد و از چه طریق باید به آن برسد.
گران تمام میشود
اما این تیم خوب و این مربی خوبتر ایراداتی هم دارند که میتواند برایشان گران تمام شود و خطر نرسیدن به سکوی افتخار لیگ برتر پانزدهم را برای آنها جدیتر و در نهایت محقق کند.
نداشتن یک دروازهبان ششدانگ بدترین ایراد پرسپولیس است. نه سوشا مکانی دروازهبان قابل قبولی بود (و طبعا هنوز هم نیست) و نه از وجنات الکساندر لوبانوف ازبکستانی میتوان پی به وجود چنین سنگربانی برد. هافبکهای پرسپولیس در کار توپسازی گاه تداخل وظیفه دارند و کارهای انفرادی و زاید انجام میدهند، در دفاع وسط پرسپولیس چه بنگر و نورمحمدی باشند و چه هر ترکیب دیگری، همچنان میلنگند و در ضد حمله برانکو هنوز نفهمیده است که زوج دلخواهش چه کسانی هستند و در آستانه هفته بیستم لیگ همچنان در حال بالا و پایین کردن گزینههای این خط است و به ندرت به انتخابهای خود در دیدار قبلی وفادار میماند و البته پرسپولیس به رغم برخی توپسازیهای خوب محسن مسلمان و امید عالیشاه هنوز یک ژنرال در خط میانیاش در اندازههای محمد نوری ندارد و جوانترهایی چون احمد نوراللهی هنوز نیامده گمان میکنند که یلی شدهاند.
«ستاره بیستاره»!
و البته مهدی طارمی. او ستارهای است که نمیداند ایفای نقش یک ستاره چقدر سخت است. گلهای او پرسپولیس را به ۵ امتیازی صدر جدول رسانده و گل نزدنها و واگذار کردن پنالتیهایش به این و آن گاه کمر تیم را شکسته است. کسی نمیداند چرا کمال کامیابینیا ملیپوش شده است اما این نکته مشخص است که طارمی هم که با سزاواری به این جایگاه رسیده، همچنان چوب کمتجربگیاش را میخورد.
با این اوصاف میتوان سوال ابتدای مطلب را تکرار و مجددا عنوان کرد که زمان قهرمانی احتمالی سرخها همین فصل است یا وقتی پختهتر شوند؟ شما چه فکر میکنید؟
پ
ارسال نظر