adexo3
۲۷۶۴۱
۱۲ نظر
۵۰۰۷
۱۲ نظر
۵۰۰۷
پ

سرانجام تلخ دوستی اينترنتی با زن ۴۰ ساله!

آشنايي و رابطه پسر جوان با زني ۴۰ساله در فضاي اينترنت سرانجام او را به اعتياد کشاند.

خراسان: آشنايي و رابطه پسر جوان با زني ۴۰ساله در فضاي اينترنت سرانجام او را به اعتياد کشاند.

رئيس پليس فتاي خراسان رضوي گفت: پسر جواني از طريق يکي از شبکه هاي اجتماعي در ظاهر با دختري جوان آشنا شد و اين رابطه با رد و بدل کردن عکس ادامه يافت.

پس از چند ماه رابطه سرانجام اين دو نفر با يکديگر قرار گذاشتند اما وقتي پسر جوان در محل قرار حاضر شد به جاي دختري جوان با زني ۴۰ ساله رو به رو شد.

سرهنگ عرفاني ادامه داد: پسر جوان با وجود اين که فهميده بود فريب خورده باز هم به اين رابطه ادامه داد و پس از مدتي در دام اعتياد افتاد.

سرهنگ عرفاني افزود: با معتاد شدن پسر جوان وي از سوي خانواده اش هم طرد شد و مدتي قبل به همراه زن ياد شده دستگير و به مراجع قضايي معرفي شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • هلن

      این سرگذشت، شبیه همون داستانیه که چندوقت پیش خونده بودم:
      شدم با چت اسیر و مبتلایش// شبا پیغام می دادم برایش
      به من می گفت هیجده ساله هستم// تو اسمت را بگو، من هاله هستم
      بگفتم اسم من هم هست فرهاد// زدست عاشقی صد داد و بیداد
      بگفت هاله زموهای کمندش// کمان ِابرو و قد بلندش
      بگفت چشمان من خیلی فریباست// زصورت هم نگو البته زیباست
      ندیده عاشق زارش شدم من// اسیرش گشته بیمارش شدم من
      زبس هرشب به او چت می نمودم// به او من کم کم عادت می نمودم
      دراو دیدم تمام آرزوهام// که باشد همسروامیّد فردام
      برای دیدنش بی تاب بودم// زفکرش بی خور و بی خواب بودم
      به خود گفتم که وقت آن رسیده// که بینم چهره ی آن نور دیده
      به او گفتم که قصدم دیدن توست// زمان دیدن وبوییدن توست
      زرویارویی ام او طفره می رفت// هراسان بود اواز دیدنم سخت
      خلاصه راضی اش کردم به اجبار// گرفتم روز بعدش وقت دیدار
      رسید از راه وقت و روز موعود// زدم ازخانه بیرون اندکی زود
      چودیدم چهره اش قلبم فروریخت// توگویی اژدهایی برمن آویخت
      به جای هاله ی ناز و فریبا// بدیدم زشت رویی بود آنجا
      ندیدم من اثر از قد رعنا// کمان ِابرو و چشم فریبا
      مسن تر بود او از مادر من// بشد صد خاک عالم بر سر من
      زترس و وحشتم از هوش رفتم// از آن ماتم کده مدهوش رفتم
      به خود چون آمدم دیدم که اونیست// دگر آن هاله ی بی چشم ورو نیست
      به خود لعنت فرستادم که دیگر// نیابم با چت از بهر خود همسر
      بگفتم سرگذشتم را به « جاوید» // به شعر آورد او هم آنچه بشنید
      که تا گیرند از آن درس عبرت // سرانجامی ندارد قصّه ی چت

      خداییش که خیلی باحال شعر گفته. موافقین بچه ها ؟؟؟

      پاسخ ها

      • زهرا

        واقعا عالی بود

      • Helen

        خواهش میکنم زهرا جان. نظر لطفته. چند وقت پیش این شعر رو تو یکی از سایتا خوندم برام جالب بود کپیش کردم. دیدم خیلی با این موضوع مرتبته گفتم بنویسمش.

    • امير

      چقددددددر بي جنبه!
      معمولن تو اين دوره زمونه دختر20ساله تبديل بشه به زن 40ساله كه خوشحال كنندست نه ناراحت كننده!
      اما در هرصورت پسره رو گندش بزنن! آبرومون رو برد

      پاسخ ها

      • ماهی

        چیه الان خیلی ناراحت شدی؟؟؟؟؟
        همیشه این کارارو پسرا با دخترا میکردن
        یادتون رفت به همین زودی؟؟؟؟؟؟
        من واقعا واسه این پسر متاسفم ولی اون موقع که دخترا خام حرفای پسرا میشدن شماها فقط میخندیدین

    • بدون نام

      کلی خندیدم به بی مغزی این پسره چطور خودشو بیچاره کردشما بگین يه انسان نرمال همچین کاری میکنه

    • Mami

      هر بلایی سرش اومده حقشه.خود کرده را تدبیر نیست.احمق بودن هم حدی داره.

    • زهرا

      به نظر من آدم هرچی میکشه از بی عقلی خودشه خب ادم حسابی این نشد یکی دیگه
      چرا اعتیاد؟؟؟؟

    • صورتی

      حقشه

    • marzieh

      هیچ وقت درباره دیگرون قضاوت نکنید
      شما که از کل ماجرا خبر ندارید
      بخدا من درباره یکی یه قضاوت نابجا کردم گفتم عقل نداره هر ادمی یکم فکر کنه خوب وبد رو میتونه تشخیص بده به جون خودم شش ماه بعد عین اون اتفاق برا منم افتاد که منم کار همون دوستمو تکرار کردم هنوزم که هنوزه مشکلاتش باهامه

      پاسخ ها

      • Helen

        ایشالا که مشکلت حل شه مرضیه جان.
        هر کجا باشی خدا یارت.

      • بدون نام

        به درجاتی از ایمان رسیدی

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج