آقایان علمالهدی و ثابتی، آتشبس یعنی آتش،بس!
آتشبس یک کلمه روشن و واضح است و از دو واژه تشکیل شده: آتش و بس! یعنی توقف آتشباری. یعنی متوقف شدن جنگ.
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: ۱۲ روز دلهره و اضطراب که به گواه تجربه کنندگان جنگ شهرها در سال های ۶۴ تا ۶۷ از آن مهیبتر بود با آتشبس بین ایران و اسراییل از صبح سوم تیر فرو نشسته است. هر چند به تصریح و تعبیر رییس جمهور پیشین - حسن روحانی- پایان تهدید نیست و احتمال نقض آن از جانب دشمن را نباید نادیده انگاشت ولی فعلا آتشبس برقرار است و امید همه این است که از حالت موقت به دایم درآید.
با این که انتظار میرود در پی اتفاقات این 12 روز و تغییر فضای سیاسی تریبونداران خاصه کسانی مانند احمد علمالهدی لحن خود را تغییر دهند و بگذارند مقامات مسؤول کار خودشان را انجام دهند سخنانی به زبان میآورند که برای جامعه دلزدگی میآورد.
بیانیه روحانی به صراحت میگوید آتش بس پایان تهدید نیست و اصلا شاید خدعه و فریب باشد و باید استراتژی جدید تعریف کنیم. اینها همه درست است اما آتش بس یعنی آتش بس و اگر خدای ناکرده نقض کند آتش بس را نقض کرده و معنی و تفسیر دیگری ندارد.
البته اگر ادبیات امثال علمالهدی مؤثر بود در این 12 روز برای انسجام بخشی صداوتصویر او را پخش میکردند و سراغ شعر فردوسی و ترانههای ایراندوستی و معینِ خواننده نمیرفتند. شاید هم چون هر جمعه فقط درباره حجاب زنان و نفی مذاکره سخن گفته مطلب متناسب با حال و هوای جنگ نیافتند.
شاید بپرسید مگر این جناب چه گفته؟ فرمودهاند:" آتشبس به معنی پایان مبارزه با رژیم استکباری و صهیونیستی نیست و جنگ ما با ظهور امام زمان تمام میشود و آمریکا و اسراییل مانع ظهورند." آن یکی (امیر حسین ثابتی) هم گفته است: "آتشبس به معنی ورود به مرحله جدیدی از جنگ است!"
آقاجان! امیرحسین جان! آتشبس یک کلمه روشن و واضح است و از دو واژه تشکیل شده: آتش و بس! یعنی توقف آتشباری. یعنی متوقف شدن جنگ. متوقف شدن جنگ چگونه میتواند به معنی مرحله جدیدی از جنگ باشد؟ 12 روز اسراییل و ایران بر سر هم آتش میریختند و بعد از 12 روز که اسراییل سیلی خورد و از آمریکا هم کمک گرفت و افاقه نکرد دو طرف توافق کردند دیگر آتش نریزند. به این میگویند: آتشبس. به همین سادگی و وضوح.
این واژه در فارسی معادل cease- fire است. البته «بس» در فارسی هم به معنی «بسنده» -«کافی»- است و هم توقف. پس، آتشبس یعنی کفایت آتشباری یا بسندگی جنگ یا توقف آتش و البته میدانیم معادل "صلح" نیست. با این وصف چرا برخی از معممین و تریبونداران ما اصرار دارند برای هر کلمه ساده و روشن معنی جدید درآورند؟
این پیچاندن کلمات را اهل فلسفه وارد فرهنگ ما کردهاند. مثلا مردم در سال 57 شعار میدادند استقلال و آزادی و روشن است که معنی هر واژه از مقابل و متضاد آن مشخص میشود. آزادی در مقابل استبداد و خفقان قرار میگیرد. به میزانی آزادی هست که استبداد و خفقان نیست و به عکس به میزانی استبداد هست که آزادی نیست.
معنی عدالت را هم با نقیض آن (تبعیض) متوجه میشویم. به میزانی عدالت هست که تبعیض نیست یا به میزانی تبعیض هست که عدالت نباشد ولی مرحوم مصباح یزدی میگفت منظور از آزادی که مردم شعار میدادند «آزادی از» بود یعنی آزادی از غیر خدا که همان بندگی است و در اسلام آزادی نداریم و آزادگی داریم و آزادی از انقلاب فرانسه آمده است. در حالی که خود امام خمینی در نطق 12 بهمن مراد خود از آزادی را با ذکر مثال های همه کس فهم و صراحتا آزادی بیان و قلم ذکر کرد. حالا حکایت آتشبس است. آتشبس یعنی آتشبس دیگر و در مقابل آتش باری یا همان جنگ قرار میگیرد.
سابق بر این در برخی مناطق ایران وقتی خانوادهای دختردار دنبال پسر بود ولی باز هی صاحب دختر میشدند اسم آخری را میگذاشتند «دختر بس»! البته نه آرزوی جالبی است نه اسم متناسبی ولی فرهنگی بود دیگر یعنی خدایا کافی است! لابد در تفسیر آیت الله علم الهدی و جناب ثابتی که دیالمه نددیه پیرو او شده دختربس هم یعنی مرحلۀ جدیدی از فرزندآوری! یا ادامه اقدام برای فرزندآوری!
این نکته سنجی و موشکافی به خاطر ارزش ماهوی این تعابیر نیست که میدانیم گاه بر زبان شان میآید چون حرف و ایده نوی ندارند بلکه از این روست که بخشی از مشکلات به خاطر همین لفاظیها پدید آمده و دشمنان هم جدی گرفتند و سوء استفاده کردند و هزینه گزاف آن را مردم پرداختند. در حالی که میشود توضیح داد مراد ما از مرگ بر فلان محو رژیم آپارتاید در آن سرزمین و تشکیل حکومتی مبتنی بر همه مذاهب است یا مانند این و بعید نیست عراقچی بنده خدا هم گفته باشد اما تصور کنید تا بگوید متقابلا در نقش آن افاضات این پیرمرد و جوان را بیاورند.
مقایسه کنید با امام خمینی که بلافاصله بعد از قبول قطعنامه در تیر 1367 گفت: تاکتیکی نیست.
رییس جمهور مملکت میگوید آماده مذاکره با آمریکا هستیم برای حل و فصل مسایل. آن وقت امام جمعه مشهد میگوید آمریکا مانع ظهور است!
بیش از 600 نفر در این 12 روز جان شیرین خود را از دست دادند. بیش از 100 خانه ویران شد. عالیترین فرماندهان سپاه که مجموعا 500 سال تجربه نظامی داشتند به شهادت رسیدند. در میان قربانیان 49 نفر زناند و دو نفرشان در تهران و اصفهان باردار و 13 تن از قربانیان کودک بودهاند.
آقای علم الهدی! اینها را بگو که بتوان ترجمه کرد و همه دنیا همراهی کند. نه جملاتی که برای همۀ مردم مفهوم نیست.
ارسال نظر