adexo3
۱۱۲۳۱۴
۶ نظر
۵۰۰۴
۶ نظر
۵۰۰۴
پ

اعترافات تکان دهنده یک قاتل ۲۵ ساله

دختر ۲۵ساله ای که در پی عشقی خیابانی، دست به جنایتی هولناک در مشهد زده بود، در اولین جلسه بازپرسی زوایای پنهان قتل یک زن باردار را پس از گذشت ۱۸ماه فاش کرد.

روزنامه خراسان: دختر ۲۵ساله ای که در پی عشقی خیابانی، دست به جنایتی هولناک در مشهد زده بود، در اولین جلسه بازپرسی زوایای پنهان قتل یک زن باردار را پس از گذشت ۱۸ماه فاش کرد.

این دخترجوان که چند روز پس از وقوع قتل زن باردار، به عنوان یکی از مظنونان اصلی در این پرونده جنایی دستگیر شده و با صدور قرار قانونی تا تکمیل تحقیقات قضایی آزاد شده بود، حدود یک ماه قبل دوباره با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد بازداشت شد چرا که بررسی های غیرمحسوس و پیگیری سرنخ های موجود در پرونده جنایی نشان می داد که دخترجوان در روز حادثه به منزل مقتول رفته بود.

این دختر که باز هم منکر ارتکاب قتل بود و تنها ادعا می کرد با شوهر مقتول ارتباط عاشقانه داشته است، وقتی در برابر شواهد و مدارک مستند قرار گرفت دیگر راه فرار را بسته دید و در حالی که مقابل افسر پرونده نشسته بود، ناگهان به قتل زن باردار اعتراف کرد و بدین ترتیب اولین جلسه بازپرسی از متهم این پرونده در شعبه ۸۰۵ مجتمع قضایی شهیدقدوسی مشهد آغاز شد.

دختر ۲۵ساله که دچار عذاب وجدان شده بود، گفت: من «ح» را دوست داشتم و به خاطر او حاضر بودم به هر کاری دست بزنم، حتی تصور این که یک روز را بدون «ح» سپری کنم برایم مشکل بود. روزی که با «ح» در خیابان دوست شدم او خودش را مجرد معرفی کرد و من هم به قصد این که با او ازدواج می کنم روابط خودم را با او نزدیک تر کردم تا جایی که به بهانه رفتن به سر کارم (آرایشگاه) از منزل خارج می شدم اما نزد «ح» می رفتم.

ولی یک روز که به خانه اش تلفن کردم، زنی گوشی تلفن را برداشت و آن روز بود که فهمیدم او متأهل است. وقتی موضوع را به «ح» گفتم او گفت من با همسرم اختلاف دارم و او را طلاق می دهم. در همین اثنا خانواده ام از ارتباط من و او مطلع شدند و بدین ترتیب آبرویم در محل زندگی رفت ولی من که او را عاشقانه دوست داشتم به این حرف ها توجهی نمی کردم، حتی مادرم دیگر نمی گذاشت از منزل خارج شوم و من هم چنین وانمود می کردم که با کسی ارتباط ندارم در حالی که با «پیامک» با «ح» در ارتباط بودم و از هر فرصتی برای دیدن او استفاده می کردم.

روزها یکی پس از دیگری سپری می شد ولی «ح» همسرش را طلاق نداد و با من ازدواج نکرد. دیگر تحمل این وضعیت برایم خیلی سخت شده بود، تصمیم گرفتم به منزل «ح» بروم و همه چیز را برای همسر او بازگو کنم.

انگیزه ام این بود که خانواده اش را دچار ناراحتی های روحی کنم تا شرایط مرا که آبرویم رفته بود درک کنند و از سوی دیگر «ح» چاره ای برای این وضعیت بیندیشد. قبلا «ح» کلید منزلش را به من داده بود، وقتی سر کوچه محل سکونت آن ها رسیدم چند بار زنگ زدم و وقتی فهمیدم که همسرش در خانه تنهاست با کلید در را باز کردم و داخل شدم. همسر ۳۵ساله «ح» وقتی مرا دید گلایه هایم را آغاز کردم و گفتم باید تکلیف مرا روشن کنید!! ولی او گفت: برو دنبال کارت!

با این جمله کارد میوه خوری را برداشتم و ضربه ای به شکمش زدم. او دستش را در محل ضربه کارد گذاشت و گفت: برو دخترجان! خدا کند کاری دست خودت یا من ندهی! ولی من دیگر چیزی نمی فهمیدم. او چاقو را از من گرفت و پشت میز تلویزیون پرت کرد ولی من لیوان کریستالی را شکستم و رگ های دستان او را در حالی که روی زمین افتاده بود، بریدم. پس از آن هم سیم تلفن را قطع کردم و آن را دور گردنش پیچیدم تا خفه شد.

متهم این پرونده جنایی در ادامه اعترافات هولناک خود گفت: به خاطر این که انگیزه جنایت را سرقت جلوه بدهم النگوهای او را بریدم و با خودم بردم. اما ۳ روز بعد، از پلیس آگاهی تماس گرفتند که برای توضیحاتی به اداره جنایی بروم. آن روز من از ارتباط خودم با «ح» پرده برداشتم اما ماجرای اختلافات خانوادگی «ح» را نیز توضیح دادم و بدین ترتیب «ح» به عنوان متهم بازداشت شد. طلاهای مسروقه را نیز به مکان زیارتی بردم و داخل صندوق انداختم تا پلیس نتواند آن ها را پیدا کند.

پس ازاعترافات صریح این دختر که به خاطر عشق خیابانی، مادر بارداری را به قتل رسانده بود، «قاضی موحدی راد» دستور بازداشت موقت او را صادر کرد و بدین ترتیب زوایای پنهان یک پرونده جنایی دیگر در مشهد افشا شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • علی

      همش تقصیر اون مرده که با وجود اینکه زن و بچه داشته اومده سراغ این دختر بدبخت...
      لعنت به این عشقهای پوشالی

    • بدون نام

      روزی که با «ح» در خیابان دوست شدم او خودش را مجرد معرفی کرد

      وقتي به مردها آموزش مي دهند كه حق طبيعي شماست كه چند زن داشته باشيد همچين اتفاق هايي طبيعيست. چه جوري مي خوان اون دنيا جواب اين زنها كه جونشون رو بخاطر حرفهاي اونها از دست دادند بدن.

    • بدون نام

      بی رحم سنگدل حداقل به بچش رحم میکردی گفت دستشو گذاشت رو شکمش دلم اتیش گرفت زن بیچاره اون لحظه به بچه تو شکمش فکر میکرده.

    • محمد

      اعدامش کنید این روانی را

    • elemanرضا سابق

      بعضی از مردم هار شدنه ، این دختره یا جانی ؟ لامصب می دونی مرده زن داره ، باردار هم هست بازم به رابطه ادامه می دی ؟ در ضمن اگر قرار باشه خانم جانی اعدام بشه ، اون مرد نامرد هم باید اعدام بشه ، این عدالته .

    • شادی

      با نظر محمد هم عقیده ام. اعدامش کنید. چطور ممکنه یک نفر انقدر سنگ د باشه تو از حیوان هم پست تری. لعنت به تو و امسال تو

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج