نگاه چپ قتل مرد معتاد را رقم زد
جوان سابقهداری که چند سال پیش برادرش در یک نزاع فردی را به قتل رسانده بود، اینبار خودش دست به قتل زد.
روزنامه شرق: جوان سابقهداری که چند سال پیش برادرش در یک نزاع فردی را به قتل رسانده بود، اینبار خودش دست به قتل زد.
اردیبهشتماه سال ٩٤ شخصی با پلیس ١١٠ تماس گرفت و از کشتهشدن جوانی با ضربات چاقو در امرآباد ورامین خبر داد. پس از اعلام این خبر، مأموران پلیس بهسرعت در محل حاضر شدند. پس از تحقیقات اولیه پلیس در محل وقوع جرم مشخص شد مقتول فردی ٣٦ساله به نام مهران است که در نزاع با غلام و حسن با ضربات چاقو کشته شده است. با توجه به گفته شاهدان و تحقیقات پلیس، مأموران غلام و حسن را بازداشت کردند و به اداره آگاهی انتقال دادند. بهاینترتیب، غلام پس از دستگیرشدن در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و در همان تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد.
غلام روز حادثه را اینگونه برای کارآگاهان شرح داد: «ساعت چهار صبح بود که برای کشیدن مواد به خانه مادرزن حسن رفته بودم. تقریبا همیشه برای کشیدن مواد به آنجا میرفتم. آنجا پاتوق افراد معتاد بود. پس از یک ساعت فردی وارد خانه شد تا حالا او را ندیده بودم. ناگهان بدون هیچ دلیلی به من گفت چرا به من چپچپ نگاه میکنی؟ به او گفتم من که به تو کاری نداشتم. گفت خیلی پررو شدی و با چاقو چند ضربه به من زد. حسن پس از شنیدن صدای دعوای ما از اتاق بیرون آمد و ما را از هم جدا کرد و مهران را از خانه بیرون انداخت.
مهران از خانه بیرون رفت ولی همچنان در کوچه به من فحاشی میکرد. از خانه بیرون رفتم. پشتش به من بود چشمم به چاقوی پشت کمرش افتاد آن را برداشتم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. مهران را دیدم که غرق در خون نقش بر زمین شده. از گردنش خون میآمد. هول کرده بودم گوشی موبایل همراهم نبود درِ تکتک خانهها را برای کمک زدم. تنها کسی که در را برایم باز کرد یکی از همسایهها به نام علی بود. به او گفتم با اورژانس تماس بگیرد. بعد از ٤٥ دقیقه اورژانس آمد. خون زیادی از مهران رفته بود زمانی که اورژانس آمد او مرده بود. در ادامه تحقیقات مأموران متوجه شدند غلام در خانوادهای آشفته زندگی میکرده است.
او علاوه بر اینکه خودش چندین فقره سابقه درگیری داشته است برادرش نیز در سال ٨٤ به جرم قتل جوانی بازداشت شده اما با توافقی که با اولیایدم انجام داده است، دیه پرداخت کرده و آزاد شده است. غلام در این درگیری با برادرش شریک نبوده اما چندین فقره سابقه دعوا و جرائم دیگر را در پرونده خودش دارد.
بهاینترتیب با توجه به اعترافات غلام و حسن و سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای دم کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. بعد از انجام تشریفات قانونی غلام در برابر قضات قرار گرفت و بار دیگر روز حادثه را شرح داد. او در ادامه اظهار پشیمانی کرد و گفت: قبول دارم من حسن را کشتم اما از کاری که کردهام، پشیمانم. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
پ
نظر کاربران
بهتر. ی معتاد مفنگی کمتر
غلام .مهران را کشته نه حسن را...همه این مشکلات و خشونتها به جامع برمیگرده.بیکاری...درامد کم مخارج سنگین اعتیاد.تورم.متاسفانه جرم وجنایت روز به روز بیشتر میشه.
به اطلاع همه دوستان معتاد میرساند که جهت وحدت افراد معتاد جلسه ای برقرار کنند تا ضمن حمایت از سایر معتادین گفته شود که معتادی یک بیماری است و افراد معتاد بهترین افکار و دکترسین های جامعه هستن ما معتادان افتخار داریم که با دیگر معتادان نظر خواهی کرده تا مشکلات قتل های خیابانی و قتل های خانوادگی و همه قتلها را مورد بررسی قرار داده تا به جامعه بیمار شما کمک کنیم ما معتادان از هیچ کمکی دریغ نمی ورزیم،
دو طرف مقصر بودن...خوب طبیعی که هر دو معتاد بودن..
آخه این مواد چیه که میکشن،بابا به جاش بشینند پسته بخورن خیلی بهتره.خخخخخح
چپ نگاه کردن !!
یه دلیل مردانه برای آدمکشی
من حودم زمانی کشتب گیر بود و در سالهای 85یکیش از افراد محله مون که ادعای گردن کلفتی میکرد را چند بار تنبیه کرده بودم و اون شخص با حیله و فریب مرا هفته ای سه چهار مرتبه مهمان میکرد و آرام آرام مرا معتاد کرد با این حال باز هم چون وورزش میکردم حریف چند نفر میشدم و دریک درگیری پایمال به زندان باز شد پس از آن دیگه از ورزش بریدم و دیگر در میان معتادان بودم و هستم تحصیلات عالیه دارم کشتی گیر بودم مدال استانی و کشوری چند تا داشتم دیگه رفیق بد مرا بیچاره کرد و غیرتم قبول نمیکند کسی نگاه چپ کنه اونو تنبیه میکنم پیش دکتر رفتم که ترک کنم ولی با دکتر روان پزشک آشنا شدم مرا شناخت و قصد داریم ازدواج کنیم انشالله پس از ازدواج در برنامه تلویزیونی باشما صحبت خواهم نمود قدر اعتیاد را بدانید معتادان مغزهای عجیبی دارند و از انسانهای عادی تیز هوش ترند بعداً میگم براتون خدایا معتادان مارا حفظ کن تا جامعه را درست کنند،
معتادان عزیز و محترم و محبوب کشورمان را پاس بداریم و راهشان را ادامه دهیم