۱۵۱۲۵۷۲
۱۳ نظر
۱۵۶۳
۱۳ نظر
۱۵۶۳
پ

اعترافات پسر تنها که دختر ۱۶ ساله را کشت و آتش زد

پسر جوانی که در پرورشگاه بزرگ شده است، دختری را که تحقیرش کرد به قتل رساند و جسدش را آتش زد اما گفت از کاری که کرده، پشیمان است. او در جلسه محاکمه‌اش درباره زندگی دردرناکش گفت.

اعتمادآنلاین: پسر جوانی که در پرورشگاه بزرگ شده است، دختری را که تحقیرش کرد به قتل رساند و جسدش را آتش زد اما گفت از کاری که کرده، پشیمان است. او در جلسه محاکمه‌اش درباره زندگی دردرناکش گفت.

photo_2025-05-11_22-25-13

متهم که جوانی ۲۲ ساله است به قتل اعتراف کرد و گفت حتی امروز که در جلسه دادگاه ایستاده کسی را ندارد که برایش دنبال رضایت برود.

یک سال قبل، خانواده دختری ۱۶ ساله به نام سانیا به ماموران اطلاع دادند که او گم شده است. این در حالی بود که ماموران در همان ساعاتی که گم شدن سانیا به پلیس گزارش شده بود، جسدی را پیدا کردند که با مشخصات سانیا یکسان بود. خانواده سانیا به پزشکی قانونی رفتند و هویت جسد را تایید کردند.

در تحقیقات بعدی، خواهر سانیا به ماموران گفت خواهرش با جوانی به نام ایمان ارتباط عاطفی داشت و بعد از این‌که ایمان زندانی شد، با دوستان ایمان در ارتباط بود.

ماموران محل پیدا شدن جسد را مورد بازرسی قرار دادند و متوجه شدند دوربین مداربسته در محل حادثه وجود دارد. آنها دوربین مداربسته را بررسی کردند و شماره موتوری را که سانیا سوار آن بود، پیدا و بعد از حضور در خانه صاحب موتور، او را بازداشت کردند.

جوان بازداشتی به نام هومن به قتل اعتراف کرد و گفت: من سانیا را کشتم اما قصدم این نبود که او بمیرد.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای بررسی بیشتر به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و در شعبه ۵ مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسه رسیدگی، پدر و مادر مقتول درخواست صدور حکم قصاص کردند و گفتند که حاضر به گذشت نیستند.

وقتی نوبت به هومن رسید، او گفت: من قتل را قبول دارم اما اصلاً قصد کشتن نداشتم. من در پرورشگاه بزرگ شدم. این مساله همیشه باعث ناراحتی من بود. وقتی که از پرورشگاه بیرون آمدم با ایمان و احمد دوست شدم و به آنها اعتماد کردم. من رازهای زندگی‌ام و این‌که چقدر تنها هستم را گفتم. من هرگز فکر نمی‌کردم آنها این مساله را برای دیگران بگویند و باعث تحقیر من شوند.

متهم گفت: من از طریق ایمان با سانیا آشنا شدم. آنها رابطه عاطفی داشتند. وقتی ایمان بازداشت و زندانی شد، سانیا همچنان با دوستان ایمان ارتباط داشت. روز حادثه ما با هم قرار گذاشتیم. سانیا حالت عادی نداشت. وضعیت آشفته‌ای داشت. من و سانیا با هم ارتباط داشتیم. بعد از این‌که همان‌جا با هم ارتباط برقرار کردیم، سانیا گریه کرد. او گفت که ایمان زندان است و او نمی‌داند باید چه کند. گفتم من کنارش هستم. سانیا عصبانی بود. به شدت من را تحقیر کرد و گفت: تو بچه پرورشگاهی و بی‌اصل و نسب هستی. اصلاً تو کی هستی که من بتوانم روی تو حساب کنم. یک کمربند را که دور مانتو بسته بود، دور گردن خودش انداخت. من خواستم جلوی او را بگیرم تا خودش را نکشد. یکدفعه پایش لیز خورد و به زمین افتاد. سرش به سنگ خورد و بیهوش شد. من آنقدر عصبانی و ترسیده بودم که نمی‌دانستم باید چه کنم. با سنگ به سرش زدم و بعد از موتورم بنزین کشیدم و او را آتش زدم. لباس‌هایش را هم رویش انداختم.

قاضی گفت: مگر پرورشگاهی بودن عیب و ایراد است؟ چرا از این حرف‌ها ناراحت شدی؟

متهم که با ناراحتی زیاد صحبت می‌کرد و به شدت ملتهب شده بود، گفت: پدر و مادر من مشخص بودند. چون فوت کردند، در پرورشگاه بزرگ شدم. تنهایی خیلی آزارم می‌داد و وقتی سانیا با من این‌طوری صحبت کرد، خیلی ناراحت شدم.

قاضی گفت: کسی هست که برایت صحبت کند و اقدامی برای رضایت اولیای دم کرده‌ای؟

متهم گفت: من هیچ‌کس را ندارم.

قاضی گفت: خاله یا دایی نداری؟

متهم گفت: دارم اما آنها از همان بچگی من را رها کردند. اگر آنها حاضر بودند از من حمایت کنند که من در پرورشگاه بزرگ نمی‌شدم.

در این هنگام پدر مقتول گفت: من نمی‌دانستم این جوان به دخترم تعرض کرده است. من در این خصوص هم شکایت دارم.

قاضی بابایی گفت: با توجه به شکایتی که حالا مطرح کرده‌اید، در جلسه بعدی به این پرونده رسیدگی می‌شود.

سپس متهم برای بیان آخرین دفاع در خصوص قتل در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول دارم. خیلی پشیمان هستم و از اولیای دم درخواست بخشش دارم. من آدم بدی نیستم، فقط خیلی تنها و بی‌کس هستم.

در پایان، قضات برای صدور رأی دادگاه در خصوص قتل وارد شور شدند و در خصوص زنا ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند.

 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • فرزند ایران

    آدم بد چجوریه مگه؟ به دوستت خیانت کردی رفتی با دوست دخترش رابطه نامشروع داشتی تازه اگه راست بگی وتجاوز به زور نباشه کشتیش اتیشش زدی بعد میگی نمیخاستم بمیره تو از بدم اونورتری

  • جاسم

    اخه رضایت بگیره برا چی اقای قاضی بیاد بیرون یکی دیگه رو بکشه

  • javad

    آشعال دختر مردم‌رو آتش زده میگه نمی خواستم‌ بکشمش

  • علی

    عجب داستانی فعلا برو بالای دار بعدا روی داستان ساختگی ات فکر می کنیم

  • زاپاس زاپاتا

    اشک تمساح

  • علی

    این نسلی است که جامعه امروز ایران تحویل داده...فقر...لدبختی....حقارت

  • SPEED

    قراربوداین نسل به مقام انسانیت برسه

  • حق گو

    چرا دختره هر روز بایکی بوده

  • اشکان

    زودتر اعدامش کنید این هرزه دروغگو رو آدم کشته آتیش زده حالا مظلوم نمایی میکنه

  • اشکان

    اگه باهاش رابطه داشتی چرا باید تو رو تحقیر کنه چرا انقدر دروغ میگی کمربند پیچید دور گردنش و سرش خورد زمین حداقل وجود داشته باش حقیقت رو بگو آدم کثیف

  • اشکان

    ببخشن که چه غلطی کنی آدم دروغگو و حقیر

  • ساشا (ن ب جنگ)

    بشدت بیماروخلا دارد دردناک کارش باید حمایت ش

  • پری

    فعلا که این نسل داره جای شیطان رجیم رو میگیره ای خاک ...

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج